روضه خوانی مرده خواران در نمایشهای جسد گردانی یک جنایتکار بیرحم، مظلوم نمایی با تابوت گردانی، قالب کردن جلاد به جای شهید و رقابت باندها با هم برای به عَرش بردن یک قاتل به عنوان گرفتن بلیط بخت آزمایی برای ورود به نمایش انتخابات در هنگامه تداوم جنبش جاری دادخواهی، دیگر خریداری ندارد.
حسین شریعتمداری، مسئول رسانه ولایی کیهان، مدعی شده «رئیسی تراز ریاست جمهوری را دهها مرتبه بالاتر برده» است. پاسدار محسن رضایی هلاکت رئیسی را «دستاورد بزرگی برای ملت ایران» دانسته است. خامنه ای مدعی شده که نمایش تابوت گردانی رئیسی «ریشه مردمی جمهوری اسلامی و قوت آن را نشان داد.». وی به درستی گفته است که رئیسی «بعد از حیات شان هم خدمات ارزنده ای به کشور کردند.» چون دل میلیونها انسان را در ایران و جهان از هلاکتش شاد کرد؛ خدمتی که در دوره زنده بودنش از مردم دریغ کرده بود. ادای احترام به یک جلاد از طرف هر نهاد و یا شخصی علاوه بر شرم، چشم پوشی بر جنایت سازمانیافته و در نتیجه یاری به استمرار استبداد دینی حاکم بر ایران است.
هنوز کَفن جلاد خُشک نشده است، ذوب شدگان در ولایت برای رئیسی جلاد دستاوردسازی کرده و جنایتهای او در سال ۶۷ را توجیه می کنند. رانده شدگان از قدرت برای آرایش و اصلاح پنجه های خونین حکومت استبدادی، حقیرانه در انتظار دلرحمی ولی فقیه نشسته اند. آنها بی تاب هستند که شاید «گدایی» شان به قول آخوند خاتمی، در درگاه خامنه ای و شمشیرهای بُرَنده او، قبول شود. بدین ترتیب به دست گیری کاسه گدایی در رسانه های حکومتی همراه با سفید سازی قاتل ۶۷ کلید خورده است.
شرق از «صفحه جدید دیپلماسی» و فرهیختگان: «ساحت سیاسی و اجتماعی ایران از آزمون سخت فقدان رئیس جمهور اخلاق مدار مانند سید ابراهیم رئیسی سربلند بیرون آمد» می گوید اعتماد هم عکس و اسامی ۳۶ نفر تاریخ مصرف گذشته را به عنوان کاندیداهای احتمالی جانشینی رئیسی منتشر کرده. سران اصلاح طلب توصیه به حکومت می کنند که برای پر رونق شدن نمایش انتخابات ریاست جمهوری، آنها را هم وارد بازی کنند و گرنه شعبده بازی آنها بدون تماشاگر خواهد شد.
واکنشهای گسترده مردم و جنبش دادخواهی و… از رقص و شادی تا رفتن بر مزار شهیدان مبارزات مردمی و… نشانه ای از تداوم یک جنبش انقلابی است که مُهر تحریم گسترده را بر بازیهای باندهای حکومتی پیشاپیش کوبیده است.
عبدالرضا داوری، از کارگزاران باند مغلوب، دستاوردهای دولت رئیسی، البته چند روز قبل از هلاکت او را این گونه شمارش می کند: «شنیع ترین مفاسد اخلاقی (لواط) و بزرگترین مفاسد مالی، و… در دولتی بیرون زد، که با شعار و پرچم مبارزه با فساد بر سر کار آمده بود! دیدید که دنیا چقدر گرد است، آقای قاضی!» افزایش فقر، فلاکت فقط طی همین سه سال، دستاورد فقیرسازی او را نشان می دهد.
پرونده رئیسی به عنوان فردی تصمیم گیرنده در جنایت سازمانیافته در سال ۶۷ و همهِ جانهایی که از فرزندان ایران گرفت، همچنان باز است و جنبش دادخواهی فرصت چشم پوشی به جنایات انجام شده را نخواهد داد.
جنگ خبر