مهرداد هرسینی: نظام ولایت – باز شدن سرکلاف شقه

 

درحالیکه خامنه ای از بام تا شام بر طبل « وحدت » میان باند های رژیم می کوبد , اما روند تحولات و بویژه شکست حکومت برسر توقف تحریم ها از سوی اتحادیه اروپا و یا جنگ 12 روزه , اکنون در منطق طبیعی خود بحران ها را بدرون حاکمیت سرازیر نموده و به بروز شقه و شکاف در راس نظام راه برده است.

یک دلیل برای این روند روبه رشد همان وجود سیاست های بغایت مخاطره آمیز و مملو از اشتباه خامنه ای و نیز یک رئیس جمهور بی مقدار و دون پایه می باشد  که همواره خود را « مطیع رهبر» می نامد . وی با سیاست های اجرایی خود , نه تنها در زمینه سیاست های خارجی , بلکه در داخل نیز جامعه را به مرز سقوط کامل کشانده است.

شکست های پی درپی پزشکیان در زمینه اقتصادی , تولیدی , مالی, انرژی, معیشت , ناعدالتی و تبعیض , فساد ساختاری , مبارزه با تورم و گرانی افسار گسیخته , سیاست خارجی و یا صادرات به یقین آینه تمام قدی برای بن بست دولت چهاردهم برای حل و فصل ساده ترین نیازها های کشور می باشد.

برای نمونه براساس مرکز آمار حکومتی « تورم نقطه‌به‌نقطه خانوارهای کشور در شهریور ماه ۱۴۰۴ به ۴۵.۳ درصد رسیده است. این رقم بیانگر آن است که مردم ایران به‌طور متوسط نزدیک به نصف (۴۵.۳ درصد) بیشتر از شهریور سال گذشته (۱۴۰۳) برای تأمین همان سبد کالا و خدمات حداقلی خود هزینه کرده‌اند». ( سیمای آزادی 7 مهر 1404)

مضافا براین نیز باید به ابعاد وحشتناک اعدام ها طی قریب یک سال حاکمیت وی اشاره نمود تا بدین سان آن چهره کریه « وفاق ملی» که وی در دوران نمایش انتخابات از آن دم می زد, رسید.

براساس داده های بین المللی رژیم آخوندی تنها طی 9 ماه گذشته بیش از 1000 نفر را به جوخه های مرگ سپرده است. امنیتی نمودن فضای کشور در سایه دستگیری های کور و گسترده و زدن اتهام « جاسوسی » به زندانیان بیدفاع , تنها گوشه ای از ابعاد بربریت ساری و جاری در دیکتاتوری ولی فقیه می باشند.

چنین وضعیتی نیز در رابطه با سیاست خارجی و بویژه شکست امید های کاذب از سوی خامنه ای درمانده با بروی کار آوردن مسعود پزشکیان صدق میکند. ابعاد این شکست ها بحدی است که اکنون حاکمیت را نه تنها با جنگ خارجی روبرو ساخته , بلکه فراتر از آن به ابر بحرانی بنام « راه افتادن بند ماشه » و به تبع آن سیل تحریم ها نیز راه برده است.

به عقیده بسیاری از کارشناسان حکومتی , هیچگونه چشم اندازی برای خروج حاکمیت از مجموعه ابر بحران های فوق, آنهم در سایه پشت کردن جامعه به کلیت نظام , متصور نیست , زیرا بدلیل عدم مشروعیت داخلی و نیز  بسته بودن نظام و نیز از کار افتادن توان تصمیم گیری های کلان برای حاکمیت , درب بحران ها همچنان برپایه فعلی خواهد چرخید.

برای نمونه سایت حکومتی رویداد 24 (بتاریخ 8 مهر 1404) در مطلبی اعتراف کرده : « هم فشار‌های بین‌المللی افزایش یافته و هم شکاف میان مردم و حکومت، بحران مشروعیت را تشدید کرده است. حالا پرسش‌های کلیدی درباره برنامه‌های دولت برای مقابله با پیامد‌های تحریم‌ها و آینده سیاست داخلی و خارجی بیش از هر زمان دیگری مطرح است».

ابعاد این شکست ها اکنون بحدی است که صدای باند های مقابل بویژه پایداری که برای جانشینی خامنه ای خیز برداشته , بلند شده است. نامه پراکنی از سوی نمایندگان مجلس , درخواست برگزاری جلسات اضطراری , موضع گیری های گوناگون علیه تیم دولت از سوی رسانه ها  با درخواست استعفاء برای پزشکیان و یا وزرا , تماما در چارچوب این واقعیت نهفته اند که شقه و شکاف در راس نظام روزبرز عمیق تر می گردد.

روزنامه جکومتی عصر ایران در تازه ترین مطلب خود از پزشکیان خواسته تا بدلیل شکست ها در زمینه سیاست های داخلی و خارجی و نیز اقتصادی,استعفاء دهد.

در این مطلب بتاریخ 7 مهر 1404 از جمله آمده : «آقای پزشکیان! استعفا می‌کنید یا توضیح می‌دهید؟». و سپس می افزاید: « “تورم همچنان دو رقمی است” و “ارزش پول ملی هم روز به روز کاهش می‌یابد. “نهادهای بودجه‌خوار و بدون بازده همچنان بیت‌المال را می‌بلعند”،”در زمینه سیاست خارجی تحریم‌ها که لغو نشدند بلکه قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت در دوران احمدی‌نژاد نیز بازگشتند».

پبیشتر نیز روزنامه اقتصاد نیوز ( 28 شهریور 1404) از طرح « استیضاح 4 وزیر» در کابینه دولت چهاردهم خبرداده بود. براین اساس وزرای کشاورزی, راه و ترابری, تعاون و رفاه و نیرو  زیر ضرب مجلسیان قرار گرفته اند.

به یقین درگیری باند ها , نمونتا میان آخوند روحانی و پاسدار سعید جلیلی از باند پایداری برسر ناکامی مذاکرات اتمی  نیز بخش دیگری از این سناریوی تراژیک برای حکومتی است که در تمامی زمینه ها به « بازنده ای قهار» تبدیل شده استو

همچنین باید تاکید نمود که نقطه ورود ولی فقیه به هر بحرانی , نخست « دید امنیتی » وی به جامعه و سیاست درهراس از « سرنگونی » می باشد.

مصبب اصلی برای تمامی بحران ها نیز همان شخص ولی فقیه است که مثل معمول از قبول هر تقصیر برای سیاست های مخاطره آمیز خود تا به امروز پرهیز کرده و بدین سان تلاش می کند تا دیگران را مسبب اصلی برای ناکامی های حکومت جا بزند.