مهرداد هرسینی
رجز خوانی های خامنه ای درمانده در آغاز جنگ در نوار غزه و کشیدن خط و نشان های کاذب مبنی « هرگونه عبورازخطوط قرمز», دیگر هیچ شک و شبهه ای برای مردم دردمند فلسطین باقی نگذاشته , که تمامی هارت پورت های رژیم آخوندی , صرفا مصرف داخلی و با هدف روحیه دادن به نیروهای زهوار درفته حکومت صورت گرفته است.
دراین راستا نیز شاهد بوده ایم که نه تنها وی , بلکه آخوند های ریز و درشت حکومتی , سران و فرماندهان سپاه مردم کش و نیروی تروریستی قدس , بکرات از خطوط قرمزی مانند « تلفات انسانی , ورود به نوار غزه , حمله به حزب الله و یا تخریب تونل ها و زیر بنا ها » از سوی نیروهای اسرائیل سخن به میان آورده و بدین سان چنین وانمود کرده اند که گوئیا این رژیم غرق بحران درصورت عبور طرف مقابل از این خطوط , النهایه دست به واکنش زده و جنگی دیگر در خاورمیانه را رقم خواهد زد.
به یقین تمامی « هارت و پورت های» ولی فقیه که برای خروج از بحران سرنگونی دست به قماری دیگر زده , اکنون دستان وی را آنچنان رو کرده است که حتی نزدیک ترین نیروهای وفادار به حکومت در مناطق فلسطین نیز برای وی « تره » خرد نمی کنند.
خامنه ای که تعادل قوا را بخوبی درک نموده , اکنون خدا خدا می کند تا طرف مقابل سرانجام کوتاه آمده و دست به « آتش بس » بزند و بدین سان وی با « چشمی متورم و کبود » شده از این مهلکه خود ساخته بیرون بیاید.
براین منطق وی بخوبی می داند که وارد شدن به هرجنگی , به چه میزان بحران را به درون رژیم اش سرازیر می نماید و جامعه را به حرکت برا ی « صلح و سرنگونی » به حرکت در می آورد. لذا تنها ابزار موجود برای این حاکم علیل , همان « رجز خوانی » در معابر و رسانه های حکومتی و « هل من » طلبیدن های قلابی می باشد.
امید خامنه ای برآن بود تاشاید « دربی به تخته » خورده و بخشی از کشورهای مسلمان وارد این بازی شوند و بدین سان وی ضمن موج سواری بر خواسته های مسلمانان , « علمدار » نجات مردم فلسطین گردد.
اما برگزاری کنفرانس صلح در مصر که در آن تمامی کشورهای ذیربط اروپایی , دبیر کل ملل متحد و یا کشورهای همسایه و مسلمان , بدون هرگونه دعوتی از رژیم آخوندی ,شرکت کرده بودند , بر خواب و خیال های دیکتاتور مهر باطل زد و وی را متوجه این واقعیت نمود که ازاین « نمد » دیگر برای رژیم درمانده آخوندی « کلاهی » ساخته نخواهد شد.
برای نمونه محمود عباس , رئیس دولت خودگردان فلسطین در سخنانی ضمن رد هرگونه جنگ طلبی و آشوبگری , تاکید کرد «راهحل دو کشوری و پایاندادن به اشغالگری بر اساس یک جدول زمانی مشخص» است..
بدین سان این واقعیت به اثبات رسید که برای دیکتاتوری مذهبی حاکم بر میهن مان , چیزی بجز رجز خوانی و شعر و شعار باقی نمانده است.
دراین راستا نیز عدم ورود رژیم آخوندی به هرگونه جنگی , حال چه مستقیم و یا از طریق حزب الله و جهاد اسلامی , حشد الشعبی , کتائب , عصائب , زینبیون , فاطمیون و حوثی ها , به یقین ریشه در برهم خوردن تعادل نظامی در منطقه و نیز ریشه در بی پایگی و عدم هرگونه حمایت های داخلی از سوی مردم ایران و نیز مردم منطقه را دارد.
خامه ای بخوبی می داند که بروز یک جنگ دیگر , آنهم در ابعاد فرا فلسطینی , به چه میزان برای وی « دردسر ساز» خواهد بود, زیرا وی نه نیروی لازم را در اختیار دارد و نه پولی در بساط.
همچنین باید متذکر گردید که بحران فوق در مناطق اشغالی فلسطین , به یقین قابل حل و فصل می باشد , بشرط آنکه سیاست مخرب مماشات نخست دستان و شریان های مالی , اقتصادی , نظامی رژیم آخوندی را بعنوان « سر افعی ولایت » قطع نمایند.
دراین راستا نیز اعمال تحریم های شدید , جلوگیری از صدور نفت بعنوان تامین کننده منابع مالی رژیم , لیست گذاری سپاه و نیروی تروریستی قدس , باز گشایی پرونده های تروریستی رژیم , اجرای قطعنامه های ملل متحد و نیز توقف سریع سیاست مخرب مماشات از جمله راهکار ها برای توقف هرگونه جنگ طلبی و رشد این بحران می باشند.