علی خامنهای در دیدار با شماری از مزدوران رژیم (در روز یکشنبه 16اسفند) تنور جنگ و بحران درونی را یک درجه دیگر داغتر کرد. ولیفقیه ارتجاع ضمن اعتراف به اینکه رژیمش دچار «چالش بزرگ اقتصادی است» روحانی و دولت او را مسئول این قضیه دانست؛ چرا که «در زمینه اقتصادی اظهار ضعف شد» و این «اشتباه بزرگ بود… دشمن دید که این جا جایی است که میشود فشار آورد، فشار را زیاد کردند».
خامنهای به یک مورد مشخص هم اشاره کرد که چطور یک مقام خارجی طی مصاحبهیی در پاسخ به این سؤال که آیا شرکت فرانسه در رزمایش نظامی (همراه با آمریکا و انگلستان در آبهای خلیجفارس) همزمان با مذاکره با رژیم ایران در تناقض نیست؟ آیا رژیم ایران به شما اعتراض نخواهد کرد؟ وزیر خارجه فرانسه پاسخ داده بود: «دولت ایران به این سفرها احتیاج دارد و من مطمئنم که هیچ اعتراضی در جلسات هم نخواهیم شنید.»[1]
پیشبینی وزیر خارجه فرانسه درست بود و با همین محاسبه، او در کنفرانس مطبوعاتی مشترک خود با ظریف بدون هر گونه رودروایسی و بهرغم رعایتهای دیپلوماتیک در اینگونه ارتباطهای سیاسی، در برابر آزمایشهای موشکی رژیم موضع گرفت و این آزمایشها را ناقض قطعنامه 2231شورای امنیت و برخلاف قطعنامه وین خواند، اما بهرغم این درشت گوییها، با قراردادهای آب و ناندار ایران را ترک کرد و بهنوشته کیهان خامنهای «وزیر خارجه فرانسه گستاخی کرد جایزه گرفت!.»[2]
اکنون خامنهای میخواهد گناه همه اینها را به گردن روحانی بیندازد و با اپوزیسیوننمایی مسخرهیی خودش را در ببرد؛ در حالی که در تمامی فضاحتها، جنایتها و غارتگریهای رژیم در این چند سال، نقش اول را خود او داشته است؛ همچنان که یادش رفته که خود او نیز در دیدار با نخستوزیر سوئد با مجیزگویی زبونانهیی، با آشکار کردن ضعف رژیم؛ از وی درخواست کرد که نزد شورای امنیت مللمتحد شفیع او باشد،[3] اما نخستوزیر سوئد بهمحض بازگشت از ایران قطعنامه محکومیت نقض حقوقبشر در ایران را به شورای حقوقبشر مللمتحد ارائه کرد.
فارغ از اینکه دو باند حاکم همدیگر را در ارتباط با شرایط بحرانی کنونی متهم میکنند، اما هر دو در مورد اصل طرد و انزوای گریبانگیر رژیم اتفاقنظر دارند. این طرد و منفوریت هم مربوط به داخل کشور و هم در ارتباط با منطقه و روابط بینالمللی است. از یک طرف وعدههای روحانی در مورد بهبود وضعیت اقتصادی پوچ در آمده و همزمان با افشای هر روزه فساد و دزدی در رژیم، شرایط اجتماعی به نقطه انفجار نزدیک شده و سردمداران رژیم را وحشتزده کرده و از برجام در جهت ”تعامل“ با کشورهای منطقه یا دولتهای غربی هم هیچ آبی گرم نشده و اوضاع رژیم در همه زمینهها بدتر و تیرهتر از پیش شده است.
محکومیتهای رژیم از سوی ارگانهای بینالمللی، قاطعانهتر از پیش ادامه دارد؛ از مطرح شدن گزارش دبیرکل مللمتحد تا گزارش خانم عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه جدید درباره وضعیت حقوقبشر در ایران، تا اظهارات مکرر رئیسجمهور و بالاترین مقامهای دولت آمریکا، مبنی بر اینکه رژیم ایران بزرگترین تهدید جهانی است؛ تا فرمان ممنوعیت سفر شهروندان 6کشور دیگر به خاک آمریکا، تا گزارش وزارتخارجه آمریکا درباره وضعیت فاجعهبار حقوقبشر مردم ایران!
از طرف دیگر رژیم با موجی از تحولات مواجه است؛ از موضعگیریها قاطعانه سیاسی بالاترین مقامهای کشورهای منطقه تا تشکیل ائتلافها و اتحادهای منطقهیی که رژیم را از همه جهات به محاصره در آورده و سمت و سوی تمامی آنها خلعید از رژیم و بیرون راندن نیروها و شبهنظامیان وابسته به رژیم از سوریه و عراق و دیگر کشورهای بحرانزده میباشد. بنابراین به گوش رسیدن آه و ناله از اطراف و اکناف رژیم قابل فهم بوده و دور از انتظار نیست.
البته روحانی و وزیر خارجه او تلاش میکنند سفر برخی سران و مقامهای کشورهای مختلف به ایران در دوره ”پسابرجام“ را بهعنوان شاخص خروج رژیم از انزوا و از برکات برجام جلوه دهند؛[4] اما واقعیت این است که از این سفرها تقریباً هیچ چیز عاید رژیم نشده است؛ چرا که مقامهای این کشورها به چند دلیل به ایران سفر میکنند: اولاً ، بهمنظور برخورداری از منافع بازار 80میلیونی ایران و فروش کالاهای خودشان. ثانیاً ، بهمنظور شراکت در بهرهبرداری از منابع نفت و گاز و سایر منابع طبیعی ایران و در کنار اینها، البته تست رژیم که تا چه اندازه از خط و شیوه معمول خود در صدور تروریسم و دخالت در امور کشورهای دیگر دست برداشته مورد نظر است.
هیچ یک از کشورهای اروپایی تاکنون حاضر به سرمایهگذاری درازمدت و حتی میانمدت در ایران نشدهاند و هیچیک از بانکهای بزرگ و معتبر غربی زیر بار خطرات تبادلات بانکی با رژیم نشدهاند؛ چرا که همه آنها از جریمه شدن توسط آمریکا بهشدت واهمه دارند.
بنابراین شاخص انزوا یا گشایش در دیپلوماسی رژیم را نه در تعداد سفر مقامهای کشورها به ایران، بلکه در دست برداشتن رژیم از صدور تروریسم در خارج از مرزهای خود و سرکوب و اختناق در رابطه با مردم ایران باید جستجو کرد.
[1] خبرگزاری حکومتی میزان-16اسفند
[2] سخنان ژان مارک ایرو وزیر خارجه فرانسه: «فرانسه تا بهحال چندین بار نگرانی خود را درباره استمرار آزمایشات موشکی ابراز کرده که برخلاف مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ است و برخلاف اعتمادی است که در چارچوب توافق وین حاصل شد» – روزنامه کیهان 12بهمن 95
[3] خامنهای در مورد اجرای به نخستوزیر سوئد گفت: «با شناختی که از جنابعالی وجود دارد، شما فردی اهل اقدام و عمل هستید و انتظار میرود بهنحوی عمل کنید که توافقات صرفاً بر روی کاغذ باقی نماند.
خامنهای سپس به شکوه و شکایت از فشارهای بینالمللی نزد نخستوزیر سوئد پرداخت و گفت: «شورای امنیت زندانی قدرتهای بزرگ شده است» – تلویزیون رژیم – 24بهمن 95
[4] اظهارات ظریف در مجلس ارتجاع ـ خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) 11مهر 95: «همکاری با ایران در آن هنگام (دولت احمدینژاد) هزینهبردار بود، اما امروز افتخار آفرین شده و کشورها برای ورود به ایران صف کشیدهاند».