نفوذ رژیم آخوندی در دوایر امنیتی , نظامی و ساختار سیاسی عراق اکنون این سوال را در مقابل جامعه جهانی قرار داده که این روند شتابان سرانجام به کجا خواهد انجامید؟ و آیا اساسا این کشور آشوب زده امکان رهائی از اختاپوس ولایت و رسیدن به استقلال را خواهد یافت؟
به یقین پاسخ به این سوال را باید در مجموعه ای از پارامترها مانند شرائط داخلی عراق بعد از سقوط دولت پیشین, برهم خوردن تعادل سیاسی , قومی و مذهبی در این کشور , شرائط کنونی منطقه و نیز تعادل از دست رفته برای رژیم آخوندی در خاور نزدیک جستجو نمود.
تمامی داده ها اکنون سخن از آن دارند که عراق آخرین برگ منطقه ای برای دیکتاتوری ولایت می باشد و بدین سان حکومت آخوندی اکنون با پمپاژ ده ها میلیارد دلار در این کشور و یا سرمایه گذاری های عظیم اقتصادی , تجاری , انرژی , راه و جاده سازی , نفتی و یا گازی تلاش دارد تا وضعیت موجود را به نفع خود همچنان حفظ نماید.
شکست خامنه ای در لبنان , سقوط بشار اسد خون ریز در دمشق که رژیم آخوندی از آن بعنوان « عمود خیمه » ولایت در منطقه یاد می شد , تضعیف حوثی ها در یمن , شکست حزب الله در لبنان و مهار نیروهای نیابتی آخوندی در نوار غزه , کشورهای همسایه و ساحل خلیج فارس , اکنون نیاز ولی فقیه را به هرچه محکم تر نمودن کمر بند در عراق تشدید کرده است.
یک کارشناس مسائل این کشور در مصاحبه ای با روزنامه لوموند می گوید : « جمهوری اسلامی هم اکنون از هشتاد گروه شبه نظامی (شامل ٢٣٥ هزار رزمجوی مسلح) در داخل خاک عراق برخوردار است. به واسطۀ این نیروها، رژیم ایران همانند یک قدرت نئوامپریالیستی در عراق عمل میکند و قادر است بدون اشغال این کشور سلطۀ خود را بر آن اعمال کند».
مهمترین نیروهای دست نشانده و تحت امر نیروی تروریستی قدس در عراق عبارتند از « حشد الشعبی , کتائب , عصائب و یا تیپ روز موعود» که اکنون بخواست تهران و بدلیل هراس رژیم آخوندی از تهدیدات نظامی علیه آنان , عجالتا دست از هرگونه اقدام نظامی برداشته اند. همچنین براساس داده ها , رژیم آخوندی حداقل با « 12 حزب و سازمان سیاسی » در عراق حضور فعال دارد.
در راستای خلع ید از رژیم آخوندی در عراق نیز پیشتر طرحی از سوی نمایندگان سنا با هدف « آزادی عراق از دست ایران » ارائه گردید که در این طرح، از جمله درخواست شده « راهبردی در کنگره معرفی شود تا تمام نیروهایی که در این طرح با عنوان “میلیشای دست نشانده ایران در عراق” توصیف شدهاند به طور غیر قابل بازگشتی برچیده شوند».
همچنین ارزیابی ها از سوی بسیاری از تحلیل گران برآن است که بدلیل سلطه و نفوذ رژیم آخوندی در عراق , این کشور اکنون با دو بحران « فروپاشی » و نیز « تجزیه » روبرو می باشد.
تهدیدات روزانه سپاه و نیروی تروریستی قدس علیه دولت مرکزی در بغداد و یا اقلیم کردستان عراق , خود آینه تمام قدی برای این واقعیت می باشد که این کشور به چه میزان تحت نفوذ حکومت آخوندی قرار گرفته است. این وضعیت تا جائی پیش رفته که نیروی ترویستی قدس عملا اهرم ها برای سیاست , امنیت , اقتصاد و پول و تجارت در این کشور را بدست گرفته است.
یک نمونه برای این نکات نیز همان مجموعه ای از تحریم ها از سوی خزانه داری آمریکا طی هفته های اخیر علیه بانک ها و زیر شبکه های امنیتی و یا ساختار تجاری عراق می باشند که در راستای منافع آخوندی , دست به دور زدن تحریم های نفتی و پولی برای رژیم آخوندی می زنند.
بدین سان مشخص می شود که ولی فقیه با 5 سیاست راهبردی این کشور را اکنون بکام خود فروبرده است. رخنه در ساختارهای اجتماعی , اقتصادی, سیاسی و امنیتی و دیگری راه اندازی باند ها و نیروهای دست نشانده شبه نظامی و ایجاد یک ارتش تا دندان مسلح.
بدین سان سیاست کلی خامنه ای در عراق به مانند نمونه های مشابه در لبنان , یمن و یا غزه از طریق ایجاد قدرت موازی در درون ساختار نظامی , سیاسی و اقتصادی این کشورها می باشد.
به یقین سکوت طرف های مقابل و بی عملی آنان علیه این روند و میدان دادن به سیاست های مخرب آخوندی را باید بخشی از دلائل برای این روند شتابان جستجو نمود. راهکار برای خاتمه دادن به این وضعیت نه استمالت و بی عملی , بلکه قطع شریان ها و دستان آلوده ولایت فقیه در تمامی منطقه , از جمله در عراق می باشد.