برگرفته از سیمای آزادی
سوال: تحولات ایران سرعت بیسابقهیی گرفته است. حتی کسانی که سنگ طرفداری از رژیم را هم به سینه میزنند، در این موضوع اتفاقنظر دارند که اوضاع در ایران به سمت تعیینتکلیف پیش میرود.
در صحنه داخلی طی هفته پیش شاهد قیام مردم کازرون بودیم و از سوی دیگر اعتصاب بیسابقه رانندگان کامیون که سراسر کشور را فراگرفته است.
شاهد بودیم که جوانان و دانشجویان زاهدان به میدان آمدند و غارتشدگان هم در جاهای مختلف دستاندرکار اعتراض و اعتصاب هستند.
از نظر بینالمللی هم آثار خروج آمریکا از برجام هر چه بیشتر بارز میشود. بیانیه ۱۲مادهیی وزیر خارجه آمریکا در دوشنبه گذشته، این بحران را برای رژیم آخوندی خطرناکتر و پیچیدهتر کرده است. از طرفی تحریمهای جدید و نگرانکنندهیی بر رژیم اعمال شده است.
در چنین شرایطی مقاومت ایران در حالی که با تمام قوا با گسترش کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت درصدد استمرار جنبشهای اعتراضی و قیامهای مردمی است، در خارج کشور نیز درصدد برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت در نهم تیرماه است.
گردهمایی سالانه مقاومت که در نهم تیرماه در پاریس برگزار خواهد شد، در صفحه مختصات ایرانی کنونی ـ ایران در حال خیزش و قیام که از هر گوشهاش شاهد هستیم ـ چه جایگاهی دارد؟
محمد محدثین: واقعیت این است که ایران کنونی با یک شرایط انقلابی، خیزش و قیام مواجه است. از یکسو مردم ایران بهپا خاستهاند و شرایط انفجاری در جامعه ایران هر روز شدیدتر و حادتر میشود. هر روز در گوشه و کنار میهن یک قشری از مردم مثل کارگران، کشاورزان و شهروندان و کانونهای شورشی دستاندر کار قیام و اعتراض و خیزش هستند.
ما در شرایطی بهسر میبریم که دوست و دشمن معترفاند و اذعان میکنند که شرایط ایران امروز با قبل از قیام دیماه و آخرین روزهای سال گذشته میلادی تفاوت اساسی و کیفی دارد. همانطور که خواهر مریم رجوی گفتهاند ایران به شرایط قبل از دی سال ۹۶برنمیگردد. قیامی در جریان است که نه متوقف شده و نه خواهد شد. با وجود اقدامهای سرکوبگرانه و فشارهایی که رژیم میآورد و با وجود همه توطئهها، قیام ادامه دارد.
از سوی دیگر ما با شرایطی مواجهیم که برای اولین بار بعد از چندین دهه، سیاست مماشات در سطح بینالمللی، علیه فاشیسم دینی حاکم بر ایران یک ضربه اساسی خورده است. من فکر میکنم که دوستان به اندازه کافی به این امر اشراف دارند که در سه دهه گذشته، دولتهای متوالی در آمریکا ـ و به طریق اولی در اروپا ـ سیاستشان در رابطه با ایران، اساساً مبتنی بر مماشات و سازش با رژیم بوده است. اساساً مبتنی بر این بوده که با این بخش یا آن بخش رژیم کنار بیایند. مبتنی بر این بوده که مدرههای موهوم در درون این رژیم را تقویت کنند. مبتنی بر این بوده که از انقلاب در ایران اجتناب و حتی جلوگیری کنند.
این سیاست بینالمللی بوده که در رابطه با ایران آخوندی جریان داشته است. الآن همانطور که در اطلاعیه رئیسجمهور برگزیده مقاومت هم آمده بود، بعد از چند دهه، سیاست مماشات با رفتن دولت اوباما از کاخ سفید و با تغییر دولت در آمریکا، ضربه خورده است. دولت جدید آمریکا به درجاتی به این حقیقت پی برده است که حتی منافع و امنیت مردم آمریکا با این رژیم در تعارض است.
پس ما از یک طرف با یک قیام سراسری در ایران مواجهیم که با وجود افت و خیزها و شرایط سرکوب و فشارهایی که رژیم اعمال میکند، به طرق مختلف ادامه پیدا کرده است. کانونهای شورشی، شوراهای مقاومت، سازمان مجاهدین خلق ایران و ارتش آزادیبخش با تمام قوا دستاندر کار بهراه انداختن یک قیام بزرگتری هستند که برای همیشه به این وضعیت و دیکتاتوری سیاه که چهار دهه است مردم ایران و تمامی منطقه را به خاک و خون کشیده است، پایان بدهند.
در این شرایط که وجوه آن را برشمردم، از گردهمایی ۹تیر امسال صحبت میکنیم. این گردهمایی از این بابت اهمیت فوقالعادهیی پیدا میکند و از گردهماییهای سالیان پیش اهمیت بیشتری دارد. امسال دنیا به این حقیقت توجه دارد و گوششان به این حقیقت باز شده است. کسانی هم که طرفدار مماشات با این رژیم بودند و هستند و کسانی که در ادامه و بقای این رژیم نفع دارند هم به این نتیجه رسیدهاند که این رژیم ماندگار نیست. ممکن است که بحث داشته باشند که کمی دیرتر یا سه یا چهار سال؛ ولی در پایان آن شک ندارند.
به روزنامههای فرانسه نگاه کنید که دنبال جریان مدره در درون رژیم بودند و به خاتمی و روحانی چشم دوخته بودند. خیلی از روزنامههای آمریکایی که قبلاً مبلغ مماشات به رژیم ایران بودند؛ الآن که به این روزنامهها نگاه میکنید، میبینید همان روزنامهها و همان تحلیلگران، چشماندازی برای رژیم نمیبینند. ممکن است ابهام ایجاد کنند و سؤال طرح کنند تا صحنه را مخدوش کنند که معلوم نیست پس از آخوندها چه بشود و یا اگر ثبات ایران بههم بخورد اینطور و آنطور میشود و یا ایران مثل سوریه میشود؛ با این حال، همهشان اعتراف میکنند که این رژیم آیندهیی ندارد. وضعیت این شده است که «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت». این در سطح بینالمللی.
در داخل ایران هم با ملتی و جوانانی مواجهیم که هر روز آنها را در صحنههای اعتراضی از زاهدان تا کازرون و اصفهان میبینیم. در انقلاب ضدسلطنتی سال ۱۳۵۷ما کمتر دیده و شنیده بودیم که کشاورزان به صحنه مخالفت با رژیم بیایند و یا کشاورزان بیایند در صحن نماز جمعه و بگویند «رو به میهن ـ پشت به دشمن». از نظر آنها هم آخوند جنایتکار که نماینده یا نماد دیکتاتوری دینی و سیاه حاکم بر کشور ما است، نماد دشمن میشود. این آگاهی و استشعار در همهجا خودش را نشان میدهد. این فهم و بلوغ سیاسی و خواست مبرم مردم برای تغییر در همهجای ایران خود را نشان میدهد.
در این شرایط، گردهمایی سالانه مقاومت و آنچه امسال در ویلپنت پاریس اجرا میشود، میخواهد این پیام را به جهان بدهد که کهکشان بزرگ سال ۹۷، این حقیقت را هم به مردم جهان و هم به مردم ایران و به کسانی که در این اجتماع شرکت میکنند میگوید که رژیم ساقط میشود، رژیم آلترناتیو دارد و آینده از آن مردم ایران است و مردم آمادهاند که آینده را دست بگیرند.
اگر خاطرتان باشد خواهر مریم در سخنرانی کهکشان سال قبل گفتند پیام من به همه دنیا این است که:
۱ـ این رژیم باید ساقط شود تا صلح و آرامش به منطقه و جهان و دموکراسی و آزادی در ایران محقق شود. لازمه اینها، سقوط این رژیم است.
۲ـ امکان ساقط کردن این رژیم هست و سرنگونی در دسترس است.
۳ـ این رژیم یک آلترناتیوی دارد که قدرت جایگزینی رژیم و انتقال آرام قدرت از این فاشیسم دینی به نمایندگان واقعی مردم را دارد.
بخش زیادی از این پیام بارز شده است. امسال با قیامی که از ۵ماه پیش شروع شده و ادامه دارد، این پیام خودش را بارز کرده است.
امسال حرف ما این است که این رژیم آیندهیی ندارد، ساقط شدنی است. ایرانیانی که اینجا هستند، نمایندگان واقعی مردم ایراناند و تمایل مردم ایران را بازگو میکنند. این آلترناتیو، جایگزین رژیم خواهد شد و خواهد توانست ایران را به ساحل امن و امان برساند و از یک بحران ۴۰ساله به صلح، به آرامش و دموکراسی و حاکمیت مردم و آبادانی برساند و نیز آزادی و عدالت را محقق کند. کما اینکه این گردهمایی به مردم ایران، به کانونهای شورشی، به شوراهای مقاومت، به کارگران اعتصابی در اصفهان و خوزستان و اهواز و سایر جاهای دیگر کشور، به غارتشدگان، به جوانان زاهدان و هموطنان بلوچمان، به هموطنان عرب و کردمان میگوید که این قیام و این مردم پشتیبان دارند. میگوید که این قیام ادامه دارد و این رژیم سرنگون شدنی است و همه ما باید عزم و ارادههایمان را برای سرنگونی رژیم متمرکز کنیم. این پیام این کهکشان است. خیلی از نیروهایی که از داخل تماس میگیرند مثل کانونهای شورشی، هواداران مقاومت و ایرانیانی که در خیزش حضور و شرکت دارند، پیام میدهند که کهکشان امسال، کهکشان قیام است.
به جامعه جهانی میگوییم که آری، آینده ایران از آن این مقاومت و از آن مردمی است که این روزها در خیابانها هستند.
سوال: از توضیحات شما اینطور میفهمم که هدف و مخاطبان کهکشان امسال، صرفاً عناصر خارج از کشور نیستند و پابهپای سیاستهای خارجی مقاومت، مشخصاً روی قیامکنندگان، کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت تأکید میشود. درخواست دارم که این را بیشتر توضیح دهید که منظورتان چیست؟
محمد محدثین: واقعیت این است که آنها مخاطب اول کهکشان و این گردهمایی هستند. آنها که در پاریس گردهم میآیند، در واقع نمایندگان و سخنگویان و پشتیبانان کسانی هستند که در داخل ایران به قیام مشغولاند. هدف ار کهکشان یا گردهمایی سالانه این است که بگوید مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران هیچ حرکت و سیاست و فعالیت و پروژهیی را انجام نمیدهد، الا اینکه در راستای سرنگونی رژیم آخوندی و در راستای قیام مردم ایران باشد. به طریق اولی آنچه که در ۳۰ژوئن (۹تیر) قرار است برگزار شود، تماماً در ارتباط و برای قیام در داخل ایران است. در حقیقت این کهکشان و گردهمایی، جزیی از قیام مردم ایران است. ادامه قیام مردم ایران است که پیامش تغییر رژیم آخوندی و سرنگونی فاشیسم دینی حاکم بر ایران میباشد.
جوانان ایران و کانونهای شورشی و بسیاری از رزمآوران داخل ایران در کارخانهجات یا مناطق مختلف مشغول ساختن و آفرینش قیام هستند. اینها خودشان میگویند که کهکشان امسال، پشتیبان و سخنگوی این قیام است.
لازم است که نکتهیی را اشاره کنم. آنچه هم که از سیاست خارجی صحبت میکنیم، تأثیر همین کهکشان یا فعالیتهای مقاومت روی سیاست خارجی است. از قضا خود سیاست خارجی را هم برای این میخواهیم که قیام مردم ایران را تسهیل کند. بهتر است بگوییم که باید کاری کنیم که سیاست خارجی در مسیر قیام مردم ایران سنگاندازی نکند. همانطور که اشاره کردم در چند دهه گذشته و اصلاً از ابتدای حاکمیت این رژیم ـ غیریکی دو سال اول که هنوز خودشان را پیدا نکرده بودند ـ تمام دولتهای آمریکا بهنوعی با رژیم آخوندی سازش کردند و این رژیم از اینها سود برده است.
رهبر مقاومت ایران از سالها پیش در خیلی از موارد بارها تأکید کرده بود که در ۲۰۰سال گذشته، در تاریخ دیپلوماسی نوین، از زمانی که ایران در دوره ناپلئون ارتباط دیپلوماتیکی داشته است، هیچگاه هیچ رژیمی در ایران به اندازه آخوندهای حاکم، از غرب استفاده عملی نکرده است. این رژیم با آنکه بیشترین شعارهای ضد غربی را میدهد، بیشترین استفاده را هم از غرب کرده است. در همین ۲۰سال اخیر، گذاشتن مجاهدین در لیست تروریستی توسط اروپا و آمریکا، بزرگترین شکاف برای آخوندها بوده است؛ نمونههایی مثل ایران ـ کنترا یا ایرانگیت در سال ۱۹۸۵، بمباران مجاهدین در عراق، حبس و حذف مجاهدین در عراق و برخلاف توافقات صورت گرفته، تحویل حفاظت مجاهدین به دژخیمی مثل نوری المالکی. همینطور سکوت در قبال کشتار مجاهدین در اشرف و لیبرتی و به موازات اینها خدماتی که به رژیم آخوندی دادهاند مثل باز کردن درهای عراق رو به این رژیم، باز گذاشتن در سوریه رو به رژیم، سکوت در مقابل دستاندازیهایش در منطقه، سکوت در مقابل نقض وحشیانه حقوق بشر. در کجا به اندازه ایران آخوندی اعدام سیاسی بوده است؟ در مقابل همه اینها از جانب اروپا و آمریکا سکوت بوده است.
وقتی ما از سیاست خارجی صحبت میکنیم و از جمله با کهکشان، پیام به جامعه جهانی میدهیم که با این رژیم سازش نکنید، در واقع میخواهیم کاری کنیم که در مقابل همین قیامها سنگاندازی نکنند. وقتی که دست در دست رژیم میگذارند، باعث میشود که قدرت رژیم برای سرکوب قیام و مقاومت بیشتر شود. باعث میشود که این حکومت بیشتر ادامه داشته باشد.
اگر سیاست مماشات نبود؛ اگر کارهایی که دولتهای آمریکا کردند، نبود، این رژیم قطعاً در وضعیت کنونی نبود و تعادل بین مردم و رژیم بهطور کیفی متفاوت و به نفع مردم بود. بنابراین همهٔ آن چیزهایی که ما از این کهکشان و افشاگری اتمی و نقض حقوقبشر و هر کاری که در سطح بینالمللی میکنیم، هدف، چیزی جز به هم زدن تعادلقوا به نفع مردم و علیه رژیم نیست. هدف، کند کردن سیاست مماشات و اجازه ندادن به خدمات دادن بیشتر به رژیم است. اینها هدف غایی ما در سیاست خارجی است.
ما چشم ندوختیم که این رژیم را دیگری مثل آمریکا یا اروپا سرنگون کند. ما برای این تلاش میکنیم که اروپا و آمریکا در مقابل مسیر سرنگونی و مسیر قیام و تغییر در ایران سنگاندازی نکنند.
آنچه ما در ماه آینده در کهکشان دنبال آن هستیم، هموار کردن همین راه است. رو به داخل به مردممان و به کانونهای شورشی پیام بدهیم و ببینند که قیامشان پشتوانه دارد. به جامعه جهانی هم بگوییم که بگذارید مردم ایران تکلیفشان را با این رژیم تعیین کنند.
سوال: شما از سه بردار یا مؤلفه در قیام ایران صحبت کردید: بردار اجتماعی و داخلی، بردار سیاست بینالمللی و بردار مقاومت و سازمانیافتگی قیام در داخل میهنمان. میخواستم مقداری در مورد این سه و تأثیر متقابل آنها بر گردهمایی ۹تیر در پاریس توضیح دهید.
محمد محدثین: اگر به قیامی که در دی۹۶شروع شد نگاه کنیم، ۳ضلع این مثلث را میتوانیم ببینیم. همین عوامل را به زبان معکوس خامنهای نیز اعتراف کرد. واقعیت این است که ما با یک جامعه انفجاری مواجه هستیم؛ جامعهی که پس از ۴دهه حاکمیت آخوندها، تار و پودش از هم دریده شده، با توجه به اقتصاد ورشکسته، بالا رفتن قیمت ارز، بیکاری، فقر، تورم، فساد، تبعیض، به حاشیه راندن بخشهای وسیعی از جامعه، سرکوب اجتماعی ـ سیاسی، وضعیت زنان، هیچ راهی برای حل و فصل مسائل جامعه وجود ندارد. مردم به این حقیقت رسیدهاند که با این رژیم اوضاع مملکت سر و سامان نمیگیرد. زندگی معمولی امکانپذیر نیست. شرایط انفجاری است. این رژیم فاسد و تبهکار نه پول دارد و نه یک سیستم سالم. فقط به حفظ حاکمیت فکر میکند. این شرایط بنیادی تغییر است. در آن روی سکه، مقاومت سازمان یافتهیی وجود دارد (شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین) که شعلههای مقاومت را فروزان نگهداشته است. از پایداری در اشرف و لیبرتی گرفته تا دیدگاهها و عملکرد رئیسجمهور برگزیده مقاومت و تا شبکههای داخل کشور، کارزارهای بزرگ از قبیل کارزار دادخواهی شهیدان قتلعام۶۷شعله پایداری را در جامعه روشن نگهداشته؛ همچنین با کانونهای شورشی، عامل ایجاد، استمرار و ارتقا قیام است.
در یک کلام وضعیت انفجاری جامعه و شرط ذهنی آن یعنی عنصر سازمان دهنده، در هر انقلابی لازم و ملزوم هم هستند و امروز این دو عامل در میهن ما پا به پای هم جلو آمدهاند؛ بهخصوص تا آنجا که به عامل مقاومت برمیگردد بعد از هجرت بزرگ ـ که شورای ملی مقاومت از آن بهعنوان بزرگترین پیروزی مقاومت یاد کرد ـ توطئههای رژیم در هم شکست. مجاهدین امن و سالم و سازمانیافته با همان ساختار خودشان به آلبانی منتقل شدند. بعد از آن بالطبع ظرفیت و کارآیی این مقاومت افزون شده است. اینجا یک عنصر سوم هم وجود دارد که تاکنون بهعنوان مانع عمل میکرده. امروز این عنصر بینالمللی مماشات با تغییر دولت آمریکا بهطور نسبی برطرف شده و حرکت دو عامل دیگر را هموار کرده است. این ۳مؤلفه در پیشروی و شعلهورتر شدن آتش قیام نقش مؤثر ایفا کرده است.
آنچه که مهم است و باید به آن دقت کنیم به زبان آرمانی و ایدئولوژیک ما استراتژی مقاومت ایران «کس نخارد پشت من» است؛ یعنی ما در انتظار کسی دیگر نیستیم. اینطور نیست که بگوییم اتفاقاتی بیفتد و رژیم سرنگون شود و شانسی پیش بیاید. ما بر اساس شانسها و احتمالات و وقایع خارج از خودمان و «ان شاءالله اتفاق خواهد افتاد» عمل نمیکنیم. البته بهعنوان یک جنبش انقلابی و نیروی مسئول از هر اتفاق باید حداکثر بهره را به نفع خلقمان ببریم. در سیاهترین دوره سیاست مماشات ما خط خودمان را پیش بردیم. در این ۴دهه بدترین دوره مماشات مربوط به دوره ریاستجمهوری اوباما بوده است. در این دوران مجاهدین با پایداری خودشان و نیز جنبشی که خواهر مریم در خارج به راه انداختند اعم از اعتصاب و تظاهرات و همه کارهایی که هر روز شما از سیمای آزادی پخش کردید، یک ناممکن ممکن شد و مجاهدینی که قرار بود توسط رژیم قتلعام شوند، از این دام بیرون آمدند. بنابراین ما منتظر ننشستیم ولی از هر تحول باید حداکثر استفاده را میبردیم و ببریم. تحولات را باید خودمان بسازیم. ما در انتخابات آمریکا نقشی نداشتم ولی اگر نبود کارهایی که طی سالیان همین مقاومت در دوره سیاه سیاست مماشات کرد. اگر نبود کارزاری که همین هموطنان و مجاهدین و شورای ملی مقاومت در ۱۰سال گذشته در همین آمریکا برای درآوردن اسم مجاهدین از لیست تروریستی و نیز انتقال آنها به آلبانی انجام دادند، امروز اصلاً صحنه سیاسی آمریکا در رابطه با ایران و مقاومت ایران و در رابطه با مجاهدین اینطور نبود که هست. دولت عوض میشد اما این توجهات به ایران و قیام ایران نبود. این واقعیت را رژیم نیز با زبان ابلهانه اعتراف میکند. میگوید آقا اینهایی که به دولت آمریکا رفتهاند حقوقبگیران مجاهدین هستند. یک نظام چقدر باید احمق باشد که این حرفها را بزند. آخر تو که میگویی مجاهدین مزدور و حقوقبگیر آمریکا و اسرائیلاند، یک زمان میگفتی حقوقبگیر شوروی و عراق، بعد میگویی الآن حقوقبگیرهای مجاهدین رفتهاند توی کاخ سفید و دولت آمریکا. این زبان شیطانی آخوندهاست. مجبورند به این حقیقت اعتراف کنند.
مجاهدین با کار شبانهروزی خودشان توانستهاند بخشی از جامعه سیاسی آمریکا در کنگره، سنا، دولت و محافل سیاسی را متوجه حقانیت مقاومت ایران کنند و متوجه این کنند تا این رژیم هست، صلح و آرامش در منطقه نخواهد بود. این نتیجه مقاومت و کهکشانهای برگزار شده است. پروژههای این مقاومت با خون جگر و با کار مینیاتوری انجام شده. شاید بشود روزی خلق قهرمان ایران را در جریان جزئیات آن قرار داد. بودجه این کارزارها با خون دل تأمین شده. این حرف مبالغهآمیز نیست. روزی نبوده که این مقاومت زیر بار میلیونها دلار قرض نباشد. با این خون جگر، با شرافتمندانهترین گدایی تاریخ، مجاهدین یک دلار، یک دلار از هموطنانشان پول جمع کرده و یک سیاست انقلابی و شرافتمندانه را پیش بردهاند. رژیم از همین سوخته؛ از سرمایههایی که مقاومت کرده و خواهر مریم که از ۱۷ژوئن تا الآن به آن مشغول بوده است.
با برگزاری گردهمایی، شما شرایط بینالمللی را برای قیام در ایران مساعدتر میکنید. جامعه جهانی میفهمد که این حرفهایی که میزنند اگر در ایران قیام شود آشوب میشود. چنین چیزی نیست. ایران صاحب و آلترناتیو دارد. یک نیروی انقلابی مخلص و فداکار دارد که نمیگذارد خلأ ایجاد شود. گردهمایی روحیه مردم ایران را برای قیام تشویق میکند. بنابراین پیوستن، کمک مالی و تأمین هزینههای کهکشان و نیز جذب هموطنان برای شرکت در آن در خدمت قیام است. ایرانیانی که در خارج کشور هستند اگر میخواهند در قیام شرکت کنند و جزیی از قیام مردم ایران باشند باید این گردهمایی را تقویت کنند و به آن سوخت برسانند.