مهرداد هرسینی
با اعلام سیاست جدید ایالاتمتحده از سوی رئیسجمهوری این کشور علیه مطامع کشورگشایانه دیکتاتوری ولیفقیه، بسیاری از کارشناسان مسائل منطقهای و بینالمللی متفق القول هستند که اکنون خامنهای در مربعی ازچهار بحران بزرگ در تله افتاده است.
اگر تا دیروز به یمن سیاست مخرب مماشات، موضوع دعوا میان جامعه بینالمللی با رژیم آخوندی تنها بر سر «اتمی» و به تبع آن «پابندی و یا عدم پایبندی» رژیم به برجام خلاصه میگردید، اکنون ابعاد و میدان فشار به سه موضوع مهم حیاتی دیگر یعنی «سپاه پاسداران» به معنای سرنخ تروریسم منطقهای و بینالمللی، «برنامههای موشکی» و همچنین «نقض حقوق بشر» در ایران نیز ختم گردیده است.
تأکید ویژه دونالد ترامپ براینکه «من تبعیت رژیم ایران از توافق اتمی را تأیید نمیکنم. این رژیم بارها همین توافق اتمی را نقض کرده و به بازرسان اجازه بازرسی نمیدهد» به یقین آب سردی است بر سیاست مخرب مماشات و علائم و نشانههایی از «آغازی برای پایان برجام» است که در لوای آن تا به امروز به مجموعه چشمپوشیهای عامدانه و حقایق ناشی از پنهانکاریهای اتمی رژیم بهویژه راهاندازی سایتهای مخفی نظامی برای پیشبرد پروژههای اتمی ملاها راه برده است.
خبرگزاری سپاه پاسداران در خبری ضمن اعتراف به واقعیت تأثیرگذاری ابعاد افشاگریهای مجاهدین از مخفیکاریهای رژیم مینویسد: «علیرضا جعفرزاده مدعی شده که برنامه هستهیی ایران دو جنبه صلحآمیز و نظامی دارد که هدف آن دستیابی به سلاح هستهیی است. این گزارش (مجاهدین) در آستانه اعلام گزارش ۹۰ روزه ترامپ به کنگره درباره برنامه هستهیی منتشر شده است و به نظر میرسد که دستمایه رئیسجمهور آمریکا درباره عدم پایبندی (نظام) به برجام باشد». (۲۱ مهر ۱۳۹۶)
به یقین برای پاسخ به این سؤال منطقی نیازی نیست تا «راه دور» برویم، کافی است به سایتهای مخفی رژیم که تماما در سایه سیاست مخرب مماشات اکنون بهطور شبانهروزی مشغول فعالیتهای مخرب هستند و یا به سیاستهای دیکتاتوری خامنهای در منطقه و بهویژه کشورهای مسلمان و همسایه و یا به موشکپرانیهای رژیم سری بزنیم، آنوقت بهطور حتم به پاسخ تمامی ابهامات و سوالات خواهیم رسید.
بر این منطق است که خامنهای هراس و دلشوره فزایندهای از هرگونه بازدید جامعه جهانی از چنین سایتهایی را دارد. و باز بر این منطق است که ولیفقیه زهر خورده بارها خط قرمز نظام را همان «برجام های ۲ و ۳ و الی غیره» اعلام کرده و نسبت به «عقبنشینی در قاموس جمهوری اسلامی معنی ندارد»!! هشدار داده است.
همچنین رئیسجمهور آمریکا در قدم بعدی ضمن تروریست نامیدن ارگان سرکوبگری بنام سپاه پاسداران با تأکیدات ویژه میگوید: «به خزانهداری آمریکا اجازه میدهم تا تمامیت سپاه پاسداران را تحریم کند». ترجمان این جملات به معنای «لیست گذاری» سپاه بر اساس فرمان «۱۳۲۲۴» از مجموعه قوانین وزارت خزانهداری برای لیست گذاری گروههای تروریستی میباشند، امری که به یقین زمینه را هرچه بیشتر برای قدمهای بعدی در سطح بینالمللی آماده میکند.
بر این سیاق هنوز جوهر استراتژی جدید از سوی ایالاتمتحده خشک نشده «وزارت خزانهداری اداره کنترل داراییهای خارجی، سپاه را به خاطر فعالیتهایش در حمایت از نیروی قدس سپاه که متعاقب دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ در ۲۵ اکتبر ۲۰۰۷ بهدلیل حمایت از شماری از گروههای تروریستی شامل حزبالله و حماس علاوه بر طالبان نامگذاری شده بود نامگذاری کرد» (سایت مجاهدین خلق ۲۱ مر ۱۳۹۶)
با توجه به این دادهها، این نخستین باری است که ایالاتمتحده ارگان نظامی حکومتی در جهان را بهعنوان «جریانی تروریستی» لیست گذاری کرده است. بر این منطق تحریمهای شدید علیه سپاه پاسداران و همچنین هرگونه معامله و تجارت با این جریان تروریستی، ممنوع اعلام شده است.
پیشترنیز در سال ۲۰۰۷ این کشور نیروی تروریستی قدس را برهمین منوال در لیست سیاه قرارداده بود.
به موازات این سه موضوع مهم باید به اذعان استراتژی جدید آمریکا بر این واقعیت که «قربانیان اصلی رژیم ایران مردم ایران هستند که قیمت بسیار سنگینی به خاطر این حکومت پرداختند. مردم ایران خواهان آن هستند تاریخ پرافتخار خود را به دست بیاورند» اشاره نمود که تماما موئید تکمیل شدن چهار ضلع آن «مربع» میباشند.
سخن از مجموعه سیاستهای مخرب یک رژیم سرکوبگر و بنیادگرا است که به مانند بختک نه تنها بر سر مردم ایران و منطقه، بلکه در فرای تمامی عرف دیپلماتیک و سیاسی، بحران را به مرزهای آسیای دور، اروپا، آمریکا کشیده است. بر این منطق است که خامنهای از فردای قبول تسلیم نامه اتمی، با دریافت چک سفید از سوی مماشات گرایان، بی دنده ترمز این سیاستهای مخرب را علیه مردم و مقامت ایران به پیش برده است.
در این رابطه خانم مریم رجوی ضمن استقبال اصولی از سیاست راهبردی آمریکا علیه مطامع آخوندی تأکید کردهاند: «سیاست دولتهای گذشته برچشم پوشی بر نقض وحشتناک حقوق بشر در ایران و اشغالگریهای مرگبار ملایان و سپاه پاسداران در دادن امتیازات کلان به آنها در برجام فاجعه بار بوده و مردم ایران و مردم منطقه بهای سنگینی برای آن پرداخته اند. وجه این سیاست معامله بر سر مقاومت عادلانه مردم ایران و لیست گذاری تروریستی سازمان مجاهدین خلق، ارتش آزادیبخش ملی و شورای ملی مقاومت به مدت ۱۵ سال همراه با بمباران قرارگاههای مقاومت در عراق و همچنین نقض تعهدات در مقابل مجاهدان اشرف و لیبرتی، بیعملی در برابر کشتار آنها و غارت اموال و میلیون ها دلار داریی و اموال آنها توسط حکومت عراق بوده است». (۲۱ مهر ۱۳۹۶ اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران)
بهرحال طی روزهای گذشته شاهد بودیم که دیکتاتوری خامنهای تلاش زیادی برای انحراف افکار عموم به خرج داده بود. بر این اساس ولیفقیه زهر خورده عامدانه و با جاروجنجال چنین وانمود میکرد که گوئیا اصل دعوا تنها بر سر «خروج و یا عدم خروج» آمریکا از برجام میباشد!. در حالیکه اکنون مشاهده میشود که نه تنها چنین سخنانی واقعیت نداشته بلکه موضوع بسیار فراتر و گستردهتر از آنچه که رژیم ادعا میکرد، بوده است.
به موازات این واقعیات، اعلام سیاست جدید از سوی ایالاتمتحده، اکنون این سیاست بر دو مؤلفه مهم اقتصادی و همچنین هرگونه مراودات تجارت با دیکتاتوری ولیفقیه تأثیرات مستقیمی از خود برجا خواهد گذاشت. شوک وارده از فردای اعلام این سیاست را نخست شرکای مهم تجاری رژیم در روسیه، چین و یا اتحادیه اروپا بهخوبی درک خواهند کرد. ترمز خوردن به قراردادهای نفتی و یا فروش هواپیما به دیکتاتوری و یا قراردادهای فروش بنزین با ولیفقیه تنها گوشههایی از آینده تیره و تاریک برای تاجران و ابواب جمع سیاست مماشات با آخوندهای خونریز و سرکوبگر را به نمایش میگذارند.
همبستگی ملی