ورود یکی از سرسپردگان به باند مجتبی خامنه ای و افشاء فساد ساختاری در دوایر حکومتی و بویژه در راس نظام آخوندی , یکبار دیگر این سوال را در جامعه مطرح نموده که برداشتن این قدم در راستای په پروژه ای قرار دارد؟
براین منطق از دو منظر میتوان این سخنان از پیش طراحی شده را تجزیه و تحلیلی نمود.
نخست ابعاد دزدی و غارت در رژیم آخوندی و دیگری به لحاظ سیاسی و بویژه اجتماعی با مطرح نمودن فرزند خامنه ای که اکنون از وی بجد بعنوان « رهبر آینده » نظام سخن به میان می آورند.
همچنین سخنان این کارگزار تا دیروز « فریز» شده رژیم , ترجمان وجود سرکلافی بنام فساد ساختاری , غارت , چپاول و تاراج درآمد های ملی و سرازیر نمودن آنها به جیب آخوند ها , کارگزاران دزد و فاسد و یا آقازاده های رژیم می باشد.
دراین رابطه رئیس کمیسیون امنیت در مجلس حکومتی در سخنانی و با زدن زدن مهر تائید برنکات فوق می گوید : « آنچه پالیزدار کفت , حاکی از فساد فراسیستکی در ایران بود/ وحشتناک تر از 57 میلیارد دلار از 1370 تا کنون . گویا اصلا پرونده ای و پیگیری جدی وجود نداشته و مالی به بیت المال برنگشته است».
در بعد سیاسی و اجتماعی نیز باید به پروژه ای اشاره نمود که خامنه ای از فردای حذف رفسنجانی , روحانی و یا رئیسی آن را قدم به قدم به پیش میبرد.
تعطیلی کلاس های درس مجتبی , پس از دریافت ضربات سنگینی نظامی و امنیتی, به دو دلیل صورت گرفته بود. نخست پنهان نمودن وی و ممانعت ا زهرگونه دسترسی اطلاعاتی و دیگری آماده سازی زمینه ها برای ورود مجتبی به صحنه سیاسی , بویژه پس از نشست اخیر خامنه ای با مجلس خبرگان .
وی در این نشست از جمله می گوید: «مجلس خبرگان یکی از انقلابیترین نهادهای جمهوری اسلامی است. نقش این مجلس در گزینش رهبری است و بحمدالله مجلس خبرگان آماده است برای این نقش و باید آماده باشد».
بدین سان عمود خیمه نظام با بیان این جملات تائید نموده که مجلس خبرگان موضوع تعیین « جانشین » خود را در دستور کار خود قرار داده , اما همچنان نسبت به موقعیت آینده برای فرزند خود عامدانه مهر سکوت برلب زده است. این درحالی است که وی در سالیان گذشته تلاش نموده بود تا چنین خبرهایی را با کلماتی مانند « ایشان آقا است و نه آقازاده » ماستمالی نماید.
همچنین سخن از فردی در تاریکخانه بیت خامنه ای می باشد که نه تنها دارای نفوذ امنیتی , نظامی , مالی و شریان های اقتصادی بویژه در سپاه و زیر شبکه های آن بوده , بلکه افسار سیاست سرکوب و بگیر و بنند در داخل کشور را نیز در دست دارد.
دراین راستا نیز خاطرمان هست که آخوند کروبی که اکنون مغضوب ولایت شده , خامنه ای را متهم نموده بود که فرزندش , مجتبی از پاسدار قالیباف در انتخابات 1384 حمایت نموده بود تا بدین سان از ورود وی به پست ریاست جمهوری جلوگیری بعمل آورد. چنین وضعیتی را نیز در سال 1388 , قیام 1396 و 98 و یا 1401 شاهد بودیم که به سرکوب خونین مردم و معترضین در خیابان ها انجامید.
فراتراز این نیز پیشتر عوامل باند ولی فقیه , علائم و نشانه ها برای جانشین نمودن مجتبی را بصراحت به بیرون ساطع نموده بودند.
برای نمونه مهدی تاجزاده، امام جمعة بهارستان، شهریور 1401 گفته است : «چه اشکال دارد آقا مجتبی که خاری است در چشم دشمنان و صفات رهبری را هم دارد امور مردم را به عهده گیرد… چنانچه مجتبی خامنهای جای پدرش بنشیند، اصلا و ابداً به معنای موروثی شدن حکومت ایران نیست».
کمی پیشتر از این نیز آخوند عبدالکریم فرحانی، عضو مجلس خبرگان رهبری، گفته بود: «دشمنان بدانند آقا سلامت هستند و خدای ناکرده زبانم لال، سایه آقا نباشد بحمدالله فرزندانی تربیت کردهاند که یکی از آنها به درجه اجتهاد رسیده و لازم باشد با رای اکثریت خبرگان، رهبری شیعیان جهان را برعهده خواهد گرفت».