مسعود پزشکیان , ضریب جمهور خامنه ای قرار است تا اول مهر و همزمان با باز گشایی مدارس در ایران آخوند زده, برای شرکت در اجلاس سالانه ملل متحد راهی نیویورک شود.
تمامی علائم و نشانه از جنگ قدرت در میان باند های رژیم و بویژه پس از آنکه وی در نخستین کنفرانس مطبوعاتی , آمریکا را «برادر» رژیم آخوندی معرفی نمود , سخن از آن دارند که چمدان ها و دستان وی در این سفر بغایت خالی می باشند.
به یقین وی طی این سفر تلاش خواهد کرد تا یکبار دیگر با برگزاری چند جلسه با « تجار محترم و وابسته به اهل بیت » , باند « نایاک » ویا مصاحبه با رسانه های حامی مماشات , با دوز و دغل چهره دیگری از دیکتاتوری ولی فقیه را به نمایش بگذارد.
سخنان وی قبل از این سفر مبنی براینکه رژیم آخوندی بدنبال « صدور انقلاب « نیست , ترجمان چشمک و چراغ های خامنه ای با هدف کسب دلارهای نفتی و برداشته شدن بخشی از تحریم ها می باشند.
چنین سخنانی با مضامین گوناگون پیشتر نیز از سوی بسیاری از روسای جمهور ولی فقیه بویژه آخوند شیاد محمد خاتمی و یا آخوند روحانی , هردو از باند های تو سری خورده نظام , بکرات بیان شده بود , اما مردم جهان و بویژه طرف های تجاری آخوندی تجربه کردند که هرگز از این افعی هفت سر نباید انتظار « کبوتر صلح » و آرامش را داشت.
برای نمونه پزشکیان خطاب به طرف غربی می گوید : «اگر آمریکایی ها رویکرد خود را اصلاح کنند ما نیز حاضریم مذاکره کنیم»، چنین جملاتی نیز پیشتر از سوی آخوند شیاد خاتمی نیز بیان شده بود. وی در آن دوران از جمله گفته بود : « آمریکایی ها دارای یک سبقه فرهنگی و تمدنی قابل احترام هستند».!!
یک عضو مجلس حکومتی در جنگ و جدال های اخیر علیه مواضع پزشکیان , در این رابطه به وی می گوید : « تذکری که من به رئیس جمهور محترم می دهم , جناب پزشکیان انقلاب اسلامی صادر شد. دیر آمدی برادر, انقلاب اسلامی زمانی صادر شد که در مقابل کاخ سفید , عکس آقا را بلند می کنند»
بهرحال از هر منظر که به صحنه سیاسی در ایران و تعادل قوا بین رئیس جمهور خامنه ای و باند مقابل بنگریم , بخوبی می توان به این واقعیت رسید که وزنه وی در این تعادل قوا « صفر » میباشد.
یک دلیل اصلی برای این واقعیت نیز همان وجود سپاه خون ریز و سرکوبگر پاسداران است که در اساسنامه آن نه تنها نامی از ایران برده نشده ,بلکه فراتر از آن وظیفه « صدور انقلاب اسلامی » نیز در آن تاکید ویژه گردیده است.
کافی است تا در این رابطه به مجموعه جنگ افروزی , تسلیح گروه های نیابتی , موشک و پهپاد پرانی, مشارکت در جنگ علیه اوکرائین , پروژههای اتمی , تروریسم , و هزینه های سنگین با دلار های باد آورده نفتی از سوی این ارگان تروریستی در منطقه بحرانی خاور نزدیک و میانه تا شرق اروپا اشاره نمود تا به ابعاد خالی بودن دستان پزشکیان و دادن هرگونه تضمین برای عدم صدور انقلاب به کشورهای اسلامی و همجوار رسید.
مضافا براین نکات نیز باید به زمینه سازی از سوی باند جواد ظریف برای این سفر که از ماه ها قبل صورت گرفته اشاره نمود. وی که متخصص « ماله کشیدن » برای تمامی جنایات و جنگ افروزی های رژیم می باشد , خود را در بدلیل تهدیدات از سوی باند مقابل در پشت صحنه پنهان کرده تا بدین سان از فشار بر سیاست ها و ضد و بند های خود با طرف های مقابل بکاهد.
خامنه ای که اکنون با مجموعه ای از ابر بحران ها در داخل و منطقه روبرو می باشد , به اشتباه براین باور است که پزشکیان با « چمدان خالی» به نیویورک رفته , اما با « چمدان هایی مملو از دلار و چشم انداز» به تهران برگردد.
اما ارزیابی های واقعی در درون حکومت تماما براین استوار هستند که این سفر مشکلی از دردهای بی درمان رژیم را , بویژه در زمینه مذاکرات مستقیم , سرمایه گذاری های کلان در بخش های حیاتی و یا برداشته شدن تحریم های سنگین علیه افراد حقیقی و حقوقی حل نخواهد کرد, بلکه به گفته باند اصلاحات چی های قلابی حداکثر و در بهترین حالت شاید به نوعی « تعال» میان طرفین بیانجامد.
اما شکست ایجاد « تعادل» نیز با نگاه خامنه ای به « شرق» و برقراری روابط استراتژیک نظامی , امنیتی , اقتصادی و تجاری , با شرکای خود در این بخش از جهان از هم اکنون مهر و موم شده است.