تازه ترین سخنان خامنه ای کودک کش در جمع مداحان حکومتی و روضه خوانی های تکراری وی برلزوم مشارکت گسترده در نمایش انتخابات , به یقین نشان از خالی بودن چنته حاکمیت برای این مهندسی از پیش تعین شده را دارد.
وی که بخوبی از ابعاد بی بضاعتی رژیم و بویژه عمق تنفر ملی علیه دیکتاتوری مذهبی مطلع می باشد , در این سخنان ضمن کشیدن شمشیر سرکوب از نیام خطاب به توده های بجان آمده تاکید کرد : « انتخابات یک وظیفه است و هر کسی با انتخابات مخالفت کند با جمهوری اسلامی و اسلام مخالفت کرده است». ( خبرگزاری حکوکتی ایسنا 13 دیماه 1402)
ترجمان این جملات در فرهنگ منحط و مردم کش آخوندی آن است که رهبر نظام « حکم حکومتی » خود را برای هر کس که در این نمایش مشارکت نکند و یا آن را بطریقی تحریم نماید, از پیش صادر کرده است و آن چیزی بجز دستگیری , پرونده سازی و صدور احکام طویل المدت زندان نمی باشد.
براین اساس « مخالفت با جمهوری اسلامی » و یا « اسلام » آخوندی نیز مستوجب « کافر» شمردن و « باغی , منافق و الهاد » است که می تواند در دوایر قضائیه رژیم به صدور احکام مرگ نیز ختم شود.
بدین سان این حاکم مالیخولیایی گرفته که اکنون خود را بر مسند « خدا» نیز نشانده , تنها راهکار برای خروج از انزوای داخلی و تحریم گسترده نمایش انتخابات را همان « تهدید » به قتل و کشتار دانسته و تلاش دارد تا با زور سرنیزه و کشاندن هار ترین نیروهای سرکوبگر و خون ریز رژیم به درون جامعه , مردم را به پای نمایش انتصابات بکشاند.
وی در این راستا حتی گامی فراتر رفته و خواسته ملی برای بایکوت انتخابات را حرکتی « خصمانه » نامید و بدین سان یکبار دیگر آن سرشت سرکوبگرانه و قدرت طلبانه خود را به جامعه ایران نشان داد.
به یقین دشمن نامیدن مردم , همان چهره واقعی برای حکومتی است که اکنون در بن بست کامل اجتماعی , سیاسی , فرهنگی و عقیدتی قرار گرفته است.
دراین راستا نیز باید تاکید نمود که بدلیل یکدست سازی حاکمیت و اجرایی نمودن طرح « خالص سازی» که به حذف تمامی باند های « غیر خودی» راه برده , دیگر اتاقی بنام « تجمیع آراء » ضرورت و کارآرایی خود را از دست داده است , زیرا براساس این ریل گذاری, خامنه ای نیازی به شمارش آراء و تقلب و دستکاری در میزان مشارکت مردم نداشته و هرانچه که از صندوق های رای گیری درآید , تماما متعلق به باند وی خواهند بود.
ابعاد « ترمز بریدگی» روحی و اخلاقی برای این حاکم مستبد اکنون بحدی است که وی در سخنان خود ( 10 دیماه 1402) و در دیدار با خانواده پاسدار کودک کش قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس از جلسهای با فرماندهان سپاه پرده برداشت که در آن وی آن را « سخن خدا» نامیده است.
بقول روانشناسان اگر تو با خدای خود صحبت کنی , هیچ اختلال روحی و روانی نداری , اما اگر برعکس باشد , آنوقت ضروری است تا خود را به یک پزشک حاذق برای دارو و درمان معرفی نمایی!.