کهکشان مقاومت – خفت و خاری برای دیکتاتوری ولی فقیه

درحالیکه ولی فقیه کودک‌کش دندان تیز کرده بود تا با « زد و بند » و دادن امتیاز های کلان تجاری و اقتصادی ، از برگزاری تجمع مسالمت آمیز سازمان مجاهدین خلق و اشرف نشانان در پاریس ممانعت بعمل آورد ، اما سرانجام صدور یک حکم قضائی از سوی دادگاهی در این شهر، تمامی طرح ها و توطئه های رژیم درمانده آخوندی را برهم زد.

قضات رسدیگی به این پروند در حکم خود ضمن تاکید بر به « تعلیق » درآوردن « ممنوعیت » برای برگذاری کهکشان مقاومت، اعلام کرده‌اند: « پس از توجه ویژه به تعهد کمیته سازماندهنده تظاهرات ۱ ژوئیه ۲۰۲۳ مبنی بر محدود کردن آن به تجمع ایستاده از ساعت ۱۴ تا ۱۷ در میدان ووبان، قضات رسیدگی سریع به اتفاق آرا، در حکم شماره ۲۳۱۵۰۲۱بتاریخ ۲۹ ژوئن ۲۰۲۳ دستور استاندار پاریس به تاریخ ۲۴ ژوئن ۲۰۲۳ مبنی بر ممنوعیت این تظاهرات را به‌حالت تعلیق در می‌آورند زیرا تجاوز جدی و آشکار غیرقانونی به آزادی تظاهرات را به همراه دارد».

واقعیت از فردای اعلام برگزاری تظاهرات بزرگ ایرانیان در پاریس که قرار است شنبه 1 جولای در یکی از میادین اصلی این شهر برگزار گردد، آن است که خامنه ای و اتاق های فکر وی از حضور گسترده ایرانیان، اشرف نشانان، یاران مقاومت ایران و نیز شخصیت‌های برجسته سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، حقوق بشری در این تجمع بزرگ به وحشت افتاده است.

رژیم درمانده آخوندی طی گذشت نه ماه از قیام در شهرهای میهن این باور را بر طرف های مقابل القاء نموده که گوئیا جنبش سرنگونی طلب را تحت کنترل کامل قرارداده و بدین سان توان خاموش نمودن هر صدایی را دارا می‌باشد، اکنون در آینه این حرکت عظیم ایرانیان یکبار دیگر شکست زبونانه دیگری را به عینه لمس می‌کند.

خواست دیکتاتوری کودک کش از طرف های خارجی، بویژه ابواب جمعی مماشات همواره اعمال محدودیت علیه نیروی پیشتاز مجاهدین و مقاومت ایران بوده و می‌باشد. تازه ترین نمونه برای این سیاست مخرب را جامعه جهانی طی هفته گذشته در اجابت به دوخواست رژیم آخوندی رویت نموده اند.
نخست ممنوعیت علیه برگزاری یک تظاهرات مسالمت آمیز، آنهم به فاصله شش هزار کیلومتری از خاک ایران و دیگری حمله و هجوم ناجوانمردانه به اشرف ۳به بهانه «جرائم سازمان یافته »!!.

براین منطق تمامی علائم و ادله از زمستان سال گذشته نشان از آغاز سیاست استمالت و دلجویی از حاکمان خون ریز در تهران را دارند. نقطه آغاز ماجرا نیز در راه اندازی مذاکرات محرمانه و با چراغ خاموش و سپس اعطاء دو پست ریاست و معاونت در بخش هایی از سازمان ملل متحد نهفته بود بعنوان ارسال « پیام حسن نیت » به رژیمی است که بدلیل خفگی سیاسی، اجتماعی، مالی و نیز وجود یک نیروی سراسری و قیام های گسترده در شهرهای میهن هر لحظه امکان سقوط آن در تهران ممکن می باشد.

همچنین سخن از یک جنبش عظیم اجتماعی – سیاسی در ایران است که طی چهار دهه گذشته به چیزی غیر از « سرنگونی » تام و تمام این رژیم قرون وسطایی و آدم کش رضایت نداده است.
دراین راستا نیز تنها طی یک ماه گذشته شاهد حمایت های عظیم بین‌المللی از مقاومت ایران و برنامه مترقی و ده ماده‌یی خانم رجوی برای ایران فردا بوده ایم.

بیش از ۳۶۰۰ تن از شخصیت های برجسته، نمایندگان مجالس، حقوقدانان، اندیشمندان، متفکران و سیاستمداران از چهارقاره جهان متحدا در بیانیه های گوناگون بر سه خواست اصلی مقاومت ایران انگشت گذاشته و آن را مورد تائید قرارداده اند.

نخست حمایت از برنامه ۱۰ ماده‌یی خانم رجوی برای « سرنگونی » این رژیم، ممانعت از « اتمی شدن » آخوند ها و دستیابی به « بمب اتم » و سرانجام ضرورت لیست گذاری « سپاه » مردم کش پاسداران.