مهرداد هرسینی: بیداری ایرانیان – بخش سی و چهار

 

رضا شاه – پایان آزادی و مشروطه

رضا خان طی حکومت مستبدانه خود طی سال های 1299 الی 1320, درسایه دروغی بنام نوسازی, مرتکب سرکوب‌ و اقدامات خشونت آمیز بسیاری علیه دگر اندیشان, روزنامه نگاران , مخالفان سیاسی , اقلیت های مذهبی و ملیت ها گردید,  بطوریکه بسیاری از مورخان از آن با عنوان « جنایات » نام برده اند..

یک دلیل برای این واقعیت را می توان نه تنها در رفتار و کردار خودسرانه  قلدر معابانه وی رویت نمود , بلکه به لحاظ شخصیتی نیز وی خود شیفته , دیکتاتور و خشونت طلب بود. دراین رابطه کافی است تا به وابستگی وی به دول استعماری و پروسه رسیدن وی به قدرت نیم نگاهی انداخت تا بدین سان به عمق نکات فوق بهتر پی برده شود.

رضا خان پله های « ترقی»!! را با اسطبل بانی در سفارت هلند آغاز نمود , سپس به قشون قزاق رفتو به سرکوب مشورطه خواهان و آزادی خواهن پردخت و النهایه بازیچه دست انگلیس و آلمان شد.

دراین راستا و بطور اجمال می توان به نمونه های زیر اشاره نمود:

سرکوب آزادی‌خواهان و مخالفان سیاسی

رضا شاه در پی تثبیت قدرت، تمامی احزاب، روزنامه‌ها و گروه‌های مستقل سیاسی را تعطیل کرد.

بسیاری از فعالان مشروطه‌خواه، روحانیون و روشنفکران را بازداشت و یا  تبعید و اعدام کرد. .

چهره‌هایی مانند میرزا کوچک‌خان جنگلی، کلنل محمدتقی پسیان، و شیخ خزعل یا کشته شدند یا حذف سیاسی شدند.

سرهنگ تقی‌خان پسیان، فرمانده ژاندارمری خراسان، درسال  1300  خورشیدی که به دستور رضاخان سرکوب و سر بریده شد.

سردار اسعد بختیاری و دیگر سران ایل بختیاری که از مشروطه‌خواهان بودند، با حکم مستقیم یا غیرمستقیم رضا شاه کشته شدند.

نصرت‌الدوله فیروز، از رجال سیاسی و وزیر امور خارجه سابق، در زندان به قتل رسید.

سرکوب اقوام و عشایر.

تیمورتاش (وزیر دربار)  در سال 1312 پس از اختلاف با شاه، به دستور مستقیم او بازداشت و در زندان به قتل رسید.

در زندان‌های زمان او (از جمله زندان قصر)، بسیاری از زندانیان سیاسی تحت شکنجه و بازجویی‌های وحشیانه قرار می‌گرفتند.

مورخان مانند عبدالحسین تیمورتاش و دکتر محمد مصدق از جمله کسانی بودند که قربانی رفتار خشن حکومت شدند (تیمورتاش کشته شد، مصدق تبعید شد.

نصرت‌الدوله فیروز، از چهره‌های باسابقهٔ دیپلماتیک، در زندان خفه شد.

سردار اسعد بختیاری، از رهبران مشروطه و فاتح تهران در سال 1288، به اتهام واهی توطئه اعدام شد.

میرزا کوچک‌خان را در 1300سال  در درگیری با قوای دولتی به قتل رساند و سر او را برای عبرت به تهران فرستادند.

احمد کسروی در تاریخ مشروطه ایران، «دورهٔ رضا شاه پایان آزادی بود و مشروطه در ظاهر ماند، اما در باطن استبداد نظامی بازگشت».

« حکومت رضاشاه در درازمدت، فعالیت کنترل‌نشدهٔ سازمان‌های اجتماعی و دینی را برنتافت؛ به همین دلیل، مدرسه‌های بهائیان را بست. همچنین حاضر به پذیرش اعتبار اسناد ازدواج بهائیان نشد، انتشار کتاب‌هایشان را ممنوع کرد، برخی از مراکز محلی‌شان را بست و برخی از کارمندان بهائی را اخراج کرده و درجه نظامی برخی از افسران بهائی را تنزل داد» ( ویکی پدیا)

سیاست رضا خان بر پایه  تمرکزگرایی متمرکز بود و برای سرکوب جامعه همواره از نیروهای سرکوبگر, باند های تبهکار , لمپن ها  و اعمال  خشونت شدید استفاده می کرد.

قیام عشایر فارس، بختیاری، ترکمن و کرد با بمباران هوایی و اعدام‌های میدانی آنان  سرکوب گردید

در برخی مناطق مانند کهگیلویه، لرستان و خوزستان، صدها نفر از مردم محلی کشته و روستاها ویران شدند.

در فارس، عشایر قشقایی و کهگیلویه با بمباران هوایی و اعدام‌های میدانی سرکوب شدند

در کردستان و لرستان، ده‌ها روستا تخریب و صدها نفر کشته شدند.

مورخ انگلیسی لارنس لاکهارت در این رابطه گزارش کرده است :« دردههٔ 1310 ، ارتش ایران در لرستان و فارس با چنان خشونتی رفتار کرد که یادآور جنگ داخلی بود، نه اصلاحات دولتی».

از فردای کشف حجاب اجباری و در حالیکه وی با اعتراضات گسترده ازسوی جامعه روبرو شده بود , تنها راهکار را در سرکوب خشن جستجو نمود. 

واقعه‌ی خونین مسجد گوهرشاد مشهد در اعتراض به کشف حجاب اجباری, نیروهای سرکوبگر صدها نفر از مردم بی‌دفاع را در حرم امام رضابه رگبار بستند.

به گفتهٔ دکتر فریدون آدمیت، تاریخ‌نگار برجسته،در رابطه با دوران رضا خان می نویسد :  «دولت رضا شاه بیش از هر چیز بر پایهٔ زور نظامی و حذف مخالفان استوار بود، نه بر مشروعیت قانون اساسی مشروطه»

ادامه دارد