اتحاد عمل دربار , ارتجاع و استعمار
با تمام كارشكني هائيكه از سوي همسايه ي شمالي صورت ميگرفت، آثار پيروزي هاي دكتر مصدق بويژه در زمينه ي سياستهاي اقتصادي اكنون حتي فراتر از مرزهاي كشور رفته و زبانزد مردم منطقه گرديده است.
براي نمونه روزنامه المصري در شماره 28 ارديبهشت 1332 “ وضعيت ايران“ را چنين ارزيابي ميكند:
“ همه چيز ايران شگفت آور است ولي نجات يافتن ايراني كه يكسال پيش در حالت احتضار بود، شگفت آورترين شگفتي هاي اين مملكت است. ايران يكسال پيش به علت آنكه عايدات نفت اش قطع شده بود، در آستانه ورشكستگي ايستاده بود و اينك قدم به مرحله يي گذاشته كه طليعه و آغاز گشايش اقتصادي اوست“.
در اينكه دكتر مصدق وابسته به هيچ يك از ابر قدرتهاي آنروز نبود ، جاي شك و ترديدي براي ايرانيان نيست. براي تائيد اين نكته لازم است بر خلاف تبليغاتي كه در آنزمان از سوي دول “ انگليس و آمريكا“ در خصوص وابستگي دولت ملي به شوروي و “ خطر نفوذ كمونيسم در ايران“ صورت ميگرفت، نظريه يكي از نظريه پردازان حزب كمونيسم شوروي را در اينجا ذكر نمائيم.
“ اين دولت در مبارزه عليه امپرياليسم آمريكا به كشورهاي سوسياليستي نزديك نشد، بلكه سياست بينابيني ميان كشورهاي سرمايه داري و سوسياليستي را انتخاب كرد“
تاريخ نوين ايران – اوليانفسكي
دشمنان و عوامل بيگانه در داخل نيز بيكار نبودند و هرروز توطئه ي تازه يي را عليه دولت ملي هدايت و براه
مي انداختند. بطور كلي از قيام سي تير تا كودتاي 28 مرداد مجموعه يي از توطئه ها عليه وي و در راستاي تضعيف حكومت ملي شكل و سازماندهي گرديدند كه مهمترين آنان عبارت بودند از :
1- تجزيه در جبهه ملي به سركردگي مظفر بقايي
“ اما ضربه زدن بر نهضت از درون جبهه ملي با كجروي هاي دكتر بقايي شروع شد. مقدمه اينكار اخراج خليل ملكي و همراهان او كه سازماندهندگان و متفكران حزب زحمتكشان بودند و به پيشرفت جنبش ملي عشق ميورزيدند، ازحزب بود. بقايي ملكي را به اتهام سخن گفتن از “ كمونيسم منهاي مسكو“ و “ تيتيسم “ زيرباد تهمت گرفت. دو شاخه شدن حزب زحمتكشان كه با شتاب و اصرار بقايي انجام گرفت، در شماره ي اول نيروي سوم كه روز 22 مهر
انتشار يافت چنين تعبير گرديد: دشمن اينبار ميخواهد حمله خود را از داخل جبهه ملي شروع كند و اين درخت نهضت را از داخل دچار موريانه گرداند. در ضمن نيروي سوم از ديدارهاي بقايي با عوامل سياست هاي استعماري و دست داشتن وي در زمينه چيني ضد مصدقي پرده برداشته شده بود كه اتفاقات بعدي صحت آن را ثابت كرد. پيشگام شدن بقايي راه را براي مخالفت خوانيهاي بعدي حائري زاده، كاشاني، مكي، شمس قنات آبادي و … باز كرد“
ماهنامه شورا شماره 10 مرداد 1362
در راستاي ضربه زدن به دكتر مصدق لازم است از دو نشريه وابسته به اين گروه در آن دوران ياد كنيم. نشريه “ آزاد“ به صاحب امتيازي عبدلقدير آزاد كه پس از جدايي از رهبر نهضت ضد استعماري بدامن دربار افتاد.همچنين نشريه ي “ شاهد“ متعلق به حزب زحمتكشان به رهبري دكتر بقايي. وي نخست در كنار مصدق بود، ولي همانگونه كه در بالا اشاره شد، “ با تعميق مبارزات به ضديت با وي افتاد و از طريق اين نشريه به مخالفت پرداخت“.
احزاب و دستجات ديگري نيز در ضديت با رهبر نهضت ملي فعال بودند كه از آنجمله حزب “ آريا“ به مسئوليت
شهپر، حزب “ ذوالفقار“ به رهبري زني معلوم الحال بنام “ ملكه اعتضادي“، حزب “ آوارگان پان ايرانيسم “، حزب “ سومكا“ به رهبري دكتر منشي زاده كه عمدتا از سوي دربار و اشرف پهلوي تغذيه و مورد حمايت قرار داشتند.
كاشاني نيز در آن دوران تز “ خلافت اسلامي“ را در سر ميپروراند و مترصد فرصتي بود تا به كمك استعمار نو “ اتحاديه ي جهاني اسلامي “ كه ظاهرا بلوك بيطرفي بين دو بلوك شرق و غرب خواهد كشيد، برپا نمايد.
“ اين سازمان كه اتحاديه ي اسلامي جهاني است بايد ميان دو بلوك شرقي و غربي، قوه سوم بيطرفي باشد. تشكيل چنين اتحاديه نيرومندي براي توازن قوا و حفظ صلح در جهان مفيد خواهد بود“.
مصاحبه هاي كاشاني
ادامه دارد