اشغال ایران
در آستانه ي جنگ جهاني اول كه همزمان با آغاز سلطنت احمد شاه قاجار بود، دوره ي سوم مجلس پس از سالها تعطيلي افتتاح شد.
در اين دوره علاوه بر مرحوم مدرس از تهران، محمد خياباني نيز از تبريز به مجلس راه يافتند. ايران اكنون از يكسو به اشغال قواي انگليس و از سوي ديگر به اشغال قواي روس در آمده است.
با اجراي “ پيمان 1907“ بين دول روس و انگليس، مبني بر اشغال و تجزيه ي ايران، جنوب ايران توسط “ پليس جنوب“ و تحت الحمايه ي دولت انگليس و بخشهاي شمالي نيز بدست نيروهاي قزاق اداره ميگرديد. اسارت مالي ايران شدت يافته و دولت تا آن زمان پنچ “قرضه ي جديد“ گرفته بود.
سه قرضه آن به مبلغ كلي دو ميليون ليره انگليس و دو قرضه نيز به مبلغ چهارده ميليون
روبل طلا از روسيه بودند. آلمان نيز مواضع خود را در سالهاي 1293 شمسي در ايران تحكيم نمود و توانست در زمينه ي تجارت خارجي با ايران، پس از روسيه و انگليس مقام سوم را بدست آورد و در بسياري از شهرهاي ايران موسسات و نمايندگي هاي تجاري براه اندازد.
بعلاوه اين كشور در رقابت با انگليس خطوط كشتي راني خود در خليج فارس را به مقام دومي گسترش داد. در نبود يك جريان مردمي و مقاوم اكنون ايران صحنه ي تضادهاي دول استعماري شده و فقط“ بروي كاغد داراي دولتي مستقل“ می باشد.
با آغاز جنگ جهاني اول، دولت عثماني نيز مناطق آذربايجان غربي و شهرهاي خوي، اروميه و سپس تبريز را به اشغال خود در آورد و بدين ترتيب ايران يكبار ديگر در گيرتضاد های بلوك بندي بين الملل گرديد. از اين پس تا “كودتاي سيد ضياء“ و بروي كار آمدن دولت نود روزه ي وي، ايران يكي از پرتلاطم ترين دوران خود را سپري ميكند.
در زمستان 1295 شمسي، ارتش عثماني از قواي تزار در همدان شكست سختي خورد و با از دست دادن كرمانشاه در بهار همان سال به مرزهاي خود بازگشت. از سوي ديگر انگليس نيز كه از تقويت مواضع آلمان در جنوب ايران هراسان شده بود، تصميم گرفت تا با راه حل نظامي و تحت مسئوليت ژنرال “ سايكس“، جنوب ايران را به تصرف كامل خود در آورد.
اين كشور با اعزام واحدهاي نظامي خود از شبه قاره هند، قواي آلمان را از شهرهاي مرکزي مانند كرمان، شيراز و يزد بيرون رانده و توانست جلوي پيشروي آلمان به هندوستان كه در آن زمان بخشي از امپراطوري انگليس بود را بگيرد. بدين سان تا پايان جنگ بين الملل اول ايران عملا به دو بخش شمالي و جنوبي تقسيم گرديده بود كه شمال در دست روسها و جنوب بطور كامل در اختيار انگليس قرار داشت.
در اين بين وضعيت اقتصادي مردم روبه وخامت گذاشت و براي نمونه از سال 1292 تا 1297 شمسي( تا پايان جنك بين الملل اول) صادرات خشكبار از “ 70 ميليون قران به 48 ميليون، پنبه از 83 ميليون قران به 24 ميليون برنج از 41 ميليون قران به 24 ميليون“ كاهش يافته بود.
كمبود ارزاق عمومي و مايجتاج سايه گسترده تا جائيكه قيمت نان 12 تا 15 برابر افزايش يافته بود.
همچنين در آن دوران بدليل عدم وجود يك حكومت مردمي و مستقل كشور عملا به شيوه ي خان خاني و فئوداليسم اداره ميگرديد. براي نمونه ملاكين و بزرگ فئودالها كشور را به ايالات مختلف تقسيم و آنها را اداره ميكردند.
هر ايالتي قوا و تفنگچي هاي خود را داشت. از جمله در زنجان ذوالفقاريها، در خوزستان شيخ خزئل، در مركز ايل بختياري و ايل قشقايي و قوام شيرازي در خراسان امير شوكت الملك قائني ( معروف به اعلم) در مركز نايب حسن كاشي و ….. عملا حكومت هاي منطقه يي تشكيل داده و بدينسان هرج و مرج، ناامني، ركود اقتصادي، چپاول سرمايه هاي ملي و از سوي ديگردفاع دول بيگانه از استبداد حاكم براي دست اندازي به منابع زير زميني ايرانيان، كشور را به “ ممالك محروسه يي“ تبديل نموده بود.
ادامه دارد