مهرداد هرسینی : رژیم آخوندی – « تا نباشد چوب تر…»

هراس و وحشت رژیم آخوندی از مجموعه تحولات اخیر در ایالات متحده , منطقه بحرانی خاور نزدیک و یا در اتحادیه اروپا اکنون  علائم ونشانه های خود را بطرز آشکاری به بیرون ساطع می نماید.

این واقعیت را می توان نه تنها در سخنان کارگزاران , رسانه ها و متولیان بیت خامنه ای , بلکه در بالاترین سطح از وزرا و یا دولت چهاردهم بخوبی رویت نمود.

برای نمونه پاسدار عباس عراقچی , وزیر خارجه حکومت در مصاحبه ای با هفته نامه اشپیگل , چاپ آلمان , وحشت از روند تحولات را اینگونه به بیرون ساطع کرد است:

« در مورد همکاری ما با روسیه، آماده گفت وگو با اروپایی ها هستم. بیایید وارد گفت وگو شویم و از تحریم ها دوری کنیم. تحریم ها فقط مشکلات را پیچیده می کند».(سایت حکومتی نامه نیوز 19 آبان 1403)

اما واقعیت در این میان این جملات چیست؟

واقعیت آن است که رژیم آخوندی بدلیل جنگ افروزی در نوار غزه و لبنان و یمن  , حمایت از گروه های تروریستی , مشارکت در جنگ اوکرائین , ارسال سلاح , پهپاد و کادرهای نظامی به شرق اروپا , توسعه برنامه موشک های بالستیک و رفتن بسوی ساخت سلاح اتمی , اکنون  زیر فشار تحریم ها و سیاست های خرد کننده دیگری از سوی اتحادیه اروپا قرار گرفته است.

دراین راستا نیز شاهد بوده ایم که این اتحادیه , پس از دهه ها مماشات با دیکتاتوری مذهبی و چشم پوشی های عامدانه بر جنایات آخوندی در داخل و خارج از کشور , سرانجام به حقیقتی بنام شکست مماشات پی برده است.

رفتن بسوی تحریم ها گسترده تر , از جمله در آخرین نمونه آن تحریم هواپیمایی هما , ساهان و یا ماهان , بستن سه کنسولگری رژیم در آلمان , فراخوان سفیر آلمان از تهران و کاهش مناسبات دیپلماتیک , فراخوان برای ارجاع پرونده اتمی به شورای امنیت و اجرای بند 7 ملل متحد  و یا فراخوان پارلمان اروپا ,  آلمان  و چند کشور دیگر اروپایی برای لیست گذاری سپاه پاسداران بعنوان یک سازمان تروریستی ,  تماما در مجموعه تحولاتی است که تنها طی چند هفته گذشته بوقوع پیوسته اند.

خامنه ای طی چهار سال گذشته با دستانی باز  از کارت اتحادیه اروپا برای تقابل با تحریمها و فشار از سوی  ایالات متحده استفاده نمود , اما تحولات اخیر در کاخ سفید اکنون در منطق خود , دیکتاتوری وی را در هاله دفاعی کشانده تا جائیکه موضوع « مذاکره » با اتحادیه اروپا با هدف ایجاد « تعادل » و « فشار» برآمریکا را یکبار دیگر در دستور کار خود قرار داده است.

خامنه ای در مانده چنین سیاستی رادر دور نخست ریاست جمهوری دونالد ترامپ اتخاذ نمود و اتحادیه اروپا نیز بدلیل وجود شکاف  با  سیاست های کاخ سفید ,  در بسیاری از موارد با رژیم آخوندی همراهی  و یا برسیاست های مخرب رژیم آخوندی چشم پوشی نمود.

همچنین عراقچی , سخنگوی سیاست های خارجی خامنه ای , زمانی از « مذاکره » سخن به میان می آورد که اولا سلاح ها و  پهپاد های جنگی رژیم بطور شبانه روز بمب , آتش و گلوله برسر مردم بیدفاع اوکرائین می ریزند,  ثانی  چشم انداز پایان دادن به  این جنگ , آنهم از سوی رئیس جمهور جیدید در کاخ سفید در دستور کار قرار دارد و ثالثا اعلام  نتایج انتخابات در آمریکا روشن گردیده و بدین سان دستگاه دیپلماسی آخوندی براین واقعیت اشرف دارد  که طی چهار سال آینده با مجموعه عظیمی از بحران ها بویژه تحریم ها روبرو خواهد گردید.

رژیم آخوندی اگر براستی خواهان صلح , آرامش , حسن همجواری و عدم مداخله در امور دیگر کشورها می بود , منطقا می بایست , درخخواست مذاکره  با اتحادیه اروپا را پیش از روند تحولات در آیالات متحده در دستور کار خود قرار می داد و نه در فردای شکست حزب دمکرات.

براین منطق تنها راهکار برای رژیم آخوندی , غلط گویی و عقب نشینی در مقابل اتحادیه اروپا می باشد تا شاید « دری به تخته » خورده و از این نمد و شکاف میان این قاره با آمریکا , یکبار دیگر  برای خامنه ای کودک کش , نمدی دوخته شود.

بقول قدیمی ها « تا نباشد چوب تر, فرمان …..».