زینت میرهاشمی
تیترهای روزی نامه های وابسته به حکومت در شنبه ۲۴ شهریور پیرامون گفته های جان کری، وزیر سابق خارجه آمریکا که در آن ملاقات با جواد ظریف را برملا کرد و توئیت ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، انعکاسی از وضعیت بحرانی رژیم در دوره ناکامی توافق برجام است.
ابتکار: «ردپای ظریف و کری در چالش جدید ترامپ»،
آفتاب یزد: «پیشنهاد گفتگو با نخبگان آمریکایی»،
آرمان: «جان کری: تا استیضاح ترامپ صبر کتید»،
ایران: «کری زیر تیغ»،
شرق: «دیدارهای کری با ظریف کار دستش داد»،
مردم سالاری: «خشم ترامپ از دیپلماسی در سایه برجام»،
این تیترهای جنجالی در کنار سخن پراکنیهای جواد ظریف، وزیر خارجه رژیم ولایت فقیه در مصاحبه با اشپیگل، بیشتر خرج درونی دارد. چند ماه پس از خروج آمریکا از برجام، نه ولی فقیه کاغذی را آتش زد و نه تهدیدهای دیگر پایوران حکومت به کرسی نشست. ملاقات کارگزاران یک کشور با پایوران کشور دیگر به ویژه این که وجود آنها، به نوعی به حوزه سیاست خارجی مربوط شود در کارزارهای پیش از انتخاباتی امری عادی و معمول است. معمولا در این نوع ملاقاتها، نوعی داد و ستد سیاسی و لابی گری انجام می شود. پس این که کری از حزب دموکرات آمریکا با ظریف طی این دو سال ملاقات کرده، موضوع عجیبی نیست. از این گونه ملاقاتها با رژیم ایران در کارزارهای انتخاباتی قبلی آمریکا هم پیش آمده است. رژیم برای تامین هزینه سیاستهای تروریستی خود از این داد و ستدها همواره سود برده است.
به عنوان نمونه، می توان به سفر مخفیانه رابرت مک فارلن مشاور امنیت ملی ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا به ایران در دوره جنگ با عراق اشاره کرد. مک فارلن همراه خودش کیک، کلت و انجیل امضا شده برای هدیه به ایران برده بود. در حالی که گروگانگیری اتباع کشورهای اروپایی و آمریکایی ، در سالهای ۶۱ تا ۷۱ در لبنان توسط حزب الله صورت گرفته بود، ماجرای «ایران گیت»، معامله سلاح میان رژیم ولایت فقیه، آمریکا و اسرائیل انجام شد. در افشای این رسوایی بزرگ معلوم شد که در سالهای ۶۴ تا ۶۵، رژیم به طور مخفیانه در برابر آزادی گروگانهای آمریکایی، از آمریکا سلاح خریداری کرده و توسط اسراییل وارد فرودگاه تهران می کرده است. ماجرای ایران گیت زمانی در حال اجرا بود که آمریکا و اسرائیل در ردیف «دشمنان» شماره یک بودند پرچمهای شان آتش زده می شد.
در این میانه کری و یا هر مخالف دیگر ترامپ در کارزار انتخاباتی پیش رو و پس از آن برای سال ۲۰۲۰، می خواهند از موضوع برجام به عنوان یک کارت در رقابت استفاده کنند، نمی تواند نجات دهنده برجام در شکل قبلی و یا نجات رژیم باشد. وصعیت رژیم ولایت فقیه در روزهای بسته شدن توافق برجام با شرایط امروز تفاوت فاحش دارد. واقعیت این است که برجام یک جام زهر برای مهار موقت سیاست هسته ای رژیم بود، اما حکومت ایران در این دوره بر پیشروی خود در منطقه و در حیاط خلوتهای خود مانند عراق، سوریه و یمن شتاب داد. اما اکنون با وارد شدن پارامتر قیام مردم برای سرنگونی، می توان گفت رژیم در موقعیتی نیست که برای دوره پسا ترامپ سرمایه گذاری مفید کند. مساله رژیم همین الان است که از یک طرف در محاصره مردم قرار گرفته و از طرف دیگر در دام تحریم گرفتار شده است. به نظر می رسد ملاقات ظریف با کری برای چاره جویی از همین دوچالش بوده است.
جنگ خبر