مجموعه شکست ها و عقب نشینی های فرسنگی از سوی خامنه ای درمانده، اکنون در منطق خود به بروز تشتت و شکاف در باند وی راه برده است.
از جمله دلائل برای بروز این بحران را باید در مشارکت رژیم آخوندی در جنگ علیه مردم اوکراین در شرق اروپا و یا عقب نشینی از پروژه « یمن » و به تبع آن لشکر کشی به کشورهای همسایه و اسلامی جستجو نمود.
نماینده سابق خامنه ای در کیهان ضمن به چالش کشیدن مواضع شخص ولی فقیه در رابطه با جنگ اوکراین می گوید: « بروید صحبتهای رهبری را راجع به اوکراین ببینید وقتی این یک اتفاق مهم است در تاریخ قرار هست یک اتفاق مهم بیفتد قرار است چه شود و چه شود و چه شود بعد اظهارات، بعد هم ببینید که اعلام رسمی اینکه ما حمایت نمیکنیم ما سلاح نمیفرستیم ما دخالت نمیکنیم ما در آستانه پیچ تاریخی هستیم دست بردارید از این شیادیها بهنام سیاست و این بساط را بر مردم تحمیل کردید».
همچنین خفگی اجتماعی و یا وجود ابر بحران های مالی، رکود شدید اقتصادی و نیز وجود ایزولاسیون بین المللی بحدی است که اکنون در منطق خود خامنهای را ناچار نموده تا با « زانوان خونین» ، دستان حکومت را بسوی مرزهای جنوبی، بویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند عربستان، بحرین و یا امارات متحده عربی بعنوان « تسلیم » بلند نماید.
برقراری روابط « برادرانه » که تا دیروز به کمتراز « سرنگونی » و برقراری یک « حکومت اسلامی » در سرزمین کشورهای همسایه و اسلامی رضایت نمی داد، به یقین ترجمان شکست سنگین و سختی برای خامنهای و اتاق های فکر وی می باشند.
کارگزار سابق در روزنامه کیهان ، وابسته به بیت ولی فقیه ضمن حمله به شخص خامنه ای از جمله می گوید: « پایین آوردن تابلوی شیخ نمر اوج ذلتتان بود و بیش از این به ذلت تن خواهید داد از حوثیها حمایتتان را دست برداشتید».
سخن از اعترافات از سوی نزدیک ترین و معتمد ترین متولیان حکومتی است که اکنون به مانند برگ خزان در حال ریزش از رژیم می باشند. همچنین اگر سخنان این کارگزار باند خامنه ای را ملاک وضعیت برای کل حاکمیت قرار دهیم، به یقین ابعاد ریزش، سرخوردگی و بی آیندگی برای نیروهای زهوار در رفته رژیم، روشن تر خواهد شد.
عقب نشینی های خامنه ای کودک کش صد البته ریشه در قیام ها و وجود عدم هرگونه پایگاه اجتماعی برای حاکمیت را داشته و نشان از این واقعیت دارد که اتاق های فکر رژیم تلاش دارند تا با اهرم سیاست خارجی به نوعی تعادل در زمینه داخلی دست یابند.
دراین راستا و از فردای این عقب نشینی های زبونانه و نوشیدن « جام زهر منطقه ای » که صد البته ریشه در شکست سیاست های استراتژیک رژیم آخوندی دارند ، می توان پیش بینی نمود که ولی فقیه ناچار به دادن امتیاز های کلان بویژه در خصوص مسائل ژئوپلیتیک در منطقه گردد.
نمونه هایی مانند دست کشیدن از دخالت و کشور گشایی در یمن، عراق، سوریه و لبنان در ازاء تلاش برای کشاندن « دلارهای نفتی » با هدف بازسازی اقتصاد بشدت ضربه خورده حکومت، می توانند دراین چارچوب قرارگیرند.
همچنین باید به شکست سیاست یکدست سازی از سوی خامنهای اشاره نمود که آثار آن را اکنون می توان بخوبی در کف خیابان ها رویت نمود. در یک کلام پروژه رئیسی نه تنها سیاست های راهبردی ولی فقیه را برآورده نکرده ،بلکه تا بدانجا به ضد خود تبدیل نموده که عملا سرخوردگی و یاس در راس باند حاکم را ایجاد نموده است.
نماینده سابق خامنه ای در کیهان حکومتی ضمن اشاره به دیگر سیاست های وطن فروشانه و خائنانه رژیم، شخص ولی فقیه را اینگونه به زیر ضرب می برد: « سخن از عزت کردند کدام عزت؟ شما عزیز هستید؟ مردم ایران عزیز هستند؟ شما که ذلیل کردید همه را ذله کردید همه را اون اعتبار پاسپورتتان است این فقر و فلاکتتان است، این خط فقر است این مهاجرتی ست که همه دارند از وطنشان فرار میکنند این عزت است؟». ( سایت مجاهدین خلق ۲۵ فروردین ۱۴۰۲)
همبستگی ملی