تحولات یمن و دخالتهای منطقهیی رژیم آخوندی موضوع بحث و گفتگوی برنامه این هفته است.
سوال: شاهد بودیم که هفته گذشته تحولات یمن و مشخصاً درگیریهای صنعا بین نیروهای کنگره مردمی به رهبری علی عبدالله صالح و متحد تا آن موقعشان حوثیها که شبهنظامیان رژیم آخوندی در حقیقت هستند، نتیجهاش این بود که علی عبدالله صالح کشته شد و بعد دیدیم که بعد از این واقعه مشخصاً رژیم ادعای پیروزی کرد. تا چه حد این ادعا واقعیت دارد.
محمدعلی توحیدی: رژیمیها حرف از پیروزی نمیزنند. آنچه میگویند این است که فتنه یا توطئهیی که باهاش مواجه شدند، خنثی شده، پاسدار جعفری سرکرده کل سپاه خامنهای حرفش این بود که در یمن قصد داشتند کودتایی علیه انصارالله -بقول او- بکنند و این توطئه در نطفه خفه شد. این چیزی بود که بعد از کشته شدن علی عبدالله صالح گفت. یا ولایتی که خوب معلوم بود از طرف خامنهای صحبت میکند مشاور عالی بینالمللی او هست، آنهم آن طوری که مطبوعات رژیم نوشته بودند در پاسخ به سؤالی که راجع به تحولات یمن و آینده یمن شده بود گفته بود که امارات و عربستان توطئه کردند و علی عبدالله صالح هم خواست کار آنها رو بکند و بعد به سزای عمل خودش رسید. یعنی این مثلاً دو نفر که بهرحال بالاترین مقامات نزدیک به خود خامنهای هستند وحرف خود او را میزنند حرفشان این هست که توطئه یا فتنه یا این چیزی که علیه ما در یمن اتفاق افتاد شکست خورده، خنثی شده است. البته من فکر میکنم این حرف هم حرف واقعی نیست.
سوال: چرا واقعی نیست ببینید مشخصاً الآن صنعا، دست حوثیها، شبهنظامیان رژیم آخوندی است.
محمدعلی توحیدی: ببینید آن فتنه یا مشکل یا توطئهیی که ازش صحبت میکنند یا آن شکست بسیار سنگینی که خامنهای یا پروژه خامنهای در یمن خورده عبارت است از فروپاشی ائتلافی که بین این شبهنظامیان حوثی یعنی عوامل رژیم آخوندی از یکطرف و کنگره ملی یمن به رهبری همین علی عبدالله صالح از طرف دیگر؛ او که سالها رئیسجمهور یمن بود در جریان کودتا و سلطهیی که اینها در صنعا پیدا کردند ائتلاف آنها بهاصطلاح شکل گرفته بود؛ صورت مسأله این بحران یا این توطئه و بهاصطلاح شکستی که رژیم خورده بود در ماجرای صنعا و این درگیریها عبارتست از فروپاشی این ائتلاف، این ائتلاف هم که وقتی فروپاشیده یعنی مثلاً آن علی عبدالله صالح و بخشی از ارتش که با علی عبدالله صالح بوده، قبایلی که طرفدار علی عبدالله صالح هستند و آن کنگره مردمی یمن که حزب گستردهیی بود و در همه شهرهای یمن شعبه داشت، نیروی زیادی داشت و بالاخره سالها علی عبدالله صالح به وسیله همین حزب در یمن حکومت میکرد، اینها از حوثیها جدا شدند بخشی از نیروهایشان و یا عمده آنها به دولت عدن و دولت منصور هادی؛ از نظر نظامی الآن از آن طرف میجنگند. همین امروز هم خبر بود که یکی از شهرها را گرفتند و شهر دیگری را در حال گرفتن هستند. یعنی این تحول اتفاق افتاده و صورت مسأله یعنی فروپاشی این ائتلاف بقوت خودش باقیست بنابراین صحبت از اینکه خنثی شد یا در نطفه خفه شد هم واقعی نیست این وجود دارد، شکاف سیاسی شکاف نظامی هم بقوت خودش باقی است به همین دلیل درست نیست حتی آن ادعای خنثی شدن هم درست نیست.
سوال: از نظر نظامی حرف شما را قبول دارم چون بسیاری از نیروهای علی عبدالله صالح به حکومت قانونی یمن پیوستند، ولی از نظر سیاسی الآن صنعا یک دست شده؛ سلطه حوثیها شبهنظامیان رژیم آنجا برقرار است و خود رژیم ادعا میکند که آنجا تقویت و قدرتمندتر شده است؟
محمدعلی توحیدی: از نظر سیاسی آن شکاف یا شقه یا بحران یا مشکلی که برای این پروژه خامنهای در یمن، پروژه سپاه در یمن یا حوثیها که عواملش هستند ایجاد شده. از نظر سیاسی ضربه بسیار بزرگتر از جنبه نظامی است. چرا؟ چون اینها در کودتایی که کردند و در تصرف صنعا که در گام اول منجر به خروج رئیسجمهور یمن منصور هادی شد، مبتنی براین ائتلاف از نظر سیاسی بود. ائتلاف با کسی که چند دهه رئیسجمهور یمن بوده یک حزب گسترده دارد. بعد آنها با این شبهنظامیها متحد شده بودند دولت را اینها گرفتهاند، شهر گرفتند و پایتخت را گرفتند و حتی اینها یعنی عوامل رژیم بعد از شروع درگیریها و یا حتی بعد از قتل علی عبدالله صالح هم لابی رژیم و حامیان رژیم دنبال این بودند که این شکاف را هم بیاورند و اینها دوباره متحد بشوند چون اینها نیاز دارند و بدون این، وضعیت سیاسی حوثیها خیلی شکننده و بسیار آسیب پذیر میشود، از نظر سیاسی هیچ پایهیی برای هیچ مذاکرهیی پیدا نمیکند. بنابراین از نظر سیاسی قتل علی عبدالله صالح این را عمیقتر کرده است چون اولاً یک تجربهیی شد و همه دیدند کسی که با رژیم و نیروهای رژیم و عوامل رژیم در این کشورها میرود سرنوشتش به اینجا کشانده میشود. بعد از این قتل، آثار عمیقی در آنجا میگذارد چون این یک جامعه قبیلهیی است. آن قبیلهها و آن حزب و آن ائتلاف قبلی بهشدت و با عمق بسیار بیشتری الآن در خصومت قرار میگیرد.
بنابراین شکاف سیاسی و شقه یا فروپاشی سیاسی بسیار عمیقتر شده و پیامدهای سنگینتر هم خواهد داشت. به همین دلیل هم از ولایتی و بقیه سؤال میکنند که آقا در یمن چی شد چه خبر شد.
سوال: یک موضوعی که قابلتوجه است بعد از تحولات یمن شاهد بودیم که روحانی مشخصاً دو بار روی تعامل و مذاکره با کشورهای منطقه تأکید کرد حتی یکبار اگر یادتان باشد جلو خامنهای گفت. علتش چی هست؟
محمدعلی توحیدی: علتش این هست که تحولات یمن یعنی شکست سنگینی که خامنهای یا پروژه رژیم در یمن خورده است، برای رژیم یک نقطه عطف بسیار بزرگ است. یمن برای خامنهای نقطه باجخواهی بود بهدلیل همان ائتلافی که آنجا شکل داده بود؛ بهدلیل اینکه رژیم، علی عبدالله صالح رئیسجمهوری را داشت که چند دهه آنجا حکومت میکرد. در کنار این، شبهنظامیانش مدعی بودند که اصلاً یمن مال اینها است. بعد، از این طریق باجخواهی میکرد حتی برای سایر دخالتهایش فشار میآورد.
الان این نقطه باجخواهی برای اینها که شکستهای جاهای دیگر را هم میخواستند به این وسیله رفع و رجوع کنند برعکس شده است. الآن شکنندهترین نقطه و ضربه پذیرترین نقطه یمن شده است. به همین علت است که اختلافات در درون خودشان است و بعد از این، رژیم در تعادل و در مسأله منطقهیی و دخالتهای منطقهیی بسیار تضعیف شده و در این شرایط ضعف است که دست دراز میکنند و درخواست مذاکره میکنند. حتی بعضی از مهرههای نزدیک به خامنهای مثل موسویان که اخیراً گفته بود ما هی درخواست میکنیم اما عربستان رد میکند. اینها ناشی از تنزل در تعادل در دخالتهای منطقهیی رژیم است. حتی در یمن که برای رژیم نقطه تهاجم و امتیازگیری بود الآن روی سایر جنبههای سیاسی رژیم هم تاثیر گذاشته است. میدانید که بعد از موشکی که از یمن به ریاض زدند، فرانسه و بعد هم بقیه کشورهای اروپایی و تمام دنیا (بخصوص که مشخص هم شد که موشک ساخت رژیم است) که پروژههای سیاسی استراتژیکی هم داشتند که مذاکره کنند تا شاید بتوانند برجام را جمعوجور کنند همه روند معکوس پیدا کرده است. مهمتر از همه، ما آثار این را در داخل ایران هم میبینیم و این جا برای رژیم نقطه حساس است.
حتی تاجزاده هم که بسیار آدم سازشکاری است و خیلی به خامنهای باج میدهد گفت آقا تو یمن نه حرم هست نه جبهه مقاومت اونجا ما داریم چکار میکنیم یعنی سر صداها حتی از مهرههای این چنینی در داخل رژیم هم درآمده است. در سطح جامعه هم موضوع دخالت در یمن وارد تظاهرات مالباختگان و سایر تظاهرات اعتراضی مردم شد. حتی در مناطق زلزلهزده و
محروم در این سرمای زمستان زیر ده درجه مردم معترض هستند. پس میبینیم که در تعادل رژیم تنزل پیدا کرده است و این تنزل را خوب حس میکند. چه در منطقه و چه در سطح بینالمللی.
در نتیجه این حرفهایی که حالا ما بیاییم تعامل کنیم یا مذاکره کنیم و… اینها را از موضع پایین مطرح و درخواست میکند. چون میبیند که در چشمانداز آینده باید از موضع بسیار پایین تری دنبالش برود.