سقوط رضا شاه بدستور انگلیس
بروی کار آمدن یک دیکتاتوری نوین
با اشغال تهران در 20 شهریور 1320 اکنون دیگر بر همگان روشن گردیده بود که رضا خان , فردی که روزی روزگاری با طرح و برنامه های انگلیس بر مسند قدرت نشانده شده بود , پایانی بجز سرنگونی ندارد.
این واقعیت بقدری ملموس بود که در منطق خود دو راهکار را پیش روی خانواده فاسد پهلوی قرارداده بود.
نخست تسلیم محض ویا دست زدن به مقاومت. اما راهکار دوم بدلیل نبود هرگونه پایگاه اجتماعی و نارضایتی عمومی وبویژه ارتش روحیه باخته و ازهم گسسته , به یقین امکان پذیر نمی بود.
در ثانی در ذات « ملوکانه » نیز اساسا مقوله ای بنام «مقاومت » در مقابل نیروهای خارجی پایگاهی نداشت.
وجود ترس , بزدلی , وابستگی به سیاست های خارجی , مزدوری برای بیکانگان , نبود سیاست های مردمی , سرکوب , فشارهای اقتصادی و معیشتی , وجود استبداد , نقض روح و جوهر ارزش های انقلاب مشروطه و یک دیکتاتوری مطلق در تهران , راهی بجز تسلیم برای رضا خان باقی نگذاشت.
گفته می شود پیش از سقوط رشا ضاه , فروغی , عامل انگلیس در منزل خود با سفیران انگلیس و شوروی درخصوص توقف جنگ, ترک مخاصمه و شرائط آنان برای روند آتی در ایران مذاکراتی انجام داده بود, اما در خلال گفتگو ها وی از قصد انگلیس برای برکناری شاه و تبعید وی مطلع گردید.
همچنین باید تاکید نمود که رضا خان پیش از سقوط تلاش های مذبوحانه ای را با هدف « یار گیری» در میان نیروهای متفقین انجام داد که تماما با شکست روبرو گردیدند.
برای نمونه وی در تلگرامی از موضع ضعف و زبونی به روزولت , رئیس جمهور وقت آمریکا , از وی خواست تا مانع پیشروی بریتانیا و شوروی به داخل ایران شود، اما دولت این کشور ضمن رد این درخواست تاکید کرد که « ایالات متحده، هدف بریتانیا را هدف خود میشمارد».
بدین سان رضا خان قزاق براثر فشارهای خارجی در تاریخ 25 شهریورهمان سال و پس از ورود قوای متفقین به تهران , بدستور سفیر انگلیس و طی یک تماس دو دقیقه ای استعفا داد.
براساس امریه سفارت انگلیس قرار شد تا وی نخست به اصفهان و ازآنجا به بندرعباس و سپس با یک کشتی انگلیس راهی جزیره سنت موریس در اقیانوس هند گردد.
محمد رضا , فرزند بزرگ وی به این واقعیت که به چه میزان دول خارجی در عزل پدرش نقش داشته اند, اینگونه اعتراف کرده است : «صبح روز 16 سپتامبر در مجلس شورای ایران اعلام شد که پدرم از سلطنت استعفا کرده است و در همان روز من جانشین او و عهدهدار مقام سلطنت ایران گردیدم. بدین ترتیب متفقین بههدف خود نائل آمده، پدرم را از میان برداشته و راه را برای حمل مهمات به روسیه از طریق کشور ایران باز کردند.» (مجموعه تالیفات، نطق ها، پیام ها، مصاحبههای محمد رضا پهلوی )
همزمان نیز مجلس شورای ملی، با حضور محمد علی فروغی پیام تفویض سلطنت به محمد رضا را قرائت نمود. در این پیام از جمله آمده است «اعلیحضرت رضا شاه پهلوى به موجباتى که حالا میخواهم خواند اراده کردند که از سلطنت کناره کنند و امر سلطنت را به جانشین قانونى خودشان تفویض فرمایند ایشان استعفانامه نوشتند و والا حضرت همایون ولایتعهد زمام امور را به دست گرفتند.»
برای جلوگیری از دستگیر شدن محمدرضا به وسیله نیروهای روس و انگلیس، وی را با لباس شخصی در یک خودروی کرایسلر قدیمی بین صندلی جلو و عقب روی زمین خودرو پنهان کردند و سپس شاه جوان را از درب خدمه مجلس بداخل صحن آوردند. محمد رضا در ساعت 4 بعد از ظهر، در برابر مجلس شورا و نمایندگان سوگند خورد.
تبعات دیکتاتوری رضا شاه بر میهن مان تنها به سرکوب , سقوط اقتصادی و معیشتی و ارزش ها و باور های اجتماعی محدود نمی گردید , بلکه فراتر از آن بحدی بود که ایران محبور شد تا به نیروهای متفقین بدلیل همکاری با آلمان نازی طی جنگ جهانی دوم , غرامت مالی نیز پرداخت نماید.
برای نمونه در تاریخ 9 آذر 1322 و پس از سقوط هیتلر , کنفرانسی در تهران با حضور روزولت، چرچیل و استالین بدون محمدرضا پهلوی تشکیل گردید وطی آن قراردادی را قوای متفقین امضاء کردند که خروج انگلیس و شوری از ایران اعلام, اما ایران را موظف به پرداخت غرامت جنگی گردانید.
به یقین تبعات اشغال ایران , بدلیل سیاست های نابخردانه رضا شاه , تنها به پرداخت غرامت و یا تبعد وی ختم نگردید, بلکه فراتر به بروز بحران های معیشتی , کمبود ارزاق , قحطی و مرگ میر برای بسیاری از ایرانیان انجامید.
دراین راستا شهرهای ایران آنچنان با کمبود نان و سایر ارزاق مورد نیاز روبرو شدند که نان و مواد غذایی را با کوپن در اختیار مردم قرار میدادند؛ شمار بسیاری از مردم نیز در نتیجهٔ تهیدستی، گرسنگی و بیماری جان خود را از دست دادندو
در این رابطه سایت ویکی پدیا تاکید دارد : « ایران به دنبال حمله متفقین با مشکلات اقتصادی بسیاری رو به رو شد، از جمله قحطی هولناکی که جمعیت قابل ملاحظه ای از مردم را قربانی نمود. تورم سنگین، دزدی نمونههای کوچک دیگری از پیامدهای حمله متفقین به ایران بودند».
از دیگر تبعات مخرب و بازمانده از دوران رضا شاه همان بروی کار آوردن یک دیکتاتوری دیگر تحت نام محمد رضا بود که قریب 37 سال برایران با راه اندازی کودتای ننگین 28 مرداد , سرکوب خونین سازمان ها و احزاب سیاسی , روشنفکران و دگراندیشان , نویسندگان و منتقدین حکومت , ساواک مخوف , در سایه شکنجه , اعدام و برقرای انواع و اقسام دوایر اطلاعاتی و امنتیی , حکومت نمود. بدین سان باید تاکید کرد که در شهریور 1320 یک دیکتاتوری رفت و دیکتاتوری نوین دیگری بر مسند قدرت نشست.
