شعر طنز گارد جاویدان نوشته شاعر خوش‌ذوق وطن گودرز است. او در این شعر طنز تشکیل گارد جاویدان بچه شاه را به تمسخر می‌گیرد.
گارد جاویدان !
وارث شاهنشهی هر روز غوغا می‌کند
گرد و خاک و دود و دم از دور برپا می‌کند
آرزویش اینکه که گویا چون پدر یا جد خود
تاج و تخت پادشاهی مفت پیدا می‌کند!
در همین زمینه
درخیالات تاج شاهی می‌نهد بر سر ولی
این مهم را از فلان دولت تقاضا می‌کند
تکیه گاهش این و آن دولت که یک کاری کنند
بی خیال از اینکه خود را خوار و رسوا می‌کند
عهد کرد با اولین حکم همایونی خود
دم و دستگاه ساواک را زود احیا می‌کند
«گارد جاویدان» کند تأسیس چون بابای خود
بهر سرکوبی خلق آن را مهیا می‌کند
لابد اندرگارد جمعی کادر و سردار سپاه
در مقام و پست خود تأیید و ابقا می‌کند
مدعیِ اول است در جایگاه رهبری
تکیه بر ارقام کذب و جعل آرا می‌کند
یک نظر سنجی برایش رأیِ بالا جور کرد
بیگمان آن را «گُمان»* با امر عظما می‌کند
هرچه خواهد عکس و فیلم اکشن و اخبار «فیک»
اطلاعات «نظام» بهرش مهیا می‌کند
از مشاور تا دبیر و کارچرخان و مدیر
بین نزدیکان او بی دردسر جا می‌کند
با تلاش کادرهای «اطلاعات» و «سپاه»
یک شعار در شهرها هنگامه بر پا می‌کند
در خیابان و میادین شلوغ ورزشی
«شاد باد روح رضاشاه»، سخت غوغا می‌کند
این چنین شاهزاده‌ای فابریک و خیلی شیک و پیک
یک نظام مرده را فورا سرِ پا می‌کند
گفت با این قوم یک ایرانی میهن‌پرست
ملت آگاه شما را طرد و رسوا می‌کند
دودمان سلطنت در این وطن شد ریشه کن
در بلاهت این جناب بیخود تقلا می‌کند
گودرز – ایران آزادی آذر ۱۴۰۴