هنوز تعطیلات نوروزی به پایان خود نرسیده که داده های مردمی از بروز دیگر بار حملات شیمیایی به مدارس، بویژه مدارس دخترانه در پاره ای از شهرهای کشور خبر داده اند.
دراین راستا باید به تازه ترین حملات شیمیایی در تبریز، اصفهان، ارومیه ، نقده و چندین شهر در کردستان ایران اشاره نمود. یک گزارش حکومت ضمن اعتراف به ابعاد این وضعیت ضد انسانی از جمله نوشته است: « در پی حمله با گازهای ناشناخته به دانشآموزان یک مدرسه در باغمیشه تبریز در روز سهشنبه ۱۵ فروردین، اصغر جعفری، رئیس اورژانس آذربایجان شرقی، گفت که شماری از دانشآموزان «دچار مسمومیت شدند و دستکم ۲۰ دانشآموز دختر ۱۵ ساله به بیمارستان سینا در تبریز منتقل شدند». ( خبرگزاری حکومتی ایرنا ۱۵فرودین ۱۴۰۲)
واقعیت در ایران آخوند زده آن است که خامنه ای کودک کش با راه انداختن سیاست « انتقام گیری» از دختران جوان ، تلاش دارد تا سایه ترس و وحشت را بر جامعه مستولی نماید. یک دلیل برای این امر نیز همان وجود پتانسیل بالای انفجاری در میهن مان بویژه از فردای قیام در شهریور ماه گذشته و با حضور گسترده دانش آموزان دخترمی باشد.
حملات بیولوژیک به مدارس دخترانه در شهرهای کشور که دیکتاتوری ولی فقیه از آن تنها با عناوینی مانند « مسمومیت » نام میبرد ، نخست در آذرماه گذشته بوقوع پیوست و سپس به بیش از 25 استان سرایت نمود. دراین رابطه نیز آمارهای حکومتی سخن از آن دارند که حداقل « ۱۳ هزار دانش آموز» طی این حملات دچار مسمومیت و صدمات گوناگون شده اند.
همچنین در نمونه ای دیگر رسانه های حکومتی از حمله شیمیایی به یک مدرسه دخترانه در اصفهان خبر داده اند. دراین گزارش از جمله آمده است : « روز سهشنبه دختران دانشآموز یک مدرسه در منطقه دولتآباد اصفهان مسموم شدهاند. هشت دانشآموز دختر در اصفهان دچار بدحالی» شدند وبه بیمارستان منتقل شدند».
سکوت دولت نحس سیزدهم در این رابطه و ارگان ذیربط اطلاعاتی و امنیتی از روند ماجرا، به یقین ترجمان این واقعیت است که دستان آغشته بخون حکومت در پشت این فاجعه انسانی قراردارد.
همچنین استفاده از مواد شیمیایی، سناریو سازی های ساختگی، سازمان یافتگی و گستردگی حملات شیمبایی، مهر تائیدی براین واقعیت است که هیچ تشکل « خودسر» در درون حاکمیت به تنهایی قادر به انجام آنها نمی باشد.
پنهانکاری، سکوت، دادن اطلاعات و آمار غلط، عدم دستگیری هیچ فرد و یا مقصر قلمداد نمودن هیچ نهاد طی چهارماه گذشته، سناریو سازی های ساختگی، تهدید علیه خانواده های داغدار بدلیل افشاگری و تجمعات اعتراضی، تهدید دانش آموزان بدلیل مصاحبه و یا سخنان ضد و نقیض از سوی متولیان و مسئولان حکومتی تماما در راستای این واقعیت می باشد که سرنخ اصلی برای حملات بیولوژیک در « بیت خامنه ای » نهفته است.
سخن از سیاستی سازمان داده شده در درون حاکمیت می باشد که یک سرآن شخص ولی فقیه با فرمان « آتش به اختیار» قرارداشته و در راس دیگرش ارگان ها و باند های مافیایی مانند بسیج، انصار، ضابطین و عوامل حکومتی، شبکه های گسترده لباس شخصی ها و یا طلاب وابسته به حاکمیت قراردارند.
دراین رابطه نیز پیشتر رسانه حکومتی شرق ( ۹ اسفند ۱۴۰۱) در گزارشی ضمن تمسخر قربانیان از جمله نوشته بود: «وقتی از دانشآموزان که بو یا گاز خاصی را استشمام کردهاند؛ می پرسی، چه بویی؟ میگویند پرتقال، نارنگی گندیده، وایتکس، بمب بدبو (اسباببازی)، ماهی گندیده، تنباکو، گلاب، و…؛ هرچه که فکرش را کنید».
همبستگی ملی