مهرداد هرسینی : ولی فقیه – دروغی بنام نفی مذاکره !!

 

اولدورم بلدورم های خامنه ای مبنی براینکه « مذاکره نمی کنیم » را اصلا و ابدا نباید جدی گرفت.

یک دلیل برای این واقعیت نیز در خفگی کامل مالی , اقتصادی , فشار حداکثری , تحریم های رشد یابنده از سوی آمریکا , ورود شورای امنیت ,  اجماع  منطقه ای و بین المللی علیه  رژیم و بویژه سقوط آخرین سنگر های حکومت در کشورهای منطقه ای بویژه در سوریه و یا لبنان می باشد.

اگر این واقعیت را مبنای تحلیل خود قرار دهیم و اگر خدای ناکرده خودمان را جای ولی فقیه بگذاریم , در آنصورت به عمق نیاز خامنه ای برای جلوگیری از هر « جنگ » یا « بمباران مراکز اتمی » و به تبع آن رفتن به پای میز مذاکره خواهیم رسید. 

زیرا برای ورود دیکتاتوری مذهبی به هر نوع جنگی و کشکمش نظامی با دنیای خارج ,  وی باید بر پهار  اصل پایه ای تکیه داشته و از آن بهره مند باشد. . نخست « حمایت مردمی » , دوم « انسجام درونی » , سوم « قدرت مالی » و چهارم « قدرت نظامی ».

با نیم نگاهی به وضعیت بحرانی رژیم و بویژه وجود حداقل « 13 ابر بحران » ,  « جنگ درونی » میان باند های بجان هم افتاده , ضعف و زبونی نیروهای وار رفته , نبود هرگونه پشتوانه مالی و یا حمایت مردمی , و بویژه عددم کارآیی و توان نظامی در مقابل تکنولوژی پیشرفته و نیرویی طرف های  مقابل , از هم اکنون می توان به شکست نظام در چنین سناریوی احتمالی رسید.

اما در نقطه مقابل تمامی علائم و نشانه ها از سوی متولیان و کارگزاران درجه اول رژیم سخن از آن دارند که تمایل حاکمیت  النهایه بر خلاف سناریوی نخست , همان راه افتادن  قطار مذاکرات برای رسیدن به یک توافق  می باشد.

کافی است تا در این رابطه به مذاکرات نمایندگان رژیم آخوندی با روسیه و چین و کشیدن پای این دو ابر قدرت به بازی خامنه ای نظر افکنیم , تا بدین سان به این حقیقت که دیکتاتوری ولی فقیه در صورت عدم  موفقیت برای نخستین « انفجار هسته ای » ,  دربدر بدنبال طرح دوم می باشد.

برگزاری نخستین دور نشست با نمایندگان این دو ابر قدرت نیز گوشه ای از تلاش های خامنه ای و اتاق های فکر آن در این راستا را به نمایش می گذارد.

بنابرداده های رسانه ای  مذاکرات هیئت‌های نمایندگی چین، روسیه و دیکتاتوری ولی فقیه امروز , جمعه 20 اسفند در پکن برگزار شده است. محور اصلی آن  نیز همان برنامه هسته‌ای رژیم  ایران بوده است..

در بیانیه پایانی این نشست  تاکید گردیده که سه کشور « بر ضرورت لغو تمامی تحریم‌های یک‌جانبه و غیرقانونی تأکید کرده‌اند» و سپس  « روسیه و چین ابراز امیدواری کردند که مسایل از طریق تعاملات دیپلماتیک حل و فصل شود». « سایت دویچه وله 20 اسفند 1403)

بکارگیری واژه هایی مانند « تعاملات دیپلماتیک » نیز در عرف سیاسی و بین المللی مفهوم و معنای خاص  خود را دارند. بدین سان مشخص می شود که برخلاف تمامی ادعاهای خامنه ای , آکنون رژیم آخوندی در حضیض  ذلت و زبونی و از سر ناچاری به پای میز « مذاکره » رفته است.

علمدار این سیاست نیز ظاهرا دو ابر قدرت بدلیل وجود پیمان های « نظامی , امنیتی , بازرگانی , تجاری» بیست و بیست و پنچ ساله با آخوند ها , می باشند.

اینکه آیا این چین و روسیه , عطف به سوابق خود  در دنیای سیاست , همچنان تا پایان راه , « عصای زیر بغل » خامنه ای باقی بمانند , مقوله دیگری است و نیاز به بررسی و تحلیلی جداگانه دارد.

پاسدار عراقچی , وزیر خارجه خامنه ای در مصاحبه با روزنامه «ایران » , ارگان دولت پزشکیان , تاکید کرده است  که «  مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا شدنی است و این مدل چندان محل ایراد نیست. عمان در گذشته چندین بار میان آمریکا و ایران میانجی‌گری کرده است.»

وی علاوه بر « احیای کانال مسقط»  ,  افزوده است : « مذاکرات با کشورهای اروپایی، روسیه و چین نیز جریان دارد».

پس  تا اینجای قضیه روشن گردیده که خامنه ای آنچنان هم که ادعا میکند, از مذاکره « بدش » نمی آید , زیرا درسایه این سناریو وی می تواند سناریوی اصلی خود یعنی رفتن پرشتاب بسوی ساخت سلاح اتمی را  به بهترین نحو محقق سازد.

بدین سان ولی فقیه براین باور است که در وهله نخست و  هرچه سریعتر به « چاشنی اتمی » و سپس «نخستین ازمایش هسته ای» طی ماه های آینده  دست یافته  و با کشیدن یک دیوار « امنیتی» دست به قدر قدرتی, صدور تروریسم , جنگ افروزی  و باجگیری از کشورهای منطقه و طرف مقابل بزند.