رضا خان – واگذاری خط مرزی شمال به ترکیه
در پی تاجگذاری وبه قدرت رسیدن رضا خان بعنوان شاه کشور , وی طرح ترور مخالفان سیاسی را در دستورکار حکومت قرارداد.
برای نمونه باید به ترور زنده یاد مدرس در هفتم آبان 1305 اشاره نمود , اما تیرها کاری نشدند و مدرس توانست با هوشیاری از این سوء قصد جان سالم بدر ببرد.
رضا خان که شدیدا هراسیده بود , تلاش نمود تا خود را از این ترور مبرا سازد و نماینده اش را برای عیادت مدرس به بیمارستان فرستاد. مدرس در پاسخ به وی گفته بود : « به کوری چشم دشمنان نمرده ام و هنوز زنده ام » .
به گفته یحیی دولتآبادی: « چون کسی تردید ندارد که این یک حملهٔ سیاسی است که واقع شده است به این سبب بر وجههٔ ملی او افزوده میشود و بر تنفر خلق از سردار سپه و کارکنان او، به حدی که چون سردار سپه از مازندران برمی گردد برای برائت ذمهٔ خویش و جبران تنفری که از خلق نسبت به او حاصل شده است و با مقصود اساسی وی منافات دارد، در مریضخانه از مدرس عیادت میکند».
پس از انتخابات مجلس هفتم که با تقلبات فراوان روبرو گردیده بود , اوباشان رضا شاه از ورود مدرس به صحن مجلس ممانعت بعمل می آورند. بدین سان اکنون رضا خان برای دستگیری و قتل وی که دیگر مصونیت پارلمانی نداشت , دهان باز کرده و وی را به اتهام واهی « تحریک عشایر» در مهرماه 1306 دستگیر و روانه زندان می کند.
رضا خان در چندین نوبت به وی پیام میدهد که از سیاست کناره گیری کند تا در ازاء آن از زندان آزاد شود. اما مدرس در پاسخ می گوید : « تا زمانیکه مرا نکشته ای , من همانم که بوده ام »
اختلافات میان رضا خان و مدرس نه تنها در خصوص مسائل سیاسی کشور و رفتن شاه بسوی دیکتاتوری مطلقه بود , بلکه به پاره ای از رفرم های صوری از سوی درباردر جامعه نیز بر می گشت. یک نمونه از این اختلافات همان تلاش نخستین رضا خان برای رفتن بسوی جمهوری بود که در پی استیضاح رضا خان در مجلس پنجم با شکست روبرو گردید.
درآن دوران فراکسیون اقلیت در مجلس با همراهی ملک الشعرای بهار و زنده یاد دکتر مصدق براین اعتقاد بودند که رضا خان درحال از بین بردن و تخریب دستاوردهای جنبش مشروطه و آن انقلاب مردمی است و بدین سان با طرح چنین لایحه کپی برداری شده از آتاتورک , رئیس جمهور ترکیه , تلاش می کند تا قدرت خود را مطلقه و النهایه با کنار گذاشتن قانون اساسی , به قدرتی بی بدیل در کشور تبدیل گردد.
رضا خان علاقه زیادی به آتا تورک داشت و وی را همواره الگوی سیاست های خود بویژه در زمینه داخلی و اقتصادی توصیف می کرد. این واقعیت از فردای سفر وی به ترکیه و دیدار با آتاتورک شدت بیشتری بخود گرفت. دراین راستا نیز بسیاری از طرح هایی را که رضا خان در زمینه های اجتماعی بنام خود ثبت کرده , در حقیقت نمونه های کپی برداری شده از آتاتورک می باشند.
همچنین ابعاد این دلبستگی را می توان در وطن فروشی رضا خان طی قرارداد 1310 با دولت ترکیه و واگذاری بخشی هایی از نوار مرزی میان ایران و این کشور بخوبی رویت نمود.
براین اساس این قرارداد که بهطور کلی به نفع ترکیه بود , « خط مرزی در شمال به سوی شرق جابهجا شد تا کنترل کامل دو کوه آرارات کوچک و بزرگ را به ترکیه بدهد و در وسط نیز بین روستای ارمنی گوییربران و کتول داغ به سوی شرق جابهجا شد تا نود مایل مربع دیگر در قصبه قطور را به ترکیه بدهد. در جبران آن ایران نوار کوچکی از زمین در منتهی الیه شمالی منطقه مرزی در نزدیکی تالاب بورالان را دریافت کرد».
بهرحال در چنین شرائطی موضوع قتل مدرس نیز در دستور کار رژیم پهلوی قرار گرفت.
مدرس در شب 10 آذر 1316 به قتل می رسد. « طبق گزارشهای تاریخی با دستور مستقیم رضاشاه که از سوی رکنالدین مختاری اجرای آن به ریاست شهربانی خراسان محول شد، نهایتاً محمود مستوفیان، حبیبالله خلج و محمدکاظم جهانسوزی با معاونت یکدیگر در شب ۱۰ آذر ۱۳۱۶ حسن مدرس را ابتدا مسموم و سپس خفه کرده به قتل میرسانند» ( سایت ویکی پدیا)
بدین سان مدرس این انسان آزاده پس از ده سال زندان و تبعید در کاشمر به قتل می رسد و با شهادت خود , داغ سازش را بردل رضا خان می گذارد..
ادامه دارد
