مهرداد هرسینی
افزایش سه برابری قیمت بنزین از سوی دولت آخوند روحانی اکنون به خیز و خروش مردم به جان آمده در میهن امان ضریب دوچندان زده است.
در این راستا و طی دو روز گذشته شاد خشم مقدس جامعه دردمند ایران بودهایم.
سخن از درد و رنجی است که رژیم تبهکار و فاسد آخوندی با هزینهای کمرشکن بر شانه مردم استوار کرده است.
به یقین افزایش قیمت بنزین و بهطور کلی سوخت در هر کشور تابع مستقیمی از سطح درآمد مردم میباشد. بهطور معمول در کشورهای مترقی تلاش دولتها همواره بر آن است تا ضمن ایجاد تعادل در قیمت انرژی و بهویژه سوخت وسایل نقلیه، از رشد تورم و بهتبع آن افزایش شدید قیمتها، بدلی مصرفی بودن جامعه، جلوگیری بهعمل آورند، زیرا بهای انرژی همواره بهعنوان کاتالیزوری برای رشد تورم و بهتبع آن قیمتها عمل مینماید.
مشکل دیکتاتوری آخوندی اکنون نبود «پول» در صندوق دولت است. این وضعیت مخرب که به خفگی اقتصادی، بانکی و عنقریب «ایست قلبی» رژیم راه برده، در حالی است که خامنهای همچنان بر صدور بنیادگرایی به کشورهای همسایه و عربی پافشاری مینماید.
به موازات آن نیز فساد موجود در حاکمیت به همراه هزینههای سنگین برای پروژههای موشکی و یا اتمی ونیز خرجهای سنگین برای حفظ حاکمیت با راهاندازی انواع و اقسام دوایر سرکوب و اطلاعاتی، به این تنگناهای مالی برای دیکتاتوری ولیفقیه ضریب زدهاند.
بر این منطق و صدالبته هزینههای سنگین برای قمارهای ولیفقیه را مردم و جامعه دردمند ما پرداخت میکنند که نمون تا با افزایش شدید بهای ارزاق عمومی، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، ارزهای خارجی، حذف یارانهها، حذف پروژ های عمرانی و یا افزایش مالیات و بهای انرژی و سوخت وسایل نقلیه همراه میباشند.
در چنین بستری و با وجود رکود اقتصادی و بروز بیکاری گسترده در ایران، اکنون میتوان به ابعاد وخیم این بحران برای میلیونها شهروند و بهویژه اقشار ضربهپذیر در جامعه که بهگفته آخوند روحانی بالغ بر«۱۸میلیون خانوار» میباشند، رسید.
ترجمان ۱۸میلیون خانوار از کل ۲۵ میلیون نیز اعتراف دیگری به قریب ۶۵ میلیون فقیر در دیکتاتوری ولیفقیه است. در چنین وضعیتی است که شیخ حسن روحانی شمشیر تورم و افزایش بهای مایحتاج عمومی را از رو بسته و برای نمونه یکشبه بهای بنزین را تا سقف سه برابر افزایش داده است.
وی چند روز پیشتر علائم این جهش را با بیان این جملات که دولت «تدبیر و امید» با کسری بودجهیی معادل «۳۰۰هزار میلیارد تومان» روبهرو است، به بیرون ساطع کرده بود. آخوند روحانی در این رابطه بهصراحت اذعان کرده است»: «سالانه حدود ۴۵۰هزار میلیارد تومان بودجه برای اداره کشور در خزانه نیاز است و باید به همه خدمات هم پاسخ داد. بالاترین درآمد مالیاتی کشور برای سال آینده ١۵۰هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است». وی سپس پرسید: «٣۰۰هزار میلیارد تومان باقیمانده را باید از کجا آورد؟». (سایت حکومتی جهان نیوز ۲۲آبان ۱۳۹۸
اعتراضات بهحق مردم علیه این وضعیت اکنون بسیاری از شهرهای ایران را در برگرفته است. اقشار به جان آمد در حالیکه علیه ظلم و ستم رژیم آخوندی بپا خاستهاند، با بستن اتوبانها، خیابانها، معابر و یا آتش زدن پمپبنزینها درگیر شدن به نیروهای گارد ویژه خامنهای، نظام را چالش سرنگونی کشاندهاند.
فریاد های «مرگ بر دیکتاتور»، «خامنهای حیا کن، مملکت را رها کن» و یا «سوریه را رها کن، فکری بهحال ما کن» ترجمان همین خشم و تنفر عمیق تودهها از کلیت نظام و سیاستهای مخرب رژیم در داخل و منطقه میباشد.
ولیفقیه طی ماههای اخیرو از فردای قیامها در لبنان و عراق، انرژی مضاعفی برای کنترل جامعه و جلوگیری از بروز اعتراضات و قیام در داخل کشور صرف کرده بود.
وی با سیاستی بهنام «سرکوب با چراغ خاموش» و با انواع و اقسام شبکهها و تورهای امنیتی تلاش داشت تا این بحران را از سر بگذراند؛ اما جرقه دوباره قیام و شعلهور شدن آتش زیر خاکستر با تلاش و رزم کانونهای شورشی و روشن نگهداشتن چراغ قیام، طی روزهای اخیر به کلیت نظام آخوندی این واقعیت را به اثبات نرساند که زمان تغییر و سرنگونی برای حاکمان خونریز و سرکوبگر هر چه نزدیک و نزدیکتر شده است.
همبستگی ملی