سخنرانی خام مریم رجوی در کنفرانسی در مجلس ملی فرانسه
نمایندگان محترم مجلس،
دوستان عزیز
با تشکر از تلاشهای ارزشمند شما علیه فاشیسم دینی و در حمایت از مردم و مقاومت ایران، تلاشهایی که هرگز فراموش نخواهد شد.
مردم ایران بیش از ۴۰ سال است با رژیمی که رکوردار اعدام در جهان امروز است، مبارزه میکنند. از ۲۰۱۳ سالی که روحانی رئیسجمهور شد نزدیک به ۴۰۰۰ نفر اعدام شدهاند. البته طی دوران آخوندها تاکنون ۱۲۰هزار اعدام سیاسی صورت گرفته، از جمله اعدام ۳۰هزار زندانی سیاسی در تابستان۶۷.
این کتاب بخشی از اسامی مجاهدین قتلعامشده میباشد که بهتازگی توسط جنبش دادخواهی منتشر شده است. نمایشگاهی در این رابطه در نزدیکی مجلس، برقرار شده است.
این بزرگترین قتل عام سیاسی پس از جنگ جهانی دوم است. بعضی از اصلیترین مجریان این قتل عام در حال حاضر، پستهای ریاست قوه قضاییه این رژیم و یا وزارت دادگستری دولت روحانی را اشغال کردهاند. میتوانید تصور کنید که این چه عدالتی است؟!
این رژیم تبعیض علیه زنان را در قوانین خود نهادینه کرده است. بیشترین تعداد اعدام زنان در جهان، توسط این رژیم صورت گرفته است و شدیدترین شکنجهها را در قبال آنها اعمال کرده است. هماکنون تعداد زیادی از زنان به دلیل فعالیتها و اعتقادات خود در زندان بسر میبرند.
متاسفانه دنیا نسبت به جنایات رژیم در داخل ایران سکوت کرده است. این رژیم همچنین در منطقه نیز عامل اصلی بیثباتی و جنگ است.
جهان در این سالها از جنایات داعش زیاد شنیده است، اینها همان جنایاتی است که رژیم ایران ۴۰سال است در میهن ما و کشورهای منطقه مرتکب میشود. رژیم ایران و داعش، در ایدئولوژی ضدبشری یکی هستند: در دیکتاتوری و وحشیگری تحت نام دین، تروریسم و توسعهطلبی و زنستیزی.
وقتی این ایدئولوژی بر یک کشور بزرگ مانند ایران سیطره پیدا میکند، صدبار خطرناکتر از داعش است. داعش محصول جنایات این رژیم در عراق و سوریه و سکوت جامعه جهانی است. اگر باز هم در مقابل این رژیم و جنایاتش در داخل و خارج ایران بیعملی در پیش گرفته شود، رژیم آخوندی و عملکردهایش باز هم باعث باز تولید داعشهای جدید میشود. رژیم بسیار از ضربه اخیر به داعش نگران است.
پاسداران و شبهنظامیان رژیم آخوندی، در عراق و سوریه و لبنان و یمن کشتار میکنند.
برنامه موشکیاش را برای تهدید کشورهای همسایه بهکار میگیرد. برای پیشبرد سیاستهایش گروگانگیری میکند، و سفارتها و دیپلماتهایش را برای انجام سوءقصدهای تروریستی و بمبگذاری در آمریکا و اروپا و از جمله در فرانسه بهکار میگیرد.
این رژیم قرون وسطایی متعلق به گذشته است و صدور تروریسم و جنگافروزی ابزار استراتژیک آن برای بقاست. به همین دلیل است که همه تلاشهای اروپایی بهویژه تلاشهای رئیس جمهور فرانسه را برای کاهش تنش را به شکست رساند و به حمله به نفتکشها در آبهای بینالمللی و تاسیسات نفتی در کشورهای همسایه ادامه میدهد.
اگر کوچکترین امکانی از مدراسیون در این حکومت وجود داشت، اگر پست ریاست جمهوری در این نظام چیزی جز پادویی کردن برای ولی فقیه نبود، اگر سران این رژیم میتوانستند به منافع مردم به جای بقای خودشان فکر کنند.
اگر این رژیم از حداقلی از ثبات برخوردار بود، چه دلیلی داشت که سرکوب و تروریسم خود را افزایش بدهد و ابتکارات فرانسه را پس بزند؟
آنها دریک بازی دوگانه از این ابتکارات برای زمانخریدن و ادامه تعرضهای خود در منطقه و توسعه موشکهای بالستیک استفاده میکنند. و از سوی دیگر، فرانسه و اروپا را در تبلیغات داخلی مورد اهانت قرار میدهند.
این همان چیزی است که ما ۴۰ سال پیش تجربه کردیم. اگر این رژیم کمترین ظرفیتی برای رفرم داشت ما چنین قیمت گزافی را طی این سالیان برای مبارزه با آن نمیپرداختیم.
مجاهدین دریافتند که سرکوب در داخل و بحرانسازی و جنگ در خارج مرزها تنها شیوه بقاء این دیکتاتوری مذهبی است.
این رژیم تنها زبان قاطعیت را میفهمد. آخوندهای حاکم بر ایران سکوت و نرمش و فراخوان به مذاکره را علامت ضعف تلقی میکنند. آنها میخواهند این را بباورانند که اروپا به این میانجگیری نیاز دارند. در حالیکه به عکس آنها هستند که به این واسطهگری نیاز دارند.
بی واکنش بودن نسبت به قانونشکنیها و جنگ افروزیهای رژیم، آنها را گستاختر کرده است.
دوستان عزیز!
نتیجهیی را که میتوان از تحولات اخیر گرفت در سه نکته خلاصه میکنم:
– این رژیم هرگز تن به تغییر رفتار نخواهد داد چرا که بسیار ضعیف و ایزوله است و تغییر رفتار برایش به معنی تغییر رژیم است.
– این رژیم قادر به کنار گذاشتن جنگافروزی و پروژههای اتمی و موشکی در قبال امتیازات اقتصادی و سیاسی نیست. به همین دلیل رژیم در بهترین فرصت، این امکان را پس زد.
– اگر اتخاذ یک سیاست قاطع در کار نباشد رژیم جریتر شده و بر تنش و بحران افزوده خواهد شد.
پس راه حل چیست؟
راه حل در همراهی با مردم ایران است که خواهان سرنگونی این رژیم هستند.
مردم ایران، امروز در کارخانهها و خیابانها و شهرها از اصفهان و لردگان تا اراک در اعتراض و اعتصاب هستند و مورد سرکوب واقع میشوند، آنها تنها راه حل را در رفتن آخوندها میبینند.
آنها در تظاهرات خیابانی بارها خطاب بهسران رژیم فریاد میزنند که سوریه را رها کنید. اما آخوندها همچنان بخش زیادی از درآمد کشور را خرج جنگ و تروریسم در سوریه و عراق و لبنان و یمن میکنند.
اقتصاد کشور فلج شده. نرخ رشد اقتصادی به حدود منفی ده سقوط کرده و نرخ تورم بین ۴۰ الی ۵۰ درصد است. حکومت آخوندها در یکی از بحرانیترین مقاطع عمر خود قرار گرفته است.
دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، مردم ایران با تاریخ و فرهنگی غنی را نمایندگی نمیکند.
ابتکار دیپلماسی فرانسه که در این عرصه رهبری اروپا را دارد، باید برای بازکردن مسیر دمکراسی در ایران و حمایت از حقوق بشر و مردم و مقاومت ایران، هم فعال شود.
تنها از این طریق است که میتوانیم صلح را به منطقه بازگردانیم، ثبات را برقرار کنیم، دمکراسی را به ارمغان بیاوریم.
نمایندگان محترم مردم فرانسه!
یک آلترناتیو دمکراتیک وجود دارد که قادر است یک جمهوری دمکراتیک و کثرتگرا مبتنی بر جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد و خودمختاری ملیتها و یک ایران غیر اتمی برقرار کند.
شورای ملی مقاومت، قادر به جایگزینی این رژیم و قادر به انتقال آرام قدرت به نمایندگان منتخب مردم ایران است.
مردم و مقاومت و کانونهای شورشی برای تحقق چنین چیزی آمادگی دارند، امیدواریم سیاست اروپا و فرانسه در طرف مردم ایران و خواستهای مشروع آنان باشد.
از شما متشکرم