مهرداد هرسینی : خامنه بدنبال جنگی دیگر است؟

 

دست رد دیکتاتور عنان گسیخته به تمامی تلاش های دیپلماتیک برای رسیدن به یک توافق برسر توقف پروژه ساخت سلاح اتمی , به یقین این شک را تقویت می نماید که  ولایت فقیه بدنبال جنگی دیگر در خاورنزدیک می باشد.

یک دلیل برای این روند نیز در مجموعه پاسخ ها و پیش شرط های  رژیم آخوندی به درخواست جامعه بین الملل با هدف تشدید بحران می باشند. برای نمونه پاسدار عراقچی به نیابت از بیت خامنه ای و سپاه مردم کش پاسداران بصراحت می گوید که اولا پیش مذاکرات و روند احتمالی برای ادامه آن با اتحادیه اروپا « بی فایده » و در ثانی ایالات متحده « باید خسارتی را که وارد کرده‌اند، جبران کنند»!

وی در مصاحبه ای با نشریه فایننشنال تایمز می افزاید : « برخی مقام‌های حکومت خواستار «تسلیحاتی شدن» برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی شده‌اند»

پیشتر نیز خامنه ای در آخرین سخنان خود  بصراحت بر ادامه فعالیت ها واستمرار ساخت سلاح اتمی  اینگونه تاکید کرده بود : « ملت ایران ( بخوانیم رژیم آخوندی)  «دین و دانش» خود را رها نمی‌کند».

به یقین ارزیابی نخست ازچنین « پیش شرط هایی» , آنهم در شرائطی که رژیم آخوندی در بن بست کامل اجتماعی , سیاسی , اقتصادی و  دیپلماتیک قرار گرفته , مهر تائیدی بر خواست تهران برای ادامه تنش می باشد.

در راستای این مواضع نیز  باید به مجموعه حملات علیه مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی و یا رد درخواست اتحادیه اروپا برای « توقف شش ماه مکانیزم ماشه و به تبع آن تحریم ها مندرج در قطعنامه 2231 » از سوی رژیم آخوندی  اشاره نمود , امری که می توانست به دیکتاتوری ولی فقیه برای مدت زمانی « فضای تنفسی » اعطاء نماید.

طی این مدت زمان کوتاه نیز , پاسخ رژیم آخوندی به اتحادیه اروپا و ایالات متحده  , همان تهدیدات همیشگی مبنی بر بستن « تنگه هرمز » , « خروج از پیمان ان پی تی » و نیز ادامه « گروگانگیری » بوده است , امری که وضعیت را برای هر راهکار دیپلماتیک بسیار پیچیده تر می نماید.

در این رابطه رئیس جمهور آمریکا در تازه ترین سخنان خود به خطوط قرمز برای رژیم آخوندی تاکید و افزود : « ایران «سیگنال‌های زننده‌ای» می‌فرستد و هرگونه تلاش تهران برای ازسرگیری برنامهٔ هسته‌ایش بلافاصله درهم کوبیده خواهد شد». ( سایت رادیو فردا 10 مرداد 1404)

به موازات آاین تحولات  نیز دیکتاتوری ولی فقیه نه تنها با دخالت در موضوع  غزه و گروگانگیری , بلکه  بطور گسترده دست به صدور سلاح  و تقویت نیروهای دست نشانده خود,  نمونتا « حوثی ها در یمن » و یا تشدید حمایت از نیروهای حشد الشعبی , کتائب و عصائب در عراق و یا در بخش هایی از سوریه  زده است. به یقین سفر مخفیانه پاسداراسماعیل قاانی, فرمانده نیروی تروریستی قدس  به عراق و برگزاری نشست با رهبران این گروه ها  و یا سرپیچی حزب الله لبنان از خلع سلاح , در همین راستا صورت پذیرفته است. 

بدین سان مشخص می شود که بن بست خود ساخته برای رژیم آخوندی در عدم تعامل با جامعه جهانی و رفتن شتابان بسوی ساخت سلاح هسته ای , بحدی است که حاکمیت را در کلیت اش برای رسیدن به یک راه حل صلح آمیز قفل کرده, بطوریکه راهکار برای خروج از آن را تنها ادامه همان سیاست های شکست خورده در گذشته جستجو میکند.

دراین راستا و با نیم نگاهی به مجموعه داده ها و ارزیابی ها ,بنظر می رسد  که ولی فقیه درمانده اکنون برسر یک دوراهی « سازش » و یا « جنگ » , دومین را انتخاب نموده است.

این همان بهترین بستر برای قفل نمودن جامعه دردمند ایران و خانه نشین کردن نیروی اجتماعی برای هرگونه قیام و اعتراض  در سایه اعدام های گسترده , آنهم در شرائط بحرانی در داخل کشور می باشد.

چنین سیاست ضد ملی را ما نمونتا طی دوران جنگ ضد میهنی ایران و عراق و یا گروگانگیری اتباع آمریکایی در فردای انقلاب ضد سلطنتی تجربه کرده ایم. سخن از صدور بحران به خارج از مرزها می باشد که در سایه سرکوب خونین در داخل همواره یکی از سیاست های راهبردی برای حفظ حاکمیت را تشکیل می دهد.