از فردای تهدیدات نظامی علیه زیربناهای اتمی در دیکتاتوری ولی فقیه و اینکه گوئیا طرف درگیر در جنگ منطقه ای خواهان بمباران سایت های رژیم آخوندی می باشد , شاهد راه افتادن موجی از « بوق زدن های » ولایی برای رفتن بسوی ساخت بمب اتمی می باشیم.
دراین رابطه بسیاری از نمایندگان و یا متولیان رژیم , از جمله آخوند مفت خور حسن خمینی , در سخنانی می گوید : « بازدارندگی نظامی ما وقتش است که یک سطح بالا برود».
به یقین بیان این جملات و کشاندن فردی ممنوع التصویربه تلویزیون تحت امر خامنه ای , ترجمان دادن پیام تهدید به طرف آمریکایی با هدف ایجاد فشار می باشد.
این واقعیت زمانی ملموس تر می گردد که در پاسخ به عجز و التماس و خواسته های مکرر خامنه ای برای « پادرمیانی » , گرچه طرف آمریکایی مخالفت خودش را با ضربات نظامی علیه زیر ساخت های هسته ای رژیم اعلام نموده , اما وزارت امور خارجه آمریکا تاکید کرده است : « که اسرائیل هیچ تضمین و اطمینانی به دولت بایدن نداده که تأسیسات هستهای در ایران را مورد هدف حمله قرار ندهد». ( سایت صدای آمریکا 13 مهر 1403)
خامنه ای که اکنون از روند بحرانی و فراگیر شدن جنگ در منطقه و نشانه رفتن سر مار در تهران بشدت به وحشت افتاده , بوق زدن های عامدانه بسوی بمب اتم را به حربه ای برای « معامله و بده و بستان » تبدیل نموده و تلاش میکند تا با تبلیغات کر کننده یک سد دفاعی علیه هرگونه حمله احتمالی برای خود دست و پا نماید.
وی پیشتر نیز با گسیل مسعود پزشکیان به کشور « برادر و دوست » عمان , تلاش نموده بود تا با عجز و التماس از آمریکا بخواهد تا از هرگونه تهاجم نظامی به زیر بناهای رژیم , حال اتمی و یا نظامی , نفتی و اقتصادی جلوگیری بعمل آورند.
چنین عجز و لابه هایی نیز بکرات طی روزهای گذشته از سوی پاسدار عراقچی , وزیر خارجه دیکتاتوری در پاره ای از پایتخت های منطقه ای بویژه بیروت به گوش رسیده است.
یک کارشناس مسائل امنیتی به روزنامه واشنگتن پست (14 مهر 1403) می گوید : « در حال حاضر با خلع سلاح عملیاتی حزب الله , اسرائیل فرصتی برای حمله به سایت های هسته ای ایران دارد و با خطر کمتری برای انتقام از جانب حزب الله مواجه است».
اینکه خامنه ای النهایه با نقض تمامی تعهدات بین المللی , برای نمونه خروج از پادمان ها ی اتمی , بسوی ساخت بمب خواهد رفت , امری است که بنظر بسیاری از کارشناسان غیر ممکن نمی باشد, اما شیوه بیان وی و در بوق زدن های مکرر آنهم در رسانه های حکومتی , این سوال منطقی را پدیدار می نماید که براستی وی اگر می توانست به سلاح اتمی دست یابد , چه نیازی به اینهمه تبلیغات و عربده کشی می بود؟
به زعم رژیم آخوندی زدن نخستین چاشنی و انفجار اتمی , به نوعی بازدارندگی برای حاکمیت راه خواهد برد و دستان طرف های مقابل برای هرگونه ضربه زدن به زیر ساخت های دیکتاتوری را خواهد بست.
همچنین باید تاکید کرد که ریشه این جار و جنجال های حکومتی نیز در مجموعه شکست ها و ضرباتی نهفته که رژیم آخوندی از فردای راه انداختن آتش جنگ در بخش های بزرگی از منطقه بحرانی خاورنزدیک , دریافت کرده است.
به یقین هلاکت فرماندهان ارشد نیروی تروریستی قدس, شاخه های نظامی حماس , جهاد اسلامی, زیرضرب رفتن حوثی ها در یمن , حشد الشعبی در عراق , نیروهای بشدت ضربه خورده رژیم در سوریه و یا خرد شدن کمر حزب الله در لبنان که مهم ترین پایگاه عقیدتی و تروریستی ولایت فقیه در منطقه می باشد , در منطق خود ولایت فقیه را برآن داشته تا با شتاب بیشتری بسوی ساخت بمب اتم گام بردارد.
دراین راستا نیز مجموعه گزارشات از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی , مبنی براینکه حکومت آخوندی نه تنها زیر ساخت های اتمی و آبشارهای سانتریفیوژ را توسعه بخشیده , بلکه با عدم همکاری و نظارت و نیز گسترش ذخایر اورانیوم غنی شده و رفتن بسوی غنی سازی 90 درصدی , به اولین انفجار اتمی نزدیک کرده است.