با گذشت سه هفته از قیام مردم بجان آمده در بیش از ۱۸۹ شهر کشور که بنا برداده های مقاومت ایران به شهادت قریب ۷۵۰ نفر، چهار هزار نفر مجروح و ۱۲ هزار دستگیری انجامیده است، اکنون شاهد بیعملی و سکوت عامدانه طرفهای تجاری دیکتاتوری خامنهای بویژه در اتحادیه اروپا میباشیم.
این سکوت عامدانه به یقین آن روی دیگر سیاست مماشات با یک دیکتاتور خونریز و بیرحمی است که مردم کشورش را با تیربار و هلیکوپتر به گلوله میبندد و یا در شهرها حکومت نظامی اعلام نشده برپا کرده است.
به یقین خانم موگرینی که قریب ۵ سال برکرسی سیاست خارجی اتحادیه اروپا تکیه زده بود، بهترین شاخص برای پیشبرد این سیاست می باشد. ابعاد مماشات طی این دوره سیاه به حدی است که اکنون با رفتن وی، رژیم آخوندها به عزا نشستهاند تا جائیکه بازتاب آن را بهخوبی در رسانههای حکومتی میتوان بهوفور یافت.
برای نمونه سایت حکومتی رویداد ۲۴ (۱۲ آذر ۱۳۹۸) در مطلبی مینویسد: «دوره ۵ ساله ریاست فدریکا موگرینی بر سیاست خارجی اتحادیه اروپا به پایان رسید. او یکی از معدود شخصیتهای غربی بود که با ایران روابط حسنهای داشت و در مراسم تحلیف حسن روحانی در مجلس شورای اسلامی به عنوان مهمان حضور پیدا کرد».
در تکمیل این جملات نیز باید به حضور موگرینی در مجلس ارتجاع و سلفی گرفتن با باندهای هار حکومتی اشاره نمود که در آن دوران به یک افتضاح بینالمللی تبدیل گردید.
همچنین این سکوت در حالی است که بسیاری از شخصیتهای سیاسی در پارلمان اروپا، شجاعانه پا به میدان گذاشته و در دفاع از حقوق انسانی قربانیان، اتحادیه اروپا را به چالش کشیدهاند.
در این راستا ۶۲ نماینده آزاده ضمن اعلام حمایت خود از قیام مردم ایران، در بیانیهای سیاست مخرب مماشت را به چالش کشیده و تاکید کردهاند: «ما از اتحادیه اروپا و کشورهای عضو میخواهیم که در کنار مردم ایران برای دسترسی به آزادی و دموکراسی بایستند و برای پایان دادن به سرکوب وحشیانه معترضین، اقدام عاجل کنند.
ما از سران و دولتهای اتحادیه اروپا و نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجی و سیاست امنیتی میخواهیم که بهشدت سرکوب تظاهرکنندگان را محکوم کنند، خواستار آزادی همه دستگیرشدگان باشند و از قیام مردم ایران برای یک ایران آزاد و دموکراتیک حمایت کنند».
این وضعیت بحرانی در حالی است که بسیاری از سازمانهای مدافع حقوق بشر نسبت به ابعاد دستگیریها، شکنجه و قتل معترضین طی هفتههای اخیر هشدار دادهاند. به یقین بیتفاوتی نسبت به حقوق جهانشمول انسانی، به مانند خنجری بر تمامی آمال و آرزوهای بشری برای عدالت و کرامت انسانی بعد از جنگ جهانی دوم می باشد.
در این راستا خواسته مردم و مقاومت ایران، کشاندن خامنهای و روحانی و دیگر سردمداران رژیم به خاطر جنایت علیه بشریت در برابر عدالت می باشد. همچنین گسیل یک هیئت تحقیق از سوی ملل متحد و اتحادیه اروپا برای کشف ابعاد جنایت علیه بشریت و بازدید از زندانها و زندانیان قیام، صد البته حداقلها در این مقطع هستند.
همبستگی ملی