تازه ترین سخنان خامنه ای در جمع بسیجیان هاج و واج مانده , مبنی براینکه «به این جوله باطل نگاه نکنید، اینهایی که امروز جولان میدهند روزی زیر پای مومنان لگدمال خواهند شد», به یقین یاد آور سخنان هیتلر در روزهای پایانی و زمانیکه ارتش سرخ در فاصله چند کیلومتری دروازه های برلین قرار داشت, می باشد.
هیتلر تاریخ 30 ژانویه 1945 در جمع کودک سربازان خود می گفت : « در این سال ها ما به برنامه های فوق العاده ای رسیدیم, که باعث حسادت جهان شد. اغلب آرزوی مرگ مرا داشتند. ولی من در نهایت پیروز بودم, مهم نیست که بحران در این لحظه به چه میزان بزرگ باشد, دراین نبرد آسیای میانه به پیروزی نخواهد رسید , پیروزی از آن ماست»!!
تشابهات فکری , سیاسی , عقیدتی و و فرهنگی میان دو حاکم مستبد , خون ریز , سرکوبگر و جنگ افروز بسیار فراوان هستند , زیرا تمامی دیکتاتورها از یک منبع و منشاء ارتزاق می کنند و آن واقعیتی بنام « خشک مغزی و غرور» و نیز وجود بیماری « مالیخولیا» در میان آنان می باشد.
بهرحال خامنه ای که اکنون خاک ریز های ریز و درشت خود در منطقه و بویژه « عمق استراتژیک در دمشق » را از دست داده است , راهکاری بجز « عربده کشی » و « لغزخوانی » ندارد.
وی بخوبی مطلع است که ورود به قبول این واقعیت که ولی فقیه در زمینه سیاست های راهبردی با شکست های استراتژیک روبرو گردیده , به مانند « نوشیدن جام زهر» و بقول خمینی « جام زهر را نوشیدم و آبروی خود را با خدا معامله کردم», کارکرد خواهد داشت.
خامنه ای که اکنون زیر ضرب باند های توسری خورده و هاج و واج مانده قرار گرفته , تلاش میکند تا « توپ » را به مانند همیشه به زمین « مقابل » انداخته و با « مقصر جلوه دادن » دیگران , از قبول هرگونه مسئولیت برای شکست های خود شانه خالی نماید.
نمونتا یک نماینده سابق حکومتی ضمن کشیدن گوش ولی فقیه به وی یاد آوری میکند : «تا زمانی که مجلس بودم بدهی سوریه و بشار اسد به ایران ۳۰ میلیارد دلار بود که این بدهی به دلار ۷۰ هزار تومان برابر است با دو هزار تریلیون تومان. تکلیف این مبلغ کلان چیست؟»»
گرچه دوایر اطلاعاتی و امنیتی رژیم تلاش دارند تا « دهان » مخالفان خامنه ای در درون سیکل حاکمیت را با تهدید , ارعاب و پرونده سازی ببندند , اما همین جملات قطره ای نیز مبین وجود رشد مخالفت ها علیه دیکتاتور در خیابان پاستور تهران می باشند.
همچنین خامنه ای در راستای « سیاه را به سفید » تبدیل کردن تا بدانجا پیش رفته که در این سخنان و برای سومین بار دست به « تهدید» دولت جدید در دمشق میزند و دیگر بار از « احیای جبهه مقاومت » سخن به میان می آورد.
مشابه چنین جملاتی را نیز در رسانه های حکومتی و یا فرماندهان سپاه بکرات طی هفته های اخیر مبنی براینکه « ما شکست نخورده ایم » تجربه کرده ایم.
اما کیست که نداند , سوت زدن های حاکمیت در تاریکی , از جمله دلائل ترس و وحشت رژیم از سیل براه افتاده در منطقه بحرانی خاورنزدیک تا شمال آفریقا علیه مطامع آخوندی می باشد.
حال وضعیت کنونی برای دیکتاتوری ولی فقیه در منطقه به مانند آن فردی است که پس از خوردن کتکی مفصل در بالا محله , به پشت بام خانه خود بازگشته و رو بروی محله بالا فریاد زد « تو که هیچ , پدرت هم هیچ غلطی نمی توانه بکنه»!!