پس آنکه مسعود پزشکیان , رئیس جمهور خامنه ای, در فردای ارائه لیست وزرا از نقش مستقیم ولی فقیه برای تعیین و تکلیف کابینه چهاردهم پرده برداشت , شاهد موج بزرگی از حمله و هجوم علیه وی , بویژه از سوی باند وابسته به بیت مقام معظم بودیم.
برای نمونه آخوند ذوالنوری، عضو مجلس حکومتی به دخالت های مستقیم ولی فقیه در تعیین وزرا اعتراف کرده و می گوید : « خیلی از نمایندگان مجلس نمیخواستند به وزرا رأی دهند، اما وقتی متوجه این اشاره شدند تکلیف خود دانستند که حتماً ورود کنند تا به دولت رأی محکمی بدهند». (سایت حکومتی باشگاه خبرنگاران1 شهریور 1403)
ابعاد این افتضاح سیاسی بحدی بود که بسیاری از رسانه های وابسته به بیت ولی فقیه از جمله صدا و سیما , خبرگزاری های وابسته به سپاه پاسداران و وزارات اطلاعات و یا روزنامه کیهان , ناشر نظرات « رهبر معظم » , ضمن حمله به پزشکیان , سخنان وی را نه تنها « نادرست » بلکه « خرج کردن از رهبری» نامیده بودند.
پاسدار حسین شریعتمداری در این رابطه می نویسد : «دشمناان نظام اصرار داشتند که مجلس را هیچکاره, رئیس جمهور را بی اختیار و انتخاب وزیران و رای اعتماد نمایندگان را نمایشی قلمداد کنند».
چنین مواضعی نیز طی هفته گذشته بکرات از سوی نمایندگان خامنه ای در نمایشات جمعه مطرح گردید, تا بدین سان بر عواقب اجتماعی و بی آبرویی برای این فضیحت , خاک بپاشند.
اما تازه ترین سخنان ولی فقیه در جمع کابینه جدید و اعتراف به اینکه « آقای رئیسجمهور «با بنده هم مشورت کردند، من تعدادی را که میشناختم و یا صلاحیت آنها از طرق مورد وثوق به ما رسیده بود، آنها را تایید کردم، بعضیها را هم تاکید کردم», به یقین مهر تائیدی بر داده های پیشین از سوی رئیس جمهور ولایت مدار می باشد.
قضیه حکایت آن ضرب المثل قدیمی است که می گوید « آمد زیر ابروشو درست کنه , زد چشمشم کور کرد».
خامنه ای در ادامه ضمن حقنه نمودن جملات به مخاطب خود , می افزاید : « خب بحمدالله ایشان توانستند انتخاب را انجام بدهند و مجلس را هم قانع کنند که این موفقیت بزرگی بود».!!
ترجمان این جملات بدان معنا است که وی به شخصه تمامی وزرا را تعیین و بر آندسته که هنوز مورد « استعلام نهایی » از سوی دوایر امنیتی و ارگان های کنترل قرار نگرفته بودند, تاکید کرده است.
بهر حال از هر منظر که روند این تحول مشمئز کننده را بنگریم , به همان واقعیت که خامنه ای و بیت وی , حاکم مطلق برای تمامی بدیهی ترین امور می باشند, خواهیم رسید.
این وضعیت و بکار گیری کلمات چند پهلو از سوی « عمود خیمه نظام » درست به مانند « ریپ زدن » یک ماشین اسقاطی است که بدلیل عدم رسیدن هوای لازم و یا نبود هماهنگی میان اجزاء آن , برای نمونه بخوانیم – موتور و گیربکس – توازن خود را از دست داده و النهایه به « ریپ زدن » افتاده است.