مهرداد هرسینی: بحران اتمی – آخرین تلاش های ولی فقیه

 

روز جمعه  شورای امنیت ملل متحد با عدم تصویب «لغو دائمی تحریم ها» به واقعیتی بنام پروژه ساخت بمب اتم در دیکتاتوری ولی فقیه صحه گذاشت.

این قدم در حالی به اجرا درآمد که خامنه ای با تمامی توش و توان خود تلاش نموده بود تا با کمک شرکای تجاری و تسلیحاتی اش , از« کشیدن ماشه » و تبع آن راه افتادن سیل بنیان کنی بنام « تحریم ها»  درعالی ترین ارگان تصمیم گیری در ملل متحد,  جلوگیری بعمل آورد. براین اساس از اکنون حکومت  تنها کمتراز یک هفته دو راهکار در پیش روی خود  دارد.

نخست نوشیدن جام زهر و عقب نشینی از پروژه بمب هسته ای و دیگری رفتن بسوی تقابل با جامعه جهانی که در منطق خود به بند هفتم منشور ملل متحد و ماده 41 و نیز ماده 42  آن گره خورده است.

این ماده بصراحت برانجام تحریم های گسترده در زمینه « اقتصادی , ارتباطات راه‌آهن‌، دریایی‌، هوایی‌، پستی‌، تلگرافی‌، رادیویی , وسایل ارتباطی ,  قطع روابط سیاسی , نظام مالی و بانکی » تاکید دارد, اما در صورت عدم دستیابی به هرگونه نتیجه ملموسی و درصورتیکه رژیم آخوندی همچنان به سیاست های مخرب خود ادامه دهد , درآنصورت پرونده به « ماده 42 » گره خورده و پای استفاده از راهکار نظامی در « زمین ,دریا وهوا » , عطف به « تهدید علیه صلح جهانی» نیز به میان خواهد آمد.

بدین سان این دیکتاتوری ولی فقیه است که اکنون در بن بستی مرگبار میان « مرگ یا خودکشی» در تله افتاده است. قبول خواسته های طرف های مقابل که اتحادیه اروپا با حمایت ایالات متحده آن را بر اساس سه شرط اعلام نموده,  به معنای خودکشی می باشد و عدم پذیرش خواسته های بین المللی و ادامه پروژه ساخت سلاح اتمی , روند موشکی و منطقه ای نیز  ترجمان همان چشم انداز تقابل نظامی با این دوقاره و قبول « مرگ خودخواسته »می باشد.

به یقین سکوت عامدانه  خامنه ای و جلو انداختن مسعود پزشکیان بعنوان « محلل» , آنهم در حاشیه اجلاس جاری سازمان ملل متحد , بخوبی نشان از « بی بضاعتی » ولایت فقیه در این زمینه را دارد.

بدین سان پیش بینی می شود که حکومت طی هفته آینده دست به مجموعه ای از رایزنی ها با طرف های مقابل بویژه اتحادیه اروپا و یا ویتکاف , نماینده ویژه آمریکا , با  هدف آرام نمودن طرف های مقابل زده تا  شاید به نوعی « تفاهم » دست یابد.

یک سناریو برای این سیاست نیز همان « تمدید قطعنامه 2231 » در سایه  « رقیق سازی اورانیوم 60 درصدی»  برای « ایجاد فضای کافی برای ادامه گفتگو ها»!! می باشد که در یک  بازه زمانی « کوتاه مدت » صورت خواهد گرفت.

براین اساس حکومت آخوندی  پیشنهاد داده « پایان دائمی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، رقیق‌سازی ذخیره اورانیوم ۶۰ درصد به غنای ۲۰ درصد برای تولید صفحات سوخت جهت تولید رادیوایزوتوپ‌های پزشکی در راکتور تحقیقاتی تهران، و در نهایت، انتظار می‌رود آمریکا تحریم‌های توافق شده در توافق موقت را بردارد و سپس مذاکرات برای توافق نهایی آغاز شود». ( سایت هم میهن 30 شهریور 1404) 

 آنچه که رژیم آخوندی از طرف های مقابل طلب می کند , نخست عدول آنها  از «خطوط قرمز» مبنی بر « توقف کامل غنی سازی » و دیگر دریافت « تعهد و تضمین» برای عدم هرگونه عمل نظامی از سوی طرف ها,  بویژه ایالات متحده و اسرائیل می باشد.

این همان مکر و حیله ای است که خامنه ای با آن می خواهد دست اتحادیه اروپا را در « پوست گردو» گذاشته و از راه افتادن اسنپ بک جلوگیری بعمل آورد. به یقین هدف اصلی برای این بازی نیز همان خرید وقت و ادامه پروژه ساخت سلاح اتمی  در خفا است.

دراین رابطه روز گذشته شورای امنیت ملی رژیم  در بیانیه ای بر ادامه « رایزنی ها » تاکید کرده و از جمله نوشته است : «با اقدامات کشورهای اروپایی عملا مسیر همکاری با آژانس دچار تعلیق خواهد شد.» با این حال، شورای عالی امنیت ملی از وزارت خارجه خواست «به رایزنی‌های خود ادامه دهد.»

پیشتر نیز رژیم آخوندی یک  توافقنامه با آژانس به امضاء رسانده و بدین سان آن را « پایه و اساس» همکاری با این ارگان بین المللی قلمداد نموده است.

مشکل خامنه ای برای این راهکار به یقین در« عدم اعتماد» به آژانس می باشد ,زیرا  برای نمونه در حالیکه بسیاری از زیر تاسیسات نظامی و اتمی رژیم طی جنگ 12 روزه بمباران و تخریب گردیده اند , موضوع پنهانکاری برای « 410 کیلو » اورنیوم غنی شده بالای 60 درصد که با آن رژیم می تواند « 10 بمب اتم » بسازد و یا سایت های پنهان در اصفهان و نظنز, بدون نظارت و تائید آژانس , همچنان در هاله ای از ابهام قرار خواهد داشت.

نکته آخر آنکه , رژیم آخوندی بجد در تلاش است تا در سایه « ایجاد فضا » برای گفتگوها و بدون دادن هر امتیاز راهبردی , به هر طریق ممکن از راه افتادن سیل تحریم ها ممانعت بعمل آورد.

اما آنچه را که طی قریب بیست سال گذشته تجریه کرده ایم , چیزی بجز این واقعیت که در پشت تمامی این تلاش ها مکر , ریا و حقه بازی آخوندی نهفته , قرار نداشته است.

لذا باید تاکید نمود , بهمنی که اکنون به یمن  133 رشته  افشاگری های شبانه روزی مجاهدین برسر رژیم خراب شده , می رود تا در منطق خود به سیل بنیان کنی تبدیل گردد که در چشم اندازآن می توان بخوبی  « سرنگونی » رژیم را با کشیدن « بند ماشه » ازسوی بستر اجتماعی ایران لمس نمود. این همان منطق « سرنگونی رژیم ,  چه با اتمی و چه بی اتمی» است.