مهرداد هرسینی: مذاکرات اتمی – « میان ماه من تا ماه گردون »

 

سخنان امروز خامنه ای درمانده در رابطه با روند « مذاکرات اتمی », نمایی از شکاف میان دو طرف را به نمایش گذاشته است.

وی در این رابطه می گوید ,« بالاخره کاری و حرکتی است که تصمیم‌گیری شده و در قدم‌های اول هم خوب اجرا شده است.»
وی سپس می افزاید می افزاید : « به این گفت‌وگوها نه به صورت افراطی خوشبین هستیم و نه به صورت افراطی بدبین».

به یقین منظور وی از « خوب اجرا شده » , همان راه اندازی وبه تبع آن تن داده رژیم به نفس « مذاکره » با هدف « خرید وقت » میباشد ,اما بطور محتوایی , آنچه را دیکتاتوری ولی فقیه می خواهد , با آنچه را که طرف مقابل بکرات و بصراحت اعلام نموده , حکایت همان ضرب المثل « میان ماه من تا ماه گردون » است.

در این رابطه ویتکاف , نماینده رئیس جمهور آمریکا برای پیشبرد مذاکرات در جدید ترین گفتگوی خود با شبکه تلویزیون فاکس نیوز (26 فروردین 1404) خواسته های آمریکا را این چنین مهر و موم کرده است :

نخست : « گفت‌وگو با ایرانی‌ها بر ۲محور کلیدی متمرکز خواهد بود. نخست، غنی‌سازی. همان‌طور که اشاره کردید، آنها نیازی به غنی‌سازی اورانیوم بیش از ۳.۶۷درصد ندارند. آنها در برخی موارد به ۶۰درصد و در مواردی دیگر به ۲۰درصد رسیده‌اند که این‌طور نمی‌تواند ادامه یابد»

دوم : « بحث بر سر راستی‌آزمایی برنامه غنی‌سازی و در نهایت راستی‌آزمایی تسلیحاتی متمرکز خواهد بود. این شامل ذخایر موشکی آن‌ها، نوع موشک‌هایی که در اختیار دارند و مکانیزم فعال‌سازی بمب است».

این مواضع در حالی بیان می شود که رژیم آخوندی بکرات و تنها بر یک خواسته و آن مذاکره صرفا بر سر « مسائل اتمی » تاکید ویژه کرده است. خامنه ای نیز در این سخنان ضمن تکرار این اسیاست می افزاید : « خطوط قرمز برای ما و برای طرف مقابل کاملاً روشن است».

اما خطوط قرمز رژیم آخوندی چیست؟

طی هفته های اخیر و با راه افتادن پیام ها از سوی دو طرف , شاهد بوده ایم که هم ولی فقیه و هم کلیه روسای قوای سه گانه , فرماندهان ارشد سپاه و یا نمایندگان ولی فقیه همواره بر « خطوط قرمز » نظام تاکیدات ویژه داشته اند.

برای نمونه نیز پاسدار علی محمد نائینی، سخنگوی سپاه پاسداران، روز (سه‌شنبه 26 فروردین 1404 ) از جمله گفته است : «امنیت ملی و قدرت دفاعی و نظامی جزو خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران است که در هر شرایطی درباره آن گفت‌وگو و مذاکره نمی‌شود».

ترجمان این جملات نیز همان عدم تمکین رژیم به مذاکره بر سر « برنامه های موشکی , ذخایر آن و سایت های نظامی » حکومت می باشند که قرار است تا در فردای هر توافقی , زیر ذره بین « راستی آزمایی» یا همان « کنترل» از سوی جامعه بین الملل قرار گیرند.

این همان شکافی است که میان طرفین پدیدار گردیده , زیرا در حالیکه طرف مقابل تا به امروز – تاکید می شود تا به امروز- بر سه موضوع اتمی , موشکی و نیابتی تاکید و از فردای دور اول نیز « راستی آزمایی» را به بخش دیگری از خواسته های خود افزوده است , اما دیکتاتوری خامنه ای تلاش دارد تا مذاکرات را صرفا در محور « اتمی » محدود نموده و النهایه به توافقی شبیه « برجام 2015» دست یابد. 

سخن از برجامی است که پیشتر رئیس جمهور کنونی آمریکا آن را در دور اول ریاست جمهوری خود « پاره » و محتوی آن را  ضد « امنیت ملی» خوانده بود. در آن دوران ( اردیبهشت 1397)  نیز خاطرمان هست که وی پس از خروج از برجام , برای انجام مجدد مذاکرات , « در صورت تمایل ایران» اعلام آمادگی نموده بود .

 

باید تاکید نمود , سرنوشت این دور از مذاکرات هر چه که باشد, به یقین خروجی آن چیزی که اتاق های فکر ولی فقیه طراحی کرده اند ,  نخواهد شد. نه فاکتور خرید  زمان ونه قدرت ولی فقیه با از دست دادن نیروهای نیابتی و ضربات سنگین نظامی , شکاف در راس حکومت ,  وجود خشم , تنفر عمومی از حاکمیت  و آمادگی جامعه برای قیامی دیگر,  به مانند پیش از آغاز جنگ در 7 اکتبر 2023 نیست.

رژیم آخوندی در کلیت اش اکنون در ضعیف ترین نقطه و مختصات ممکن بسر می برد , بطوریکه النهایه جنگ برسر « اعمال هژمونی » در منطقه بحرانی خاور نزدیک را با شکستی خفت بار تجربه خواهد کرد.