خامنهای درمانده با اعدام مجید رضا رهنورد، اسیر و شورشگر قیامی در مشهد، یکبار دیگر اوج درماندگی و زمینگیر شدن حکومتش در مقابل معترضین، قیام آفرینان و کانونهای شورشی را به نمایش گذاشت.
صحنههای منتشره از اعدام این شهید قیامی درملأعام که از سوی قوه جنایتکار قضائیه رژیم منتشر گردیده، نشان از عمق دنائت، پستی، هراس و سراسیمگی حکومتی دارد که اکنون با به راه انداختن دوباره چوبههای دار در میادین و خیابانها، تلاش دارد تا بر موج اعتراضات مردمی ترمز بزند.
آری خامنهای بسیار ترسیده و بر خود میلرزد، زیرا در وجود هر قیام آفرین و هر کانون شورشی مرگ خود و حکومتش و همچنین این حقیقت را که جامعه از کلیت نظام آخوندی عبور کرده و به چیزی کمتر از سرنگونی این نظام مردمکش راضی نمیباشند، واقف گردیده است.
بدینسان حاکم پریشان و مالیخولیا گرفته تنها طی یک هفته دست به اعدام دو تن از اسیران قیامی زده است. پیشتر نیز دستگاه قضائیه حکومت از اعدام سه تن دیگر از هموطنان بلوچ در این بخش از میهنمان خبر داده بود.
بدینسان دیکتاتور مفلوک در تهران مهر تائیدی بر هشدارهای مقاومت ایران و بسیاری از فعالان حقوق بشر نسبت به بروز چرخه اعدام و خشونت از سوی رژیم آخوندی زده است. سخن از راهاندازی یک سیاست راهبردی برای تقابل با قیامها، منکوب نمودن جامعه و همچنین روحیه دادن به نیروهای بسیج سرکوبگر و سپاه مردمکش پاسداران میباشد که اکنون زیر آماج و ضربات قیام آفرینان در حال خرد شدن میباشند.
ابعاد انزجار عمومی از این اقدام سرکوبگران به حدی است که دانشجویان مبارز در تهران بلافاصله و پس از شنیدن خبر، دست به تجمعات اعتراضی زده و با پخش تصاویر شهدای اخیر قیام، محسن شکاری و مجید رضا رهنورد، ازجمله شعار «سلام به سربه داران، نوید، محسن و یاران» سر دادند.
بهیقین وجود عدم فشار واقعی از سوی طرفهای تجاری رژیم آخوندی و دستبهدست کردن، با هدف خرید وقت، نقش ویژهای برای ادامه این روند ضد انسانی در ایران ایفا نموده است.
درحالیکه طی گذشت سه ماه از قیامها بهکرات مردم و مقاومت ایران خواهان اقدامات عملی علیه رژیم آخوندی میباشند، اما شاهد هستیم که سیاست «چرتکه» انداختن و به این امید واهی نشستن که «انشااله گربه» است، اکنون به دستور کار برای ابواب جمعی سیاست مماشات تبدیل شده است.
یک نمونه برای این واقعیت همان تعلل در لیست گذاری نیروی مردمکش سپاه پاسداران میباشد. سخن از ارگانی مردمکش در درون حاکمیت است که به شهادت تمامی دادهها، تنها «بازوی حفظ» دیکتاتوری بوده و اکنون به اعمال خشنترین و بیرحمانهترین شیوهها، جامعه 82 میلیونی ایران را به بند کشیده است.
بهیقین خامنهای و اتاقهای فکر وی این بیتفاوتی عامدانه را بهخوبی دریافته و خیال دیکتاتور از این بابت که با این اوضاعواحوال و وجود جویی در جامعه بینالملل، «آبی» برای مردم دردمند ایران گرم نخواهد شد، جمع میباشد.
بدینسان وی با دستانی باز به سراغ اسیران قیامی رفته و با راهاندازی شعبدهای بنام «دادگاههای نمایشی» و طی تنها چند ساعت، دست به صدور فلهای اعدام علیه جوانان میهنمان میزند.
در این رابطه رهبر مقاومت، آقای مسعود رجوی خطاب به ابوابجمعی استمالت از دیکتاتوری خونریز آخوندی تأکید کردهاند: «اگر راست میگویید سفارتهای رژیم را تعطیل کنید. پاسپورت مزدوران را باطل و آنها را اخراج کنید. ضرورت انحلال سپاه خامنهای و وزارت اطلاعات و حق مقاومت و سرنگونی فاشیسم دینی را به رسمیت بشناسید».