مهرداد هرسینی: دیکتاتوری ولایت  – سقوط خاکریزها در « عمق استراتژیک »

مجموعه تحولات در منطقه بحرانی خاورنزدیک و بویژه از فردای قمار خامنه ای برای جنگ افروزی در غزه و سپس امتداد آن به سوریه ,  لبنان تا دریای سرخ  , اکنون با نتایج سهمگین و خفت باری  برای دیکتاتوری وی روبرو گردیده است.

سخن از شکست سیاست های راهبردی برای  یک دیکتانور خون ریز و مذهبی می باشد که با هزینه صد ها میلیارد دلار از سرمایه های ملی مردم ایران , دست به راه اندازی « خاکریز» در بسیاری از کشورهای اسلامی و منطقه زد تا بدین سان بر بحرانی بزرگتر بنام « سرنگونی » ترمز بزند.

دراین راستا نیز شاهد هستیم که چگونه تبعات این سیاست مخرب و شکست خورده بداخل میهن سرازیر گردیده , تاجائیکه یکی از شاخصه های اصلی  برای آن , همان بروز فقرو فلاکت  گسترده و سپس از بین رفتن آخرین لایه های اجتماعی برای حاکمیت می باشد.

خامنه ای به اشتباه براین باور بود که به مانند دوران « جنگ سرد» و  کشیدن « اقمار مصنوعی»  به  دور کشور , به نوعی بازدارندگی و به تبع آن بلیعدن کل منطقه خاورمیانه دست خواهد یافت , اما بدلیل سیری ناپذیری رژیم و گسترش جنگ های نیابتی به مناطقی که اساسا ربطی به مردم و منافع ملی ایران ندارند , اکنون ثمرات تمامی اشتباه محاسبات خود را با از بین رفتن بالاترین و عالی ترین سرمایه های نظامی , عقیدتی , امنیتی و اجتماعی تجربه می کند.

حال با نیم نگاهی به این روند و ضرباتی سنگینی که رژیم آخوندی بویژه با از بین رفتن و کشته شدن خلص ترین نیروها و مزدوران و نیز بالاترین فرماندهان نیروی تروریستی قدس در منطقه دریافت کرده , می توان به معنا و مفهوم این جملا ت که « اگر در سوریه و عراق و لبنان نجنگیبم , آنوقت باید در تهران بجنگیم » رسید.

به نظر کارشناسان مسائل داخلی , ولی فقیه کودک کش سه اشتباه استراتژیک طی دو سال گذشته مرتکب شده است , که نتایج آن در منطق طبیعی خود به بروز شکست های سنگین و بن بست استراتژیک برای نظام آخمندی راه برده اند.

نخست کشتار معترضین و قیام آفرینان در سال 1401 که به شکافی غیرقابل جبران میان جامعه و حاکمیت رسید. دوم سیاست خالص سازی که از طریق آن ولی فقیه قصد داشت تا با بروی کار آوردن آخوند جلاد ابراهیم رئیسی و یکدست نمودن حکومت , به رویای « خلافت » در تمامی سرزمین های « اسلامی » در منطقه تا شاخ آفریقا تحقق بخشد و سوم راه اندازی جنگ و خون ریزی از طریق نیروی تروریستی قدس و گروه های دست نشانده در منطقه.

آری اکنون که به این روند مخرب می نگریم , به یقین می توان به شکست هرسه سیاست استراتژیک برای دیکتاتوری در گل مانده خامنه ای رسید. وی شکست سنگینی خود , زیرا سیاست های رژیم و سپاه پاسداران  تماما با اشتباه محاسبات طراحی و به اجرا درآمده اند.

خامنه ای و سپاه مردم کش پاسداران به اشتباه براین باور بودند که با کشتار مردم ایران و کودک کشی , با بگیر و ببند و امنیتی نمودن کشور , و یا با جنگ افروزی و  شلیک چند موشک اسقاطی و پهپاد های کپی برداری شده , النهایه نبض قدرت در داخل و  منطقه را بدست خواهند آورد , اما روند تحولات و قانون مند بودن آنان , واقعیت های دیگری بنام « شکست در پی شکست » را به حکومت خون ریز آخوندی اثبات نمودند.

در این راستا خاک ریز های قلابی که خامنه ای با هدف به محاق بردن جامعه دردمند ایران برای ممانعت از سرنگونی برپا کرده بود, اکنون یکی پس از دیگری در حال سقوط می باشند و به یقین چرخ تحولات آنگونه است که خاک ریز اصلی یعنی فتح « تهران » و سرنگونی دیکتاتوری به مانند دوران شاه ,  بدست مردم , کانون های شورشی و نیروی پیشتاز مقاومت رقم خواهد خورد.

به این واقعیت ایمان داریم.