برخلاف تمامی ادعاهای قلابی خامنهای دیگر بر کسی پوشیده نیست که حل و فصل بحرانها در زمینه سیاستهای خارجی اکنون به «نان شب» رژیم آخوندی تبدیل گردیده است.
این بحران که در تمامی شئونات حکومت خود را به نمایش می گذارد، بحدی است که طی هفتههای اخیر باندهای بجانهم افتاده را به جنگ فرسایشی دیگری بر سر «سیاست های راهبردی» کشانده است.
به یقین بزرگترین معظل برای خامنه ای، پاسخ به این سوال است که سمت و سوی رابطه وی با غرب و بویژه «ایالات متحد» چه سرانجامی خواهد گرفت؟
دراین رابطه باند آخوند روحانی کمتر روزی نیست تا موضوع «مذاکره» را پیش پای ولی فقیه زهرخورده قرار ندهند. تازه ترین موضعگیری ماله کش اعظم نظام آخوندی در وزارت خارجه گویای عمق بحران برای پاسخ به این سوال حیاتی می باشد.
جواد ظریف که بنابرپاره ای از علائم خود را برای «کاندیداتوری» نمایش انتخابات در خرداد آینده آماده میکند، از جمله ضمن تیغ کشی علیه شخص ولی فقیه می گوید: «ما باید تصویر نهایی روابط با آمریکا را مشخص کنیم». وی سپس می افزاید: «کشور یکساحتی و تکبعدی نیست بلکه کشور ابعاد مختلفی دارد و برای همین است که تصمیمگیری را نه من در میدان سیاست خارجی و نه یک فرمانده در میدان عملیاتی باید اتخاذ کند». (روزنامه حکومتی اعتماد ۴ بهمن ۱۳۹۹)
بدین سان مشخص می شود که موضوع رابطه با آمریکا به حیاتی ترین موضوع برای رژیم آخوندی تبدیل شده که از فردای قیام های مردم در سال ۹۶ و یا آبان ۹۸ دیگر هیچگونه پایگاه اجتماعی و مشروعیت در داخل کشور ندارد.
لذا تنها راه حل باقی مانده برای خروج از تمامی بحران ها النهایه در خارج نهفته است. دراین راستا نیز سخن از بحرانی برای خامنه ای می باشد که سایه آن اکنون در تمامی زمینه ها مانند افت ارزش پول ملی در برابر دلار، صادرات و واردات، فروش نفت و تبادلات بانکی، بیمه و مجموعه ای از تحریمها را به نمایش گذاشته است.
این وضعیت مضحک برای رژیم آخوندی بحدی است که برای نمونه با یک نوسان کوچک در بهای دلار به ناگهان شاهد افزایش شدید تورم و قیمت ها و بهم خوردن تعادل در اقتصاد و تولید در رژیم می باشیم.
همچنین باید اضافه نمود که فریادهای روزانه شیخ حسن روحانی برای ایجاد رابطه با آمریکا به یقین ریشه در این واقعیت دارد که باند وی تنها با این اهرم امکان رقابت در نمایش انتخابات سال آینده را خواهد داشت.
بروز بحران در باند روحانی که بخشی از آن بدلیل سیاست های عامدانه خامنه ای می باشد، اکنون آخرین نفس های دولت «نه تدبیر و نه امید» را نیز گرفته است.
جواد ظریف در ادامه ضمن فروکردن سیخ دیگری بر جان بی رمق خامنه ای می افزاید: «وقتی که در مقابل جهان قرار میگیرم، نماینده مجموعه حاکمیت هستم لذا، باید از چیزهایی دفاع کنم که خودم هم به آنها باور ندارم».
این سخنان از سوی شخصی بیان می شود که برای فرار از رای و رای کشی های قلابی در مجلس تحت امر خامنه ای، در تابستان گذشته اعتراف کرده بود که «هفته یی یکبار» با سردژخیم قاسم سلیمانی برای رتق و فتق امور هماهنگی های تروریستی ملاقات می کرده است.
بهرحال چرخه تحولات در پایان دوره دوم دولت شیخ حسن تماما موئید آن هستند که شکاف میان وی و خامنه ای که اکنون مشغول مهندسی و راه اندازی یک دولت «جوان و حزب الهی» است، شدت بی سابقه ای گرفته، امری که به یقین وضعیت رژیم آخوندی را در کلیت اش بسیار متزلزل تر و ضربه پذیر تر کرده است.
همبستگی ملی