مقاله پروفسور آلخو ویدال کوادراس – تروریسم دولتی ایران هیچ مرزی نمیشناسد
تاگس اشپیگل آلمان
تروریسم دولتی ایران هیچ مرزی نمیشناسد
سیاست مماشات اروپا در رابطه با جمهوری اسلامی عمیقاً ریشه دارد
بهقلم پروفسور آلخو ویدال کوادراس
مقاله پروفسور آلخو ویدال کوادراس در تاگس اشپیگل
بمبگذاری برنامهریزی شده در گردهمایی پاریس
باید فوراً تغییرات سیاسی جدی برای مقابله با تهدیدات تروریستی ایران را بهدنبال میداشت
اما بهدلیل سیاست مماشات که طی سه دهه استراتژی اصلی اروپا را تشکیل میدهد
مسئولان این خطر را به اندازه کافی جدی نگرفتهاند
مقاله پروفسور آلخو ویدال کوادراس در تاگس اشپیگل
هیچکس بیش از مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آن
از بیکیفری رژیم آسیب ندیده است
این مهمترین عاملی است که در سیاست ما در قبال ایران دیده نمیشود
مقاله پروفسور آلخو ویدال کوادراس در تاگس اشپیگل
قیام ۱۴۰۱ به تمام جهان نشان داد
مقاومت ایران یک آلترناتیو دموکراتیک و قابل اتکا
در برابر دیکتاتوری مذهبی موجود است
مقاله پروفسور آلخو ویدال کوادراس در تاگس اشپیگل
معترضان در ایران بهوضوح نشان دادند که هم حکومت مذهبی حاکم
و هم نظام سلطنتی را رد میکنند
مقاله پروفسور آلخو ویدال کوادراس در تاگس اشپیگل
یک سیاست جدید باید با قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
بهعنوان ابزار سرکوب مقاومت در داخل و فعالیتهای مخالفان در خارج کشور
در فهرست سازمانهای تروریستی آغاز شود
مقاله پروفسور آلخو ویدال کوادراس در تاگس اشپیگل
دولتهای غربی باید از نمایندگان رژیم
که در تروریسم و نقض شدید حقوقبشر مشارکت دارند حسابرسی کنند
و باید بهطور رسمی حق مردم ایران و مقاومت آن
برای مقابله با اقدامات سرکوبگرانهٔ دولت استبدادی حاکم را بهرسمیت بشناسند
تاگس اشپیگل آلمان – مقاله پروفسور آلخو ویدال کوادراس -۱۰ آبان ۱۴۰۳
پروفسور آلخو ویدال کوادراس رئیس کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت در مقالهیی در تاگس اشپیگل آلمان نوشت:
درست یک سال پیش، در ۹ نوامبر ۲۰۲۳، یک فرد مسلح که از سوی جمهوری اسلامی ایران مأموریت داشت، تلاش کرد مرا مقابل خانهام در مادرید بهقتل برساند.
این حادثه نتیجهٔ طبیعی آن بود که رژیم ملاها مرا در صدر لیست ترور خود قرار داده بود، زیرا من سالها در برابر اعمال آنها مقاومت کرده و از اپوزیسیون دموکراتیک ایران حمایت کرده بودم.
تروریسم دولتی ایران مرزی نمیشناسد. در سال ۲۰۱۸، یک تجمع سالانه دهها هزار ایرانی در تبعید که در کنار دروازههای پاریس و توسط شورای ملی مقاومت ایران برگزار میشد، هدف یک حمله تروریستی قرار گرفت.
پس از این رویداد، فاش شد که طراح اصلی این حملهٔ برنامهریزی شده یک دیپلمات ایرانی در وین بوده که قصد داشت پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران خانم مریم رجوی را ترور کند.
اگر این حمله توسط نیروهای امنیتی اروپا خنثی نمیشد، بهطور حتم صدها و حتی شاید هزاران نفر از شرکتکنندگان، از جمله تعداد زیادی از مقامات غربی، کشته میشدند.
این بمبگذاری برنامهریزی شده میبایست فوراً تغییرات سیاسی جدی برای مقابله با تهدیدات تروریستی ایران را بهدنبال میداشت، اما به نظر میرسد بهدلیل سیاست مماشات که طی سه دهه استراتژی اصلی اروپا را تشکیل میدهد، مسئولان این خطر را به اندازه کافی جدی نگرفتهاند.
همین امر در مورد حمله به جان من نیز صدق میکند که یک گلوله فک مرا تخریب کرد. من تنها کسی نیستم که طی سالهای اخیر از یک برخورد تهدیدآمیز با عوامل و مزدوران این رژیم جان سالم به در بردهام.
دکتر آلخو ویدال کوادراس در ادامه میافزاید:
مسئولان سیاست خارجی اتحادیه اروپا تاکنون از طبقهبندی سپاه پاسداران بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی امتناع کردهاند، با اینکه این موضوع از سوی اکثریت پارلمان اروپا و پارلمانهای چندین کشور عضو درخواست شده است.
این امر نشان میدهد که سیاست مماشات در روابط اروپا با جمهوری اسلامی چقدر ریشهدار است. این سیاست مماشات جان من و شمار بیشماری از مخالفان سرسخت رژیم ایران را به خطر انداخته است.
این سیاست همچنین حمایت ایران از گروههای تروریستی منطقهیی را تقویت کرده و بهطور مستقیم به خطر وقوع جنگی بزرگ در خاورمیانه دامن زده است.
اما هیچکس بیش از مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آن از بیکیفری رژیم آسیب ندیده است. این مهمترین عاملی است که در سیاست ما در قبال ایران غایب است.
پروفسور ویدال کوادراس افزود: قیام ۱۴۰۱ به تمام جهان نشان داد مقاومت ایران یک آلترناتیو دموکراتیک و قابل اتکا در برابر دیکتاتوری مذهبی موجود است و ملت ایران باید برای استقرار این جایگزین دموکراتیک تلاش کند.
علاوه بر این، معترضان در ایران بهوضوح نشان دادند که حکومت مذهبی حاکم و هم نظام سلطنتی را رد میکنند.
یک سیاست جدید باید با قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهعنوان ابزار سرکوب رژیم ایران در داخل و خارج کشور
در فهرست سازمانهای تروریستی آغاز شود.
سپس دولتهای غربی باید از نمایندگان رژیم که در تروریسم و نقض شدید حقوقبشر مشارکت دارند، حسابرسی کنند.
و سرانجام، این دولتها باید بهطور رسمی حق مردم ایران و مقاومت آن را برای مقابله با اقدامات سرکوبگرانهٔ دولت استبدادی حاکم را بهرسمیت بشناسند.
زمان برای سیاست جدید در قبال ایران فرا رسیده است. اروپا این فرصت و مسئولیت را دارد که به تغییرات بلندمدت در جهت آزادی و دموکراسی در ایران کمک کند.