به یقین یکی از تبعات قیام برای دیکتاتوری ولی فقیه، اثبات چندین باره واقعیتی بنام عمق تنفر و انزجار عمومی از کلیت نظام آخوندی است.
سخن از روندی منطقی برای رژیمی بی بنیان وبدون هرگونه پایگاه اجتماعی میباشد که عجالتا وتنها و تنها با کشتار، قتل ، شکنجه ، سربه نیست کردن و ترور بر مسند قدرت باقی مانده است.
همچنین وجود فساد گسترده در میان متولیان حکومتی که بقول عوام به مانند « قوم مغول» به خوان یغما زده و هستی و نیستی جامعه را به جیبهای گشاد و سیری ناپذیر خود و خانواده هایشان واریز کرده اند، از دیگر دلانل برای بیزاری جامعه از حاکمیت میباشد.
ابعاد این وضعیت اکنون بحدی است که رسانه ها و کارگزاران ریز و درشت حکومتی، از شخص اول نظام تا پائین ترین رده ها، نسبت به وجود آن اعتراف میکنند.
زمانیکه خامنه ای درمانده از اژدهای هفت سر برای فساد صحبت میکند ، به معنای اعتراف به وجود یک بیماری مزمن و فراگیر در درون کلیت نظام آخوندی است.
وی بهتر از هر شخص دیگری در درون نظام می داند که به این پدیده شوم به چه میزاان و به مانند بیماری « قانقاریا» سرا تا پای حاکمیت را بلعیده است.
فساد ساختاری نیز اساسا ربطی به این دولت و یا آن دولت ندارد، بلکه ریشه در فلسفه فکری و پراکتیکهای عملی برای کلیت نظام آخوندی می باشد. این سخن بدان معنا ست که موضوع فساد در ایران آخوند زده دارای بسترهای « حقوقی ، اداری ، تشکیلاتی ، سیاسی ، مالی و اقتصادی» می باشد.
دراین راستا نیز بسیاری از کارشناسان رژیم معتقدند که در نبود ارگان های نظارتی و در نبود شفافیت های قضائی، این روند بشدت در حال افزایش و به مانند قارچ در بخش های گوناگون لشکری و کشوری رشد و نمو کرده است.
در تازه ترین نمونه، یک نماینده پیشین در مجلس حکومتی ضمن اعتراف به وجود بیزاری و تنفر مردم از حاکمیت می گوید: « اخباری که از فساد و رانت و آقازادگی منتشر میشود، در روحیه مردمی که در سختی هستند و با ماهی ۶ الی ۷ میلیون تومان سر میکنند، تاثیرات بدی میگذارد». ( سایت حکومتی تعادل اقتصادی ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲)
تازه ترین نمونه برای عمق فساد ساختاری در دیکتاتوری ولی فقیه ، برملا شدن اعطاء بیش از ۷۰ فقره ماشین های شاسی بلند به نمایندگان دزد و تبهکار آخوندی از سوی وزارت صمت می باشد.
ابعاد این فضاحت اکنون بحدی است که سرانجام پاسدار قالیباف، رئیس قوه مقننه در رژیم آخوندی ناچار شد تا « پرچم » تسلیم رابلند کرده وبه دریافت این حجم بزرگ از رشوه اعتراف نماید.
این نماینده تو سری خورده حکومت در ادامه به قلدر مآبی حاکمان و متولیان اذعان کرده و سپس می افزاید : «نمایندگان توهینآمیز با مردم صحبت میکنند و نهتنها عذرخواهی نمیکنند، بلکه ماشینها را پس هم نمیدهند و به جای پاسخگویی افشاگری میکنند که مثلا دولت هم خودرو گرفته است. خب دولت گرفته، شما که میدانستید چرا نظارت نکردید و حرفی نزدید؟ تا دولت ماجرا را روشن کرد، شما یادتان آمد که افشاگری کنید؟».
واقعیت دیگر در این رژیم سراسر فساد آن است که موضوع حاتم بخشی از سوی وزارت صمت به نمایندگان مفتخور حکومتی تنها نوک کوه یخ از فساد ساختاری است که ریشه آن در « رانت خواری » دولتی نهفته است.
اعطاء زمین ، مستقلات ، طلا ، جواهرات، اشیاء عتیقه و باستانی، خانه و ویلا به کارگزاران حکومتی بدون دریافت مبلغی و یا با کمترین قیمت و یا اعطائ و واگذاری موسسات و شرکت های بزرگ تولیدی و تجاری به آقا زاده ها و متولیان حاکمیت، پرداخت پول های کلان، اعطاء امتیازات ویژه برای سفر و خرید در کشورهای خارجی به مانند افتضاح « سیسمونی قالیباف »، تماما در چارچوب فساد ساختاری در رژیم آخوندی است، امری که در منطق خود به بروز فقر و فلاکت گسترده در ایران و هرچه بیشتر فربه شدن حکومتیان راه برده است.
همبستگی ملی