با کمال مسرت و خوشوقتی پنجاه امین جنگ هفته از مجموعه برنامه های از جمعه تا جمعه درایران را خدت شما دوستان , یاران و همیاران عزیز ارائه می دیم و امیدواریم تا پایان برنامه ما را همراهی کنید. از اینکه ما را با رهنمود ها و نظرات اتون همواره مورد حمایت و محبت قرار می دید , ممنون هستیم و امیدواریم که بتونیم از اونها برای بهبود و بالابردن کیفیت کارمون استفاده کنیم. این هفته گفتارهایی داریم از دوستان و همکاران خوب امون , بهرام مودت , حسین پویا , محمد قرائی , حمید معاصر , نرگس غفاری و میترا هرسینی. ویدئو زیبای این برنامه را طبق سنوات گذشته , دوست جوان و هنرمند ما هیراد عابدی تهیه کرده که ضمن تشکر از تمامی دوستان و همکاران برای اونها اوقاتی خوش و سلامتی آروزداریم.
خب اجازه بدید تا به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید و رفتن بیش از 14 میلیون دانش آموز و دانشجو به مدارس و دانشگاه ها برنامه را با شعری از خسرو گلسرخی , شاعر و نویسنده ی مبارز و انقلابی که در دیکتاتوری شاه تنها بدلیل خواندن , سرودن, نوشتن و بیان دردهای جامعه و مردم , به جوخه های اعدام سپرده شد, ادامه بدیم. وی در سال 50 ، نوشتهای در ماهنامه نگین به چاپ رساند که سکوت و بی عملی روشنفکران و شاعران و همچنین بوی متعفن اپورتونیسم در دیکتاتوری پهلوی را نقد و اینگونه به تصویر میکشد: گلسرخی قهرمان می گوید : « شاعر که ناخواسته و نادانسته زیر نفوذ سیاست هنری روزگارش قرار گرفتهاست… او از کلمات و شرایط عینی زندگی میترسد. شاعر در مقام تولیدکنندهای تکیه زده که منطبق شدن کالایش با ضوابط جاری حتمی مینماید. آیا شعر نمیتواند دهانبهدهان جریان و هستی گیرد و گردن نهادن به ایجاد آن گونه کالا, ضرورت دارد؟… شاعر جا خالی کردهاست. او گوشهنشین، حاشیه پرداز و منزوی شده، به متلاشی کردن نقش تاریخی شاعر و حقیقت شعر نشستهاست… شاعر چون در کوران واقعیات نیست، چون در زندگی روزمره در میان مردم دیده نمیشود، شعر او نه رنگی از مردم دارد و نه رنگی از زندگی