نمایش انتخابات؛ تنگنا و کشمکش

تشتت در درون باندهای رژیم بر سر انتخابات نمایشی ریاست جمهوری

این روزها شاهد ادامه و تشدید حملات باندها به همدیگر به‌ویژه در رابطه با نمایش انتخابات هستیم. به چند نمونه زیر توجه کنید:

-آخوند احمد سالک عضو مجلس ارتجاع روز9 فروردین: «ایجاد فضای نا امیدکننده راهبرد دشمن در برابر انتخابات ایران است. باید جلو تخلفات گرفته شود و از تبلیغ زود هنگام کاندیداها جلوگیری کرد و باید فضای تبلیغات و سیر مراحل اجرای انتخابات برای همه یکسان باشد».

-جلالی‌زاده عضو اسبق مجلس ارتجاع- 9 فروردین: «فضای انتخابات باید از شعارهای پوپولیستی به دور باشد. مراجع ذی‌صلاح مراقب ویروس تفکر افراطی در انتخابات باشند. وجود گروه‌های افراطی و تفکرات از این قبیل می‌تواند مهم‌ترین آسیب این انتخابات باشد که مراجع ذی‌صلاح باید به موقع اقدام کنند و اجازه ندهند فضا برای فعالیت‌های مخرب مهیا شود. دولت و حاکمیت باید مقابل این‌گونه رفتارها بایستند. تفکرات افراطی یک ویروس است که انتخابات را تهدید می‌کند. باید آگاه و هوشیار باشیم و اجازه ندهیم چنین دیدگاههایی وارد میدان شود».

رنجبرزاده دبیر هیأت‌رئیسه مجلس ارتجاع- 9 فروردین: «نارضایتی مردم از دولت روحانی بالاست. با اجماع رقبا، شکست روحانی حتمی است. مردم مطالبات خود را در این دولت محقق نشده می‌دانند».

-سایت حکومتی تنگستان نما -9 فروردین: «هشت خوان پرونده حقوق‌های نجومی- حقوقهای نجومی یکی از پر حاشیه‌ترین اتفاقات سیاسی سال ۹۵ بود که قطعاً در انتخابات سال ۹۶ هم تاثیر‌گذار خواهد بود. علاوه بر نام چند نفر از مدیران صنعت بیمه، بانکها و مؤسسات اقتصادی دیگر، نام اشخاصی مانند حسین فریدون، برادر رئیس‌جمهور ایران هم در جریان این جنجالها مطرح شد».

-سایت حکومتی تدبیر تازه – 9 فروردین: «دیگر اصول‌گرایان به ساز بزرگان خود نمی‌رقصند و هر کدام ساز خود را می‌زنند. سازهایی که معمولاً جز شکست برای آنها ارمغانی ندارد… کسانی که تا دیروز زیر یک چتر بودند و در یک لیست مشترک وارد انتخابات می‌شدند، رودروی هم قرار گرفتند… جمنا هم مسیری را می‌رود که پایداری رفت. چون آنها هم مانند جبهه پایداری خود را نماینده تمام اصول‌گرایان می‌دانند. این در حالی است که بسیاری از جریانهای اصول‌گرایی حاضر نشدند وارد بازی جمنا شوند».

-محمد جواد حق شناس از باند روحانی – 9 فروردین: «اگر روحانی رئیس‌جمهور نمی‌شد ایران سقوط می‌کرد!»

-حمله باند روحانی به شورای نگهبان، سایت مشرق – 9فروردین: «رسول منتجب‌نیا از باند روحانی: حتی مادر فرزندمرده نیز به دلایل ردّ صلاحیت من می‌خندد!»

-آخوند حسین موسوی تبریزی: تحقیقات محلی شورای نگهبان برای انتخابات خلاف شرع و قانون است.

-جواد اطاعت: «نفس کلمه صلاحیت و ردّ صلاحیت آبروی کشور و نظام ما را برده است».

-سیدحسین مرعشی: «غیر از نصحیت رقیب کار دیگری نمی‌توانیم انجام دهیم، چون ما ابزاری مثل شورای نگهبان در اختیار نداریم… تکلیف ما با آقای جنتی روشن است. ایشان بسیاری از اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت کرد اما همه ملت ایران را که نمی‌تواند رد صلاحیت کند.»

همان‌طور که مشخص است تمرکز باند روحانی روی تشتت باند رقیب است و در این رابطه آنها را تحقیر می‌کنند که شما که نتوانستید تا الآن کاندید واحدی بدهید، دیگر چه حرفی دارید؟

البته این موضوع تشتت در درون خود باند خامنه‌ای هم تاثیر گذاشته و خودشان هم از این بهم ریختگی و تشتت بسیار نگرانند. امروز یک رسانه باند خامنه‌ای در همین رابطه نوشت: «اگر رقبای روحانی به اجماع برسند و یک کاندیدا معرفی کنند، شکست روحانی حتمی است. اما اگر کاندیداها متعدد باشند، معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد».

در نقطه مقابل، باند خامنه‌ای انگشت می‌ذارن روی ناکارآمدی انگشت می‌گذارند، فساد و وضعیت خراب اقتصادی. به‌ویژه در زمینه اشتغال را وسط می‌کشند که علت این وضعیت، دولت روحانی است که در همه زمینه‌ها شکست خورده. امروز9فروردین96 زاهدی رئیس کمیسیون آموزش عالی مجلس رژیم با طعنه گفت: «زمانی که دولت روی کار آمد وقتی به دولت انتقاد می‌شد می‌گفتند تضعیف دولت است و امروز هم که انتقاد داریم می‌گویند حرف نزنیم… قرار بود که برای کارخانه‌های بیگانه اشتغال ایجاد نکنیم… [اما امروز حتی] مدادتراش و سنگ‌قبر را نیز برای ما از چین وارد می‌کنند». مهدی محمدی هم چندی پیش در کانال تلگرام خودش نوشت: «کسی نباید -ولو ذره ای-امید داشته باشد روحانی و دولتش حتی به چند فرسخی حل مسأله بیکاری نزدیک شوند».

ضمناً این روزها باز هم در رسانه‌های باند خامنه‌ای موضوع فساد حسین فریدون و سایر نزدیکان روحانی شنیده می‌شود که دقیقاً این مسأله هم در همین چارچوب است.

چون اگر دقت شود یک دوره باند خامنه‌ای به این موضوع خیلی می‌پرداخت، اما یکباره آن را مسکوت گذاشت. روی میز آوردن دوباره فساد نزدیکان روحانی، حتماً که در چارچوب جنگ انتخابات است. البته این موضوع در روزهای اخیر تنها در سطح رسانه‌یی است و معنی مطرح شدنش در دور قبل، یعنی حذف روحانی توسط شورای نگهبان رو ندارد.

همچنین امروز حسین مرعشی از باند روحانی، با طعنه به باند خامنه‌ای گفت که ما تنها می‌توانیم نصیحت کنیم، چون ابزاری مثل شورای نگهبان نداریم… یعنی ممکن است خامنه‌ای از این ابزار برای حذف روحانی استفاده کند. آیا به‌راستی ولی‌فقیه ارتجاع این کار را می‌کند؟

بنظر نمی‌رسد که خامنه‌ای دست به این کار بزند. فضایی هم که از حرفها و مواضع هر دو باند نظام نشان داده می‌شود، این را نشان نمی‌دهد، چون خود خامنه‌ای کاندیداتوری روحانی را تأیید کرده و به او گفته شما شرکت کنید؛ از طرف دیگر حذف روحانی به وسیله شورای نگهبان یک جراحی بزرگ در درون نظام است و با شکافی که در رژیم باز می‌شود ممکن است که قیام بیرون بزند و خیلی بعید است که خامنه‌ای به چنین ریسکی تن بدهد.

اما در برابر این سؤال که پس خامنه‌ای چه خواهد کرد، می‌توان گفت، تلاش می‌کند تا از طریق قواعد بازی روحانی را کنار بزند. قواعد بازی هم توافقات میان باندهای درون نظام است. از یک طرف روی عددی که باید ضریب شرکت کنندگان باشد به توافق می‌رسند، از طرف دیگر می‌گویند درون خودمان تقلب نداریم و این را خامنه‌ای در سخنرانی روز اول فروردین دوباره تأکید کرد. بنابراین خامنه‌ای تلاش می‌کند با برملا کردن هر چه بیشتر فساد و ناکارآمدی دولت روحانی و وضعیت خراب اقتصادی و زندگی مردم، در همین قواعد بازی، نگذارد روحانی موفق بشود. البته خامنه‌ای یک حداقل و یک حداکثری دارد. حداکثرش این است که روحانی در چارچوبی که بحث شد شکست خورده و حذف بشود، اما حداقلش این است که اگر هم رئیس‌جمهور شد، یک رئیس‌جمهور ضعیف شده باشد.

باند خامنه‌ای 14اسم را به‌عنوان کاندیدای باندخود اعلام کردند. اسم رئیسی هم در میان آنها هست. اما به‌رغم این رئیسی را به‌عنوان نفر اصلی اعلام نکردند. چرا؟

علتش نگرانی از شکست ابراهیم رئیسی است!، چون خامنه‌ای حساب و کتاب می‌کند که اگر به‌عنوان کاندیدای این باند معرفی بشود، و در چارچوب همان قواعد بازی درون رژیم شکست بخورد، زمینه جانشین شدنش بعد از خامنه‌ای هم از بین می‌رود. در این صورت پس چرا اسم او را رو میان 14نفر اعلام کردند؟

پاسخ این است که خامنه‌ای هنوز نتوانسته تصمیم قطعی بگیرد. چون موضوع شرایط منطقه‌یی و جهانی رژیم به‌ویژه با مواضع تند دولت جدید آمریکا علیه رژیم هم مطرح است. خامنه‌ای می‌داند اگر رئیسی را بیاورد، معنی سیاسی خودش را در سیاست خارجی دارد که تبعاتش افزایش فشار و انزوای بیشتر است. اگر به روحانی تن بدهد، یعنی ادامه مسیر زهر خوری و تنزل بی‌پایان. برای همین خامنه‌ای باید فکر کند که چه‌کار کند. علت این هم که کج دار و مریز حرکت می‌کند این است که هنوز تصمیم نهاییش را نگرفته است، زیرا هر کدام از دو مسیر را که انتخاب کند، به پرتگاه منتهی می‌شود. این همان وضعیت بن‌بستی است که رژیم و خامنه‌ای در آن گیر کرده‌اند.