در حالیکه مهلت دومرحلهیی برای اجرای تحریمهای آمریکا(۱۳مرداد و ۱۳آبان) در حال رسیدن و سپری شدن است، امید به اروپا و بسته اروپا، حتی از جانب متولیان آن در حال رنگباختن است و همگان اذعان میکنند که آبی از اروپا برای رژیم گرم نخواهد شد. باند روحانی و اصلاحطلبان حکومتی نتیجهگیری میکنند که بایستی سراغ طرف اصلی یعنی آمریکا رفت و با خود او وارد مذاکره مستقیم شد و هر قدر دیر کنیم، قیمتی که باید بدهیم سنگینتر میشود و مصداق هم چوب و هم پیاز خواهیم شد. اما طرف دیگر میگوید در مذاکره هم آمریکا ما را تا ته خط ذلت و تسلیم خواهد برد، راه نجات ما از جانب شرق و مشخصاً روسیه است و باید این مسیر را برویم.
ظریف، وزیر خارجه روحانی که طرفحساب اصلی اروپاست، روز ۲۸تیر با ناامیدی گفت: «ما بستهیی دریافت کردیم که رضایتبخش نبود. شاهد هستیم که برخی از شرکتهای اروپایی تحت فشار آمریکا و تحت فشار جو روانی که آمریکا سعی کرده بهوجود بیاورد، شروع به خروج از [ایران] کردهاند».
علی خرم، دیپلومات سابق رژیم هم در همان روز نگرانیاش را از فروپاشی نظام و زهرخوران جدیدی که روی میز رژیم قرار دارد صحبت کرد. وی گفت: «واضح است که چه چیزی در ذهن ترامپ میگذرد. با این تحریمهای بیرحمانه و فشارهایی که به طرق مختلف به ایران وارد میشود، ترامپ به فروپاشی در داخل ایران فکر میکند. برداشت او این است که این موضوع باعث میشود مسئولان امر در طی چند ماه متوجه شوند، کار سختی در پیش دارند به این ترتیب مثل قطعنامه ۵۹۸ مذاکرات جدید را قبول خواهند کرد».
این مهره حکومتی سپس به شرایط انفجاری جامعه در کنار انزوای بینالمللی رژیم دست گذاشت و اضافه کرد: «اکنون با توجه به وضعیت جامعه ما و نارضایتیهایی که وجود دارد، یک عده کلاهبرداری و اختلاس کردهاند و مردم ناراحتاند. ما باید همه این موارد را در نظر بگیریم تا جامزهر ننوشیم. برای اینکه جامزهر ننوشیم باید چشمانمان را باز کنیم و واقعیات را درست ببینیم».
یک کارشناس رژیم به نام ابراهیم متقی هم ناله میکند که «وقتی که داشتیم سازش میکردیم فکر میکردیم که این موفقیت ما مربوط به تلاش ماست در حالی که ما در یک فضای مذاکره مرحلهیی قابلیتهای اقتدارمان را واگذار کردیم. میتوانید بگویید که نیروی هستهیی قدرت محسوب نمیشود. اگر قدرت محسوب نمیشود پس چرا ۲۰۰میلیارد دلار برای فعال کردن این صنعت خرج کردید؟ ممکن است در آینده نیز گفته شود موشک قدرت ملی محسوب نمیشود». او سپس با بیان اینکه «هدف آمریکا این است که ما را در وضعیتی قرار دهد که شرایط بسیار سختی داشته باشیم»، اینطور آینده وخیم نظام را ترسیم میکند: «به ما اجازه موردی برای فروش نفت خواهند داد. بحثی که وجود دارد این است که ما ۸۰۰هزار بشکه نفت در آذر خواهیم فروخت؟ بهنظر من نه».
پاسدار حسین علایی که علیالقاعده شرایط وخیمی که رژیم در آن قرار دارد را بهتر بو میکشد میگوید: «به نظر من برجام خاکریز اول جلوی برنامههای آمریکا بود هدف آمریکا سرنگونی نظام ایران است آمریکاییها میخواهند روی فشار اجتماعی در داخل کشور سوار شوند و حرکتی را بهوجود آورند که حداقل باعث تغییر رفتار ایران یا تغییر حکومت ایران شود… ترامپ میخواهد ما از ترس مرگ، خودکشی کنیم».
عضو مجلس رژیم بهنام محمدرضا پورابراهیمی هم روی بینتیجه بودن برجام اروپایی دست میگذارد و میگوید: «شخصا فکر میکنم که نمیتوان به آنها اعتماد کرد، چون تحت نفوذ آمریکاییها قرار دارند». وی سپس به تاثیرات داخلی این مسأله اشاره میکند و اضافه میکند: «اگر با یک تحریم سخت مواجه شدیم، در حوزه داخلی همه باید آمادگی پیدا کنیم». منظور این نماینده مجلس رژیم از آمادگی این است که بنزین بر آتشی که هست ریخته نشود: «در شرایط فعلی کشور، بود و نبود بانک مرکزی الآن شرایط ما را تغییری نمیدهد، سیاستهایی که بانک مرکزی در حوزه ارزی اتخاذ میکند، نه تنها فایدهیی ندارد، بلکه بخش عمده آن بنزین روی آتش تحریم است».
یک نکته مهم اینکه در حرفها و اظهارات مختلفی که فوقا آمد، یکی از کارشناسان و اقتصاددانهای رژیم به نام متقی که وابسته به باند خامنهای است، در اعتراض به باند روحانی که چرا (به قول او) صنعت هستهیی را واگذار کرده است، حرف مهمی زد و آمار جدیدی از ثروتی که به چاه ویل اتمی سرازیر شده داد که نمیشود از آن گذشت. او گفت ۲۰۰میلیارد دلار! آری ۲۰۰میلیارد دلار خرج پروژههای هستهیی رژیم شده است.
حالا به این ۲۰۰میلیارد اضافه کنید، حدود ۱۰۰میلیارد دلار هزینهٔ جنگ سوریه و به اینها اضافه کنید ۱۴۸میلیارد دلار که به گفته بهمنی، رئیس سابق بانک مرکزی و عضو کنونی مجلس ارتجاع، آقازادهها به حسابهای بانکی خارجی خود ریختهاند. بقیهٔ موارد پیشکش، آیا با همین ۳قلم که برابر با درآمد ۷سال نفت ایران است، دیگر رمقی برای میهن بلازده ما باقی میماند؟ و آیا باید از ارتش بیکاران و گرسنگان که بیش از نیمی از جمعیت کشور را دربرمیگیرد، تعجب کرد و آیا این آتشفشان، خاموش خواهد ماند؟
سایت مجاهدین خلق