درپی برگزاری تظاهرات پرشکوه مقاومت ایران به مناسبت شصتمین سالروز تاسیس سازمان مجاهدین خلق و با نیم نگاهی به واکنش ها و جیغ های بنفش از سوی مقامات و یا رسانه های حکومتی, اکنون بخوبی می توان به واقعیتی بنام « کهیر زدن » کلیت نظام ولی فقیه , آنهم از نوع « عصبی» آن رسید.
به یقین استقبال بی نظیر ایرانیان وبویژه نسل جوان از مقاومت ایران و مجاهدین در سایه تمامی تمهیدات , تهدیدات شداد و غلاظ , پروند سازی و شیطان سازی, ریشه در واقعیتی بنام « عمق و ریشه داری» نیروی پیشتاز علیه دیکتاتوری مذهبی حاکم بر میهن مان دارد.
این واقعیت را اتاق های فکر حاکمیت و بخصوص شخص ولی فقیه در پایان عمر ننگین خود بخوبی دریافته , زیرا اکنون به عینه می بیند که صرف میلیاردها دلار از سرمایه های مردم ایران برای تخریب چهره این مقاومت طی چهار دهه گذشته , چگونه به عکس خود تبدیل و بدین سان دود شده و به هوا رفته است.
از منظر علمی , «شیطان سازی» ازسوی دیکتاتورها همواره با این هدف که هیچگونه « جایگاه فکری , اجتماعی , سیاسی , عقیدتی و فرهنگی » از مخالفین خود در ذهن و روح و روان جامعه باقی نماند , صورت میگیرد.
براین اساس در سایه « ترور شخصیت » , وظیفه رسانه ها دوایر تبلیغاتی حکومت که تماما در اختیار نیروهای امنیتی و اتاق های فکر حکومت قراردارند , همان تولید « ترس روحی و روانی » , چهره ای « منفی و منفور » از نیروی مخالف خود می باشد.
همچنین استفاده ابزاری از رسانه های خارجی , در مورد ایران , رسانه های فارسی زبان که عقبه آنها دوایرارتجاعی و استعماری است , می توانند کمک کارخوبی برای پیشبرد این پروژه حکومتی باشند.
این سیاست که در کتب علمی به آن « جنگ روانی » نیز می گویند , با آغاز جنگ جهانی دوم به اجرا درآمد.
بدین سان با این روش، علاوه بر حذف فیزیکی، « بر کاهش روحیه و آرامش ذهنی طرف مقابل تمرکز» دارد و میتواند شامل شیوه هایی مانند « انتشار اخبار، اظهارات قطعی، ترویج یک نظر خاص، ایجاد ترس، و استفاده از ابزارهای فرهنگی مانند فیلم و موسیقی » در بر بگیرد. براین اساس در سایه تبلیغات گسترده و هیستریک , « استفاده از تهدیدها، خشونت, توجیه اجتماعی, مبهمسازی و کلیگویی». تماما در این چارچوب قرار دارند.
ابزار اجرایی برای این سیاست نیز همان رسانه هایی دولتی مانند رادیو و تلویزیون , نشریات , چاپ کتب , بایکوت خبری , تولید فیلم , موزیکی , تئاتر , برگزاری میز و کتاب , سخنرانی , استفاده ابزاری از نیروهای بریده , اعترافات اجباریاز سوی زندانیان سیاسی و…» , با « شعارمرگ بر منافق» می باشند.
در رابطه با سازمان مجاهدین باید تاکید نمود که دیکتاتوری ولی فقیه از زمان بروی کار آمدن این سیاست مخرب را در اولویت امور روزانه خود قرارداد. براین اساس دوایر امنیتی حاکمیت که متولی اصلی برای اجرای این پروژه می باشند با تولید هزاران کتاب , فیلم , صد ها نمایشگاه و نیز با یک لشکر سایبری , دست به شیطان سازی علیه آنان می زنند.
کد واژه های تبلیغاتی رژیم نیز همان تمرکز بر روی موضوعاتی چون « جنگ ایران وعراق، موضوعات اخلاقی، ازدواج و طلاق , کودکان , کرد کشی , نسبتدادن تروریسم,سکت، کرد کشی , وابستگی مالی » و اخیرا نیزهمکاری با اسرائیل !! می باشد.
بهرحال آنچه که تا به امروز به اثبات رسیده , بی توجهی بخش بزرگی از جامعه به تبلیغات حکومتی است, زیرا توده های بجان آمده در سایه تنفر ملی از ولایت فقیه , بخوبی دریافته اند که حاکمیت با استفاده از چنین ابزاری تلاش دارد تا تنها نیروی سرنگونی طلب در جامعه را نه تنها حذف فیزیکی , بلکه به لحاظ روانی نیز آنان را از صحنه بدر نماید.
آری در یک کلام باید تاکید کرد که خامنه ای تا به امروز شکست سنگینی از مجاهدین و عنصر سرنگونی طلب خورده است. دست یازیدن به بقایای دیکتاتوری شاه با هدف منحرف نمودن جنبش و استفاده از بازمانده های ساواک جهنمی برای اجرائی نمودن بخشی از این پروژه در خارج از کشور , تماما در چارچوب درماندگی و ناکامی های حاکمیت قراردارند.
همچنین خامنه ای کودک کش به مانند خمینی به اشتباه براین باور بود که با اعدام , دستگیری, شکنجه, پرونده سازی و سربه نیست نمودن اعضائ این مقاومت و با راه اندازی حمام خود با هدف تمکین جامعه , النهایه میخ ولایت را برای قرن ها!! کوبیده و با بستن سدی بنام « شیطان سازی» , از استقابل عموم و پیوستن نسل جوان به مجاهدین و مقاومت ایران ممانعت بعمل خواهد آورد.
اما برگزاری بی نظیر و پرشکوه تظاهرات اخیر در پایتخت اروپا و سیل خروشان ایرانیان در این اجتماع ملی و مردمی , بخوبی نشان داد که این مقاومت به مثابه یک نیروی اجتماعی و دارای تشکیلات منسجم , برنامه راهبردی و حمایت های بین المللی , از تمامی موانع و سد ها عبور خواهد کرد و به مانند رودی خروشان , خود را به بستر دریای جامعه دردمند ایران خواهد رساند.
سخن از « کنش و واکنش » در کف خیابان ها , حال چه در خارج از کشور و یا در داخل می باشد که تنها یک هدف و آن برهم زدن بساط این دیکتاتوری و رسیدن به آزادی , حقوق بشر , حاکمیت مردمی را جستجو می کند و مجاهدین به یقین در این امر پیروز میدان می باشند.
