افزایش 40 الی 60 درصدی برای قیمت نان در بسیاری از شهرها بویژه در پایتخت اکنون این واقعیت را به اثبات رسانده که رئیس جمهور خامنه ای تنها راهکار برای خروج از خفگی مالی برای دیکتاتوری مذهبی را در افزایش قیمت ها با حذف سوبسید های دولتی جستجو می کند.
دراین رابطه رسانه حکومتی دیدهبان ایران روز دوشنبه نوشت: « نرخهای جدید نان در تهران، لواش ۴۰درصد، بربری ۳۹درصد و سنگک ۶۶ درصد افزایش قیمت پیدا کرد».
همچنین رسانه های رژیم گزارش کرده اند که قیمت نان در حداقل 10 استان کشور با رشد « 25 درصدی» روبرو گردیده است.
به یقین افزایش شدید قیمت برای اصلی ترین غذای مردم ریشه در این واقعیت دارد که حاکمیت بدلیل بروز 13 ابر بحران از جمله رکود شدید اقتصادی و تولیدی و نیز هزینه های کمر شکن امنیتی و نظامی اکنون در یک نابسامانی , ضعف و سردرگمی بسر می برد.
همچنیبن بخش های بزرگی از جامعه که اکنون زیر خط فقر بسر می برند و یا قریب 30 میلیون نفر زیر خط فقر مطلق , اساسا در وضعیتی نیستند تا با این تورم و گرانی های خانمان سوز تقابل نمایند. براین منطق حذف بسیاری از مواد و کالاهای اساسی از سفره ها به روندی عادی برای میلیون ها خانوار ضربه خورده تبدیل گردیده است..
خامنه ای با اتخاذ عامدانه سیاست انقباضی و ریاضت دادن به مردم, تلاش دارد تا جامعه را به محاق برده و مردم را برای تامین ساده ترین و بدیهی ترین نیازمندی های روزانه درگیر نماید.
وی که « استاد » بی همتایی برای ایجاد اختناق , سرکوب , تروریسم , صدور بنیادگرایی و ایجاد تنگناهای گوناگون برای کشور می باشد, راهکار گریز از قیام ها و خیزش های اجتماعی و سرنگونی را در « تولید بحران » های گوناگون و ساختگی جستجو می نماید.
در سایه این سیاست راهبردی نیز باید به وجود دستان مافیای حکومت , ضعف دولت چهاردهم , احتکار غلات و مواد غذائی از سوی عوامل دزد و غارتگر رژیم , دستکاری های عامدانه در قیمت اجناس , عدم ثبات سیاسی و نبود هرگونه پایگاه اجتماعی برای حاکمیت اشاره نمود که خود آینه تمام قدی از بحران های لاعلاج حکومت را به نمایش می گذارند.
اما پاسخ مردم ایران به چنین سیاست هایی همواره شورش و قیام علیه حاکمیت بوده است.
قیام گرسنگان در اواخر دوران ناصر الدین شاه و نیز مظفرالدین شاه بدلیل گرانی و قحطی نان که یکی از پایه های انقلاب مشروطه را تشکیل داد, و یا خیز و شورش گرسنگان در سال 1321 علیه حکومت شاه که سرانجام به عزل قوام السلطنه , نخست وزیر وقت انجامید , تماما ادله ای بر عمق تنفر اجتماعی علیه حاکمان خودکامه و زورگو می باشند.
مضافا براین نکات و با نیم نگاهی به کارنامه سیاه مسعود پزشکیان , رئیس جمهور خامنه ای طی یکصد روز گذشته می توان به دو سیاست های کلی از سوی دولت چهاردهم رسید.
نخست افزایش قیمت ها در بسیاری از زمینه ها و دیگر افزایش آمار اعدام ها.
بنابرداده ها و تنها از زمان بروی کار آوردن مسعود پزشکیان , تنها درمرداد ماه سال جاری بیش از « 126 » زندانی در ایران آخوند زده به جوخه های اعدام سپرده شده اند.
در این میان حتی اعدام در ملاء عام ( در شاهرود) نیز گزارش شده است.
به این می گویند « دولت وفاق» , دولتی که به دروغ قرار بود تا رفاه و معیشت مردم را تامین نماید و بر زخم های جامعه مرحم بگذارد.
آری پزشکیان راست می گوید , سیاست های وی همان « سیاست های ابلاغی از سوی رهبر معظم » می باشند.