گزارش گزارشگر سازمان ملل، انعکاس بلند صدای قتل‌عام ۶۷

سخنی درباره‌ی اهمیت گزارش گزارشگر ویژه‌ی حقوق‌بشر سازمان ملل درباره‌ی قتل‌عام ۶۷ و جایگاه آن در گسترش و تعمیق جنبش دادخواهی مردم ایران
 
 
هنر ضدانقلابی خمینی این بود که جنایتی با این ابعاد از شقاوت را تا سالیان مکتوم نگهداشت. دفن شبانه‌ی اجساد شهیدان در گورهای جمعی از پیش کنده شده با لودر و بلدوزر و ریختن شتابزده‌ی خاک بر روی آنان، نشان می‌دهد که خمینی و دژخیمان او کمر به ریشه‌کن کردن یک آرمان و فراموشی ابدی آن بسته بودند.

خمینی همراه با این نسل‌کشی هر نوع اظهارنظر و سخن گفتن درباره‌ی بهترین فرزندان انقلابی ایران را در منابر و نیز در رسانه‌های سانسور شده و زنجیره‌یی خود ممنوع کرد. او می‌خواست هیچ خبری از قتل‌عام و نیز از زندانی سیاسی به بیرون درز نکند. او بر آن بود نسلهای آینده‌ی ایران را از وقوع چنین جنایت هولناکی در غفلت کامل نگهدارد.

۲۹سال فاصله بین وقوع یک نسل‌کشی سازمان‌یافته بعد از هولوکاست و انعکاس صدای آن در سازمان ملل، فاصله‌ی زیادی است؛ فاصله‌یی که حکومت آخوندی آن را باز هم با جنایت و خونریزی باز هم بیشتر پر کرده است اما گزارش اخیر گزارشگر ویژه‌ سازمان ملل نشان‌دهندة‌ یک جهش و گام به جلو بلند در راستای حسابرسی بین‌المللی از جنایتکاران است.

***

قتل‌عام ۳۰۰۰۰انسان تنها با یک فتوای ۲۲۸کلمه‌یی

آری، «خبر کوتاه بود؛ اعدامشان کردند».
محل: گورهای بی‌نشان.
زمان: تابستان ۶۷.
 گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ فتوای ۲۲۸کلمه‌یی خمینی
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ فتوای ۲۲۸کلمه‌یی خمینی
اعدام ۳۰۰۰۰انسان تنها سطر کوتاهی از اخبار را به خود اختصاص داد و مانند قطره آبی در تفته‌زار تموز تابستان ۶۷ تبخیر و فراموش شد. اعدام ۳۰۰۰۰انسانی که نمی‌خواستند کمر به کرنش بتی خم کنند که دیگرانش در ماه می‌دیدند و می‌پرستیدند. «تنها یکی نه بسنده بود تا سرنوشتشان را بسازد. آنها تنها فریاد زدند: نه! و از فرو رفتن تن زدند».
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ آنها تنها فریاد زدند: «نه!»
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ آنها تنها فریاد زدند: «نه!»

کشتار بی‌رحمانة‌ ۳۰۰۰۰قلب پرشور و جوان تنها با یک فتوای خونین چند سطری از کسی که خود را امام می‌نامید و چماق به دستان و جلادان سینه‌چاکش در علن برای دستبوسی او صف می‌کشیدند.

گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ صحنه‌های بوسیدن دست خمینی توسط کاسه‌لیسان
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ صحنه‌های بوسیدن دست خمینی توسط کاسه‌لیسان

فتوای شبانة‌ «امام» این بود که اعدامشان کنید! «رحم بر محاربین ساده‌‏اندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است. امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوندمتعال را جلب نمائید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهدة‌ آنان است وسوسه و شک و تردیدنکنند و سعی کنند [اشداء علی الکفار] باشند» (۱). بعد هم جلادان دانه‌درشت در اجرای این حکم هولناک که مغایر با تمام قانونهای مدون شدة‌ همین نظام بود به تردید افتادند او آنها را در اجرای فرمان چند سطری خود تشجیع کرد و گفت:‌

«در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر موضع انقلاب خود باشد حکمش اعدام است، سریعادشمنان اسلام را نابود کنید، در مورد رسیدگی به وضع پرونده‏ها در هر صورت که حکم سریعتر انجام گردد همان مورد نظر است».

مسکوت گذاشتن قتل‌عام ۶۷، سیاست معاویه‌وار خمینی

اما این تمام ماجرا نیست. هنر ضدانقلابی خمینی این بود که جنایتی با این ابعاد از شقاوت را تا سالیان مکتوم نگهداشت. دفن شبانة‌ اجساد شهیدان در گورهای جمعی از پیش کنده شده با لودر و بلدوزر و ریختن شتابزدة‌ خاک بر روی آنان، نشان می‌دهد که خمینی و دژخیمان او کمر به ریشه‌کن کردن یک آرمان و فراموشی ابدی آن بسته بودند.
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ گورهای جمعی بی‌نشان شهیدان ۶۷

گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ گورهای جمعی بی‌نشان شهیدان ۶۷

خمینی همراه با این نسل‌کشی هر نوع اظهارنظر و سخن گفتن درباره‌ی بهترین فرزندان انقلابی ایران را در منابر و نیز در رسانه‌های سانسور شده و زنجیره‌یی خود ممنوع کرد. او می‌خواست حال که «دارها را برچیده و خونها را شسته است» هیچ خبری از قتل‌عام و نیز از زندانی سیاسی به بیرون درز نکند. او بر آن بود نسلهای آینده‌ی ایران را از وقوع چنین جنایت هولناکی در غفلت کامل نگهدارد. توطئه‌ رذیلانه سکوت و قطع چند نسل از مجاهدین تا آنجا ادامه یافت که وقتی روزنامه‌ آسیا یک عکس از رئیس‌جمهور برگزیدة‌ مقاومت را در صفحة‌ اول خود به چاپ رساند، گویی آب در خوابگه مورچه‌ها افتاده است. رعشه‌یی در سراپای حکومت آخوندی افتاد، افتادنی. براستی مگر یک عکس چه خطری برای تمامیت نظام داشت؟

گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ عکس خانم مریم رجوی در روزنامه‌ آسیا
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ عکس خانم مریم رجوی در روزنامه‌ آسیا

انتشار این عکس و گزارش ضمیمه‌ آن باعث شد ساقی باقری نیا، مدیرمسئول و ایرج جمشیدی، سردبیر روزنامه آسیا بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفته و به‌رغم به همراه داشتن وثیقة‌ ۲۵۰میلیون تومانی به اتهام «تبلیغ علیه نظام» بازداشت شوند. آری، تنها به‌خاطر انتشار یک عکس. آخر خمینی و خامنه‌ای از سلف تاریخی خود، معاویه بن ابی سفیان آموخته بودند که باید تا آنجا نسلهای جدید را از واقعیات دور نگهداشت و وقتی علی در محراب شهید شد به تعجب بپرسند: «علی و محراب؟! مگر علی هم نماز می‌خواند؟!».

جنبش دادخواهی پرده‌های خونین کتمان را از هم می‌درد

واقعیت این است که جنبش دادخواهی خون شهیدان قتل‌عام ۶۷پدیده‌یی خلق‌الساعه و خودبخودی نبوده است. مقاومت ایران از همان فردای قتل‌عام پیگیر آن بود و دمی از پا ننشست. از صدور اطلاعیه و نامه‌نگاریهای متعدد به مقامات و مراجع ذیربط گرفته تا تظاهرات و اعتصاب‌غذایی که به‌مناسبت قتل‌عام زندانیان ترتیب داد. در ادامه همگی به یاد داریم برادر مجاهد مسعود رجوی در سال ۱۳۷۴در آستانة‌ سفر موریس کاپیتورن، گزارشگر حقوق‌بشر سازمان ملل به ایران، ۱۵سوال در پیش پای او گذاشت تا با طرح آنها از جنایتکاران حسابرسی به‌عمل بیاورد. اغلب این سوالها از گزارشگر سازمان ملل مربوط به قتل‌عام ۶۷بود. با انتشار اولین گزارش پرفسور موریس کاپیتورن در مورد نقض حقوق‌بشر در ایران، آخوندها سفر او به ایران را ممنوع کردند. (۲)
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ کاپیتورن، گزارشگر ویژه‌ حقوق‌بشر بعد از رینالدوگالیندوپل
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ کاپیتورن، گزارشگر ویژه‌ حقوق‌بشر بعد از رینالدوگالیندوپل

همان‌طور که گفتیم هنر ضدانقلابی فاشیسم مذهبی این بود که انتشار هر خبری از قتل‌عام ۶۷ و به تبع آن از سازمان مجاهدین خلق ایران را ممنوع و متوقف سازد. بعد از آتش‌بس تحمیلی به رژیم در جنگ ضدمیهنی، وقوع دو جنگ اساسی در منطقه (اشغال کویت و جنگ ۱۹۹۱و نیز جنگ آمریکا و عراق در سال ۲۰۰۳) مانند دو مائدة‌ آسمانی به دیکتاتوری آخوندی یاری رساند و توجهات را از روی این رژیم برداشت.

این دو جنگ و نیز سیاست شکست خوردة‌ مماشات سبب شد علی خامنه‌ای برای رژیم نفس بریده و زهر خورده‌اش زمان بخرد؛ آن را به‌طور موقت از خطر سرنگونی به در ببرد و همپای آن، جنبش دادخواهی را نیز مکتوم و سر به مهر نگهدارد.

بعد از هجرت بزرگ (انتقال ساکنان اشرف از کمپ لیبرتی عراق به آلبانی) در سال ۱۳۹۵ مقاومت ایران از فاز دفاعی وارد فاز تهاجمی شد و چشم‌اندازهای جدیدی در دستور کار مقاومت قرار گرفت. به‌دنبال فراخوان رئیس‌جمهور برگزیدة‌ مقاومت جنبش دادخواهی بگونه‌یی دیگر عرض اندام کرد. به فاصلة‌ کوتاهی با انتشار نوار افشاگرانة‌ آقای منتظری [که خود از آثار اعلام فراخوان بود] جنبش دادخواهی به سرعت در جامعه‌ جوان و تشنة‌ آگاهی ایران گر گرفت و از این نقطه این جنبش دیگر قابل مهار نبود. ترم‌هایی مانند: «قتل‌عام ۶۷»، «اعدام شدگان تابستان ۶۷»، «زندانیان سیاسی قتل‌عام شده در تابستان ۶۷»، «کشتار ۶۷» و… به سرعت به‌سر زبانها افتاد. نسل جوان ایران با چند دهه گسست و انقطاع، به ابعاد جنایتی شقاوت‌آمیز و کتمان شده پی برد.

گزارش گزارشگر سازمان ملل در مورد قتل‌عام ۶۷، فرو ریختن دیوار بلند محال

قطره قطره خونهای چکیدة‌ زندانیان سیاسی قتل‌عام شده در سال ۶۷ و آخرین نگاه‌های آنها در فرازنای دار به آسمان کبود و گرفته‌ زندان از گوهردشت و اوین تا عادل‌آباد و دیزل‌آباد و یونسکو و… ترجمان حقانیتی مظلوم بود؛ حقانیتی که سرانجام در افق شب‌گرفته‌ ایران بازتاب یافت.

گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ گزارشگر ویژه حقوق‌بشر خانم عاصمه‌ی جهانگیر
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ گزارش گزارشگر ویژه حقوق‌بشر خانم عاصمه‌ی جهانگیر

بارها به اثبات رسیده است که خاک خونهای به‌ناحق ریخته را نخواهد نوشید؛ آنها را به هیأت شقایق و سبزه و درخت، پرنده و شکوفه و باران بازپس خواهد داد. نامهای آنان را بالا خواهد برد و بر تمام آینه‌ها فروخواهد بارید. فراخوان جنبش دادخواهی آینه‌یی بود که در برابر نام‌های شهیدان نهاده شد. آنها را بر وجدانها تاباند.

گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ نمادی دیگر از مزار غریب شهیدان قتل‌عام ۶۷
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ نمادی دیگر از مزار غریب شهیدان قتل‌عام ۶۷

در نخستین شکوفه‌باران خون شهیدان قتل‌عام ۶۷، آخوند جلاد ابراهیم رئیسی که خیز برداشته بود تا در قبال کشتار بهترین فرزندان این آب و خاک، گندم ریاست‌جمهوری نظام را به دهان ببرد با سیلی محکم «نه» ی مردم ایران واپس تمرگید. علی خامنه‌ای در قبال این شکست فاحش، ناگزیر به کلمه‌ «جلاد» اذعان کرد و وحشت خود را از دستاوردهای برق‌آسای جنبش دادخواهی به نمایش گذاشت.

گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ ابراهیم رئیسی عضو هیأت مرگ و سوگلی خامنه‌ای
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ ابراهیم رئیسی عضو هیأت مرگ و سوگلی خامنه‌ای

با شروع دومین سالگرد فراخوان جنبش دادخواهی، آنتونیو گوترز، دبیرکل ملل متحد، روز دوم سپتامبر ۲۰۱۷ (۱۱شهریور ۱۳۹۶) همزمان با بیست ونهمین سالگرد قتل‌عام ۳۰هزار زندانی سیاسی، گزارش گزارشگر ویژه‌ سازمان ملل درباره وضعیت حقوق‌بشر در ایران را، همراه با یادداشتی به‌ مجمع عمومی ملل‌متحد ارائه کرد. در چند ماده از این گزارش به قتل‌عام ۶۷ پرداخته شده که در نوع خود بی‌نظیر است. به این ترتیب برای نخستین بار، بعد از ۲۹سال خون به‌ناحق ریخته شده و صدای در گلو خفه‌شدة‌ شهیدان پا درآورد و به عالی‌ترین نهاد بین‌المللی پانهاد.

گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ احمد شهید؛ گزارشگر قبلی ویژه‌ی حقوق‌بشر
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ احمد شهید؛ گزارشگر قبلی ویژه‌ی حقوق‌بشر

۲۹سال فاصله بین وقوع یک نسل‌کشی سازمان‌یافته بعد از هولوکاست و انعکاس صدای آن در سازمان ملل، فاصلة‌ زیادی است؛ فاصله‌یی که حکومت آخوندی آن را باز هم با جنایت و خونریزی باز هم بیشتر پر کرده است اما این گزارش اخیر گزارشگر ویژه‌ی سازمان ملل نشان‌دهندة‌ یک جهش و گام به جلو بلند در راستای حسابرسی بین‌المللی از جنایتکاران است.

گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ گزارشگر ویژه حقوق‌بشر؛ خانم عاصمه‌ی جهانگیر
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ گزارشگر ویژه حقوق‌بشر؛ خانم عاصمه‌ی جهانگیر

نکات و اهمیت گزارش گزارشگر سازمان ملل در مورد قتل‌عام ۶۷ در مرحله‌ی کنونی

در یک نگاه کلی به بندهایی از گزارش که در آنها به موضوع قتل‌عام ۶۷ پرداخته شده می‌توان محورهای زیر را استخراج کرد:
تأکید گزارشگر سازمان ملل بر قتل‌عام با بیان جملة‌ «قتل شتابزدة‌ هزاران نفر»، در ماده‌ی ۱۰۹ (قسمت نتیجه‌گیریهای گزارش).

صحه گذاشتن گزارش گزارشگر سازمان ملل بر اذعان سردمداران رژیم به قتل‌عام ۶۷.

تأکید گزارشگر سازمان ملل بر حقانیت جنبش دادخواهی و ضرورت پیگیری خانواده‌های شهیدان در مورد کم و کیف این جنایت ضدبشری.

گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ خانواده‌های داغدار و گورهای بی‌نشان
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ خانواده‌های داغدار و گورهای بی‌نشان

فراخوان گزارشگر سازمان ملل به تحقیقات مستقل و همه‌جانبه و معرفی آمران و عاملان کشتار.

اشاره به فتوای جنایتکارانه‌ی‌ خمینی به یک سند مسلم.

اشاره گزارش گزارشگر سازمان ملل به دفن مخفیانة‌ اجساد شهیدان در گورهای بی‌نشان.

به ثبت رساندن و مستند سازی قتل‌عام ۶۷ در ماده ۷۳گزارش گزارشگر سازمان ملل.

اشاره کردن به ناکام ماندن پیگیریهای گالیندوپل ازگزارشگران پیشین سازمان ملل برای انجام تحقیقات در مورد قتل‌عام، در ژانویه‌ی ۱۹۸۹

اشارة‌ گزارشگر سازمان ملل به نوار منتشرة‌ آقای منتظری به‌عنوان یک سند انکارناپذیر دیگر در مورد قتل‌عام ۶۷.
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ اشاره به انتشار نوار آقای منتظری
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ اشاره به انتشار نوار آقای منتظری

اشارة‌ گزارشگر سازمان ملل به کاندیداتوری آخوند جلاد ابراهیم رئیسی توسط علی خامنه‌ای در نمایش انتخاباتی رژیم در ماده ۱۱این سند، به‌عنوان یک دهن کجی آشکار به ملت ایران و خانواده‌ی قربانیان.

افشاگری گزارشگر سازمان ملل درباره کشف گورهای جمعی شهیدان قتل‌عام ۶۷ در نقاط مختلف کشور در ماده ۷۱گزارش و اشاره به تخریب مزار شهیدان و محو آثار جنایت.

ارائة‌ این گزارش همراه با یادداشت دبیرکل یک جهش و گام به جلو در راستای گسترش و تعمیق جنبش دادخواهی است. گام بعدی باید به محاکمه‌ آمران و عاملان جنایت بیانجامد. این خواست ضروری خانواده‌ شهیدان و مردم و مقاومت ایران است.

آری، باید گام بعدی را برداشت و از سازمان ملل و گزارشگر ویژه‌ حقوق‌بشر خواست تا جنایتکاران را به پای میز محاکمه بیاورد وبا ارجاع این پرونده به‌دادگاه جنایی بین‌المللی، ترتیبات محاکمه سران فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران را فراهم کند. به این وسیله از حقوق‌بشر خیانت شده، اعاده‌ی حیثیت نماید. نبرد ادامه دارد و این هنوز از نتایج سحر است. جنبش دادخواهی خون شهیدان قتل‌عام ۶۷ در راستای پروژه سرنگونی فاشیسم مذهبی و بخشی از کارزار بی‌امان ملت ایران برای حصول به آزادی است؛ همان گوهر نایابی که قهرمانان جان عزیزشان را برای آن فدا کردند؛ و این تنها گناهشان بود که «تا پایان به راه روشن خود با وفا ماندند» ؛ یارانی که وقتی به سوی چوبه‌های دار و تیرک‌های تیرباران می‌رفتند «به شوق زندگی آواز می‌خواندند و امید آشنا می‌زد چو گل در چشمشان لبخند».

گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ مادران و بستگان شهیدان قتل‌عام ۶۷ در خاوران
گزارش گزارشگر سازمان ملل ـ مادران و بستگان شهیدان قتل‌عام ۶۷ در خاوران


«آنان‌ برای‌ دشمنی‌ با من‌
برای‌ دشمنی‌ با تو
برای‌ دشمنی‌ با راستی‌ اعدام‌ شان‌ کردند
و هنگامی‌ که‌ یاران‌
با سرود زندگی‌ بر لب‌
به‌ سوی‌ مرگ‌ می‌رفتند
امید آشنا می‌زد چو گل‌ در چشمشان‌ لبخند
به‌ شوق‌ زندگی‌ ، آواز می‌خواندند
و تا پایان‌ به‌ راه‌ روشن‌ خود با وفا ماندند
عزیزم‌
پاک‌ کن‌ از چهره‌ اشکت‌ را، ز جا برخیز
تو در من‌ زنده‌ای‌ ، من‌ در تو
ما هرگز نمی‌میریم‌
من‌ و تو با هزاران دگر
این‌ راه‌ را دنبال‌ می‌گیریم‌
از آن‌ ماست‌ پیروزی‌
از آن‌ ماست‌ فردا
با همه‌ شادی‌ و بهروزی‌
عزیزم‌
کار دنیا رو به‌ آبادی‌ست‌
و هر لاله‌ که‌ از خون‌ شهیدان‌ می‌دمد امروز
نوید روز آزادی‌ست». (۲)

پانوشت: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(۱) قسمتی از حکم خمینی در مورد قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷.

(۳) ابتهاج هوشنگ. شعر «برای روزنبرگ‌ها». یادگار خون سرو.

سایت مجاهدین خلق